خاطرهاى بسيار شيرين و جذاب هم از يكى از شاگردان و ياران آيت اللَّه العظمى حائرى، معروف به فقيه بافقى مىآوريم كه درس و پند و عبرتى مهم براى همه ماست.
او مردى عالم، پرهيزكار و به شدت عاشق اصلاح جامعه و قهرمان امر به معروف و نهى از منكر و فوق العاده مهرورز به طلّاب حوزه و دانشجويان علوم دينى بود.
آن انسان الهى از حكومت رضاخان قلدر و مستبد كه در زمان وى با كمك استعمار پليد بر كشور ايران مسلط شده بود و همه ارزشهاى دينى و اخلاقى را در معرض هجوم داشت و مىخواست حجاب و عفت همه زنان را كه از ضروريات دين بود نابود كند، فوق العاده نفرت داشت و در عيد نوروزى با زن و دختران رضاخان كه به صورتى نامناسب در حرم حضرت معصومه سلام اللَّه عليها در جمع نامحرمان حاضر شده بودند، برخورد كرد و آنان را از طريق امر به معروف و نهى از منكر به عفت و عصمت و حجاب و پاكدامنى و حفظ وقار و متانت دعوت نمود.
خبر برخورد دينى و انسانى آن مرد خدا به حاكم قلدر و بىباك و حيوان صفت رسيد، چكمهپوش سفّاك همراه دار و دسته بىدين و ستمكارش به قم آمد و آن چهره معنوى را در حرم حضرت معصومه- كه معروف به آشيانه آل محمد است- زير ضربات مشت و لگد گرفت و سپس او را با مأمورانش روانه تهران كرد و به زندانى انداخت كه اهل مملكت از نامش وحشت داشتند.
پاسبانى خشن، بداخلاق و بىدين كه آخرتش را در برابر حقوقى اندك به ستمكاران زمان فروخته بود، مأمور او شد ولى پس از مدتى عبادات و اخلاق و كرامت و مهرورزى آن انسان والا چنان اثرى بر روحيات و خلقيات آن پاسبان گذاشت كه وى را به مردى نرمخو، خوشاخلاق، آرام، متين و اهل نماز و راز و نياز با خدا تبديل كرد.
گزارش تأثير نفس الهى آن مرد در مأمور زندان سبب شد كه آن مأمور را از آن مأموريت برداشتند و به جاى او پاسبانى يهودى مذهب گذاشتند ولى ديرى نگذشت كه آن پاسبان هم تحت تأثير آن انسان والا به مسلمانى ناب و اهل عبادت تبديل شد و حكومت جاى او را با پاسبانى مسيحى عوض كرد و آن روح تقوا و منبع كرامت و اخلاق، پاسبان مسيحى را هم به دايره اسلام كشيد و او را به شدت تحت تأثير معنويت خود قرار داد.
گزارش اين تغيير و تحول وقتى به قلدر زمان رسيد فرمان داد فقيه بافقى را از زندان آزاد و در شهر رى نزديك حرم حضرت عبدالعظيم جاى دهند تا مأموران تحت تأثير نفس و اخلاق و مهرورزى او قرار نگيرند.
آرى؛ اين راه و رسم عاشقانى است كه شدت عشقشان به حضرت حق در حدى است كه با چيزى نمىتوان مقايسه كرد:
[... وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ...] .
... ولى آنان كه ايمان آوردهاند، محبّت و عشقشان به خدا بيشتر و قوىتر است...
و اينان نخبگانى از بندگان حضرت حق هستند كه به زن و فرزند و اقوام و ساير مردم به خاطر اهدافى مثبت عشق مىورزند و عشقورزى آنان- چنان كه در معارف الهيه آمده- رشتهاى از عبادت و معنويت است.
منبع: فرهنگ مهرورزى
منبع : پایگاه عرفان