با توجه به اينكه خداوند اختصاص به مكانى ندارند، نزول قرآن به واسطه جبرئيل، چگونه تصور مى شود؟
در اين پرسش، نزول فرشتگان همسان با نزول و فرود آمدن باران انگاشته شده است! در حالى كه نزول در غالب موارد به اين معنا استعمال نشده و معانى ديگرى دارد. قرآن مجيد مى فرمايد:
«وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»[1]؛ «و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينه هاى آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازه اى معين فرو نمى فرستيم».
در اين آيه نزول اشياء از خزاين الهى چيزى جز مراتب آفرينش آنها نيست؛ زيرا اين مسئله روشن است كه درختان و انسان ها از بالاى آسمان بر زمين فرو نمى بارند.
در مورد قرآن نيز نزول و مشتقات آن مكرر به كار رفته است. در اين موارد نيز روشن است كه قرآن از مكانى در بالا به زمين فرود نيامده است؛ بلكه حقيقتى ملكوتى و عِلوى داشته كه مرتبه به مرتبه تنزل يافته تا به وجود لفظى رسيده است. به همين دليل كه از مرتبه اى بالا به مرتبه اى پايين آمده تعبير به نزول شده است. نحوه نزول ملائكه نيز احيانا چيزى متناسب با شكل وجودى آنها است؛ به گونه اى كه واسطه فيض خداوند نسبت به انسان ها مى شوند. البته گاهى بدون تمثّل و گاهى به صورت تمثل است؛ آن گونه كه بر حضرت ابراهيم به عنوان ميهمان وارد شدند.[2]
پی نوشت ها:
[1]. حجر 15، آيه 21.
[2]. ر.ك: ذاريات51، آيات 24 تا 28.
منبع : پرسمان دانشجویی