از آثار مهرورزى انسان به ديگران در دنيا، مهرورزى متقابل آنان به انسان است. هنگامى كه انسان غرق در محبّت ديگران مىشود، در حقيقت ياران و دوستان فراوانى پيدا مىكند كه هريك براى انسان در امور حيات و زندگىاش چون بازويى توانا هستند كه موقع لزوم به سبب مهر و محبتشان نسبت به انسان به يارى و كمك انسان مىشتابند و به سرعت گره از كارش مىگشايند و دل آدمى را از اندوه و غصه نجات مىدهند و جان را از رنج و بار مشكلات مىرهانند.
عبادت و بندگى از آثار مهر و محبّت پاك و عشق تابناك به خدا، بندگى و عبادت است، انسانى كه عاشق خداست يقيناً عاشق اطاعت از او و دلداده به اجراى فرمانها و احكام حضرت ربوبى است،
[قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي...] .
بگو: اگر خدا را دوست داريد، پس مرا پيروى كنيد...
آرى؛ محبّت سبب طاعت و عبادت است ولى ادعاى محبّت سبب طاعت و عبادت نيست لذا در اين آيه مىخواهد بگويد اگر خدا را دوست داريد و به او عشق مىورزيد نتيجهاش پيروى از من است كه مبلّغ رسالات او هستم و از سوى او پيام وحى را به شما ابلاغ مىكنم اين كه ادعا مىكنيد ما خدا را دوست داريم ولى در مقام عبادت و اطاعت نيستيد دليل بر اين است كه چيزى را به زبان جارى مىكنيد كه دل شما از آن تهى و خالى است.
محبّ و عاشق واقعى سراپا مطيع معشوق و گوش به فرمان اوست و از شنيدن فرمان معشوق و اجراى آن فرمان با همه وجود لذّت مىبرد.
منبع: فرهنگ مهرورزى
منبع : پایگاه عرفان