از آثار مهر و محبّت پاك و عشق تابناك به پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام الگوگيرى از اخلاق و روش و منش آنان و هماهنگى اعمال و اطوار با فرهنگ آنان است.
عاشق پيامبر، پيامبرصفت مىشود و اين پيامبرصفتى محصول و نتيجه عشق به پيامبر صلى الله عليه و آله است. عاشق اهل بيت عليهم السلام، اهل بيت عليهم السلام صفت مىشود و اين اهل بيتصفتى بدون ترديد ميوه شيرين و محصول شيرين و محصول پر بار عشق به اهل بيت عليهم السلام است.
اگر در روايات ومعارف ما آمده:
«سَلْمانٌ مِنّا أَهْلَ الْبَيْتِ» .
سلمان از ما اهل بيت است.
به اين معناست كه سلمان متخلق به اخلاق ماست، همرنگ ماست و از نظر مقام در طول روش و منش و اطوار ماست و ايمان و اعمال و اخلاقش بوى ما را مىدهد.
چون كه گل رفت و گلستان شد خراب بوى گل را از كه جوييم؟ از گلاب
اميرالمؤمنين عليه السلام در «نهج البلاغة» از انسانى به عنوان برادر الهىاش ياد مىكند كه اوصاف و حالاتش چون خود وى اوصاف و حالات پيامبران عليهم السلام بود.
از فرمايشات اميرالمؤمنين استفاده مىشود كه آن مرد از شدت محبّت و عشق به پاكان و به خصوص عشق به مولاى متقيان و امام عارفان و اسوه مجاهدان، رنگ و بوى پاكان و بويژه حضرت امام على عليه السلام را گرفته بود و اعمال و رفتار خود را هماهنگ با آن حضرت نموده بود، امام درباره او مىفرمايد:
مرا در گذشته برادرى الهى بود، كوچكى و حقارت دنيا در نظرش او را در نظرم بزرگ مىنمود، از سلطه و حكومت شكمش آزاد مىزيست، آنچه را نمىيافت و در دسترس نبود، آرزو نمىكرد و هرگاه مىيافت و در دسترسش قرار مىگرفت، اسراف و زيادهروى نمىنمود، اكثر روزگارش را به خاموشى و سكوت سپرى مىكرد و اگر به سخن گفتن مىنشست با سخن حق و آراسته به برهانش بر گويندگان پيروز مىشد و تشنگى پرسندگان را به زلال معرفت فرو مىنشاند، افتاده بود و او را ناتوان مىشمردند ولى هنگام كوشش و جهاد، شير خشمگين و مار زهرآگين بود، تا نزد قاضى نمىآمد، اقامه دليل و برهان نمىكرد، احدى را به كارى كه در مثل آن عذر مىيافت، سرزنش نمىنمود تا عذرش را بشنود، دردى را جز هنگام بهبودىاش شكايت نمىكرد، چيزى را كه مىگفت انجام مىداد و آنچه را مىخواست عمل نكند، وعده عمل نمىداد، اگر در سخن بر او پيروز مىشدند، در سكوت مغلوب نمىشد، بر شنيدن حريصتر از گفتن بود، هرگاه دو كار پيش مىآمد، دقت مىكرد كه كدام به هواى نفس نزديكتر است، به مخالفت با آن برمىخاست، اى مردم! شما را به اين اوصاف و ملازمت و رغبت به آنها سفارش مىكنم، پس اگر آراسته شدن به همه آنها را قدرت نداريد، آگاه باشيد! كه به دست آوردن اندك بهتر از ترك بسيار است .
نقطه قابل توجه هماهنگى و رنگپذيرى از فرهنگ پاك و ناب آن عرشيان بىبديل براى خود و نزديكان است؛ كسى كه به زن و فرزند محبّت پاك و عشق تابناك دارد بىترديد به تربيت و رشد و تكامل زن و فرزند و سعادت دنيا و آخرتشان توجه عميق مىكند و به گونهاى با آنان رفتار مىنمايد كه از خزى و خوارى دنيا و عذاب و كيفر آخرت در امان بمانند.
[يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً...] .
اى مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتشى كه هيزم آن انسان ها و سنگ ها است حفظ كنيد...
مهم اين است كه در اين آيه شريفه كه حضرت حق فرمان واجب مىدهد خود و زن و فرزند و اهل خويش را از امورى كه نتيجهاش آتش قيامت است، حفظ كنيد؛ خطابش به اهل ايمان است، اهل ايمانى كه محبّت و مهرشان به اهل بيتشان ناشى از ايمان آنان مىباشد، آن محبّت و مهرى كه از آثار مثبتش حفظ زن و فرزند از اعمال و حالات و اخلاقى است كه دامن زدن به آن جز آتش فرداى قيامت محصولى ندارد، مؤمن واقعى مىكوشد كه تمام اعمال و رفتار خود و خانواده خود را هماهنگ با دستورات و اوامر اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام كند.
منبع : پایگاه عرفان