سرخوردگی فطری جوانان در گرایش به شیطان گرایی
هر فرد انسانی در اعماق وجود خود یک تجربة معنوی نهفته دارد. تجربهای که روح ما قبل از همراه شدن با جسم و تولد در این دنیای مادی به دست آورده است. همة ما با تمام وجود کمال مطلق و پروردگار و آفرنندة خویش را دیده و اسماء و صفات نیکوی او را شناختهایم. با مشاهدة جلوهها و صفات لطف و رحمت و حسن و جمال، عشق بیکران را چشیده و با درک جلوههای عظمت و جلال و جبروت و قهاریت، خوف و خشیت را تجربه کردهاید. اکنون در این جهان فرودست که از آن مشاهدات دور افتادهایم، گرایشی به سوی آن کمال بیکران و جمال و جلال بیپایان داریم. (فطرت محجوب و معنویت ممسوخ.ص284و285)
خاطرة این تجربة معنوی اگر چه در حافظة ذهنیما، که از تجارب این جهانی شکل گرفته و انباشته شده، وجود ندارد، اما در اعماق دل به روشنی حاضر است (خودشناسی عرفانی.ص121) و اگر ذهن ما به سوی آن حقیقت هدایت نشود، اشتیاق باز یابی آن عشق و خشیت فرونمینشیند و دست از دل برنمیدارد. اگر آدمی به زیبایی مطلق و حسن حقیقی برسد، عشق حقیقی را باز خواهد یافت و در غیر این صورت در توهم خود نقشی میزند و به گرد آن بت میگردد. همین طور اگر شکوه و عظمت حقیقی را بیابد، خشیت و هیبت آن دلش را لبریز میسازد و در غیر این صورت بازهم در وهم خویش جلال و شکوهی موهوم را میسازد و برای دقایقی هم که شده، خوف موهوم را در برابر آن احساس میکند و اگرچه با این کار براستی ارضا نخواهد شد و همچنان ناکام و تشنه خواهند ماند، اما چارهای جز این ندارد؛ مگر اینکه به حقیقت راه یابد.
شیطانپرستی در آیین و هنر خود الیمانهای وحشت را در کار میآورد و هراس موهومی را ایجاد میکند. هراسی که قلبهای ناآشنا با جلال و جبروت الاهی به آن نیاز دارد و جذب میشود و پیامد ثانوی این هراس و اضطراب، احساس آرامشی سطحی و ناپایدار است. موسیقی شیطانی با حجم صدای بالا، سرعت زیاد ریفها، تخریب صدای بعضی از سازها، نعرههای دلخراش و دهشتناک، گریمهای وحشتناک، استفاده از لرزش تصاویر، شوکهای نورپردازی استفاده از تیغ و آتش و تاریکی، جنایتهای نمایشی نظیر کندن دست و پای گربه (خواننده گروه دیساید)، گاززدن و کندن سر یک خفاش زنده (خواننده گروه بلک سبث)، شکستن آلات موسیقی و وسایل روی صحنه و خودسوزی(متالیکا) همه و همه برای لحظاتی هیجان ترس را به دل راه میدهد و برای دقایقی قلب را میلرزاند و نفسها را حبس میکند.
اما همة اینها بتهای موهومی است که نیاز راستین انسان را به تجربة حقیقی خوف و خشیت در برابر عظمت و جلال خداوند ناکام میگذارد و انسان را پریشانتر از پیش به حال خود وامینهد. زیرا فطرت انسان حنیف است و با امور موهوم و غیر واقعی کامیاب نمیشود.
منبع : سایت پرسمان