دارالعرفان/ محقق، مفسر، مترجم و پژوهشگر علوم و معارف قرآنی خطاب به ثروتمندان متکبر و بخیل، رباخواران و کم فروشان گفت: همانطور که در گذشته ثروت قارون به زمین فرو رفت، امروز هم خداوند می تواند در یک لحظه ثروت ثروتمندان را به هیچ تبدیل کند. هیچ قارونی، رباخوری، متقلبی، کم فروشی در تاریخ پیروز نبوده است. کمفروشی یک گناه کثیف و خیلی مشمئزکننده است.
مردم نمی توانند همهٔ خطرها را بدون حجت بشناسند
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیه آیت الله ابنالرضا خوانسار، اظهار داشت: یکی از ابواب بسیار مهم کتاب شریف «اصول کافی»، بابی در جلد اوّل تحت عنوان «الاضطرار الی الحجه» نیاز شدید مردم به حجت الهی است؛ اضطرار هم یعنی لزوم و ناچار بودن مردم به بودن حجت، چرا که نمی توانند همهٔ خطرها را بدون حجت بشناسند و گاهی هم خطر را خیر میدانند.
وی ادامه داد: حال چرا در عنوان این مسئله میگوید: «الإضطرار الی الحجة؛ مردم چارهای در زندگی ندارند جز اینکه حجت داشته باشند؟» عمق معنایی جمله این است که مردم، هرکسی باشند و هرچه باشند و در هر درجهای از علم باشند، زندگی و راهشان تاریک است و چراغ لازم دارند؛ آنهم چراغی از سوی پروردگار مهربان عالم که به عقلشان، روانشان و به راه زندگیشان تا هنگام مرگشان نور بدهد. در این نور، هم خطرات مربوط به زندگی خودشان را و هم آنچه خیر و مصلحت زندگیشان است، بفهمند.
عقل، قدرت ندارد که تمام خطرات را بشناساند
استاد اخلاق حوزه های علمیه با طرح پرسش هایی مبنی بر اینکه مگر مردم خودشان عقل ندارند که بفهمند؟ چه نیازی به حجت دارند؟ گفت: خدا هرکسی را خلق میکند، نعمت عقل را هم به او میدهد و عقل هم در ذات خودش یک چراغ است. تجربهٔ تاریخ حیات از زمان آدم تا همین لحظه ثابت کرده است عقل، آن قدرت را ندارد که تمام خطرات را بشناساند و تمام خوبیها و مصلحتها را به انسان بفهماند؛ اگر اینطور بود، مردمِ دنیا همهٔ خوبیها و خطرات را با عقلشان میشناختند. دانشمندان ملتها هم خیلی راحت مینشستند و کتاب مینوشتند که کل خطرات در مسیر زندگی شما این است و کل خیرها و مصلحتها هم در زندگیتان این است.
عقل نمیتواند به تنهایی چراغ جامعی برای تشخیص خطرات و خوبیها باشد
مترجم کتاب ارزشمند «اصول کافی» تصریح کرد: این گفتار یکی از پیغمبران خدا به امتش است که تمدن، علم، درآمد و اقتصاد داشتند، ولی طبق آیات قرآن در سورهٔ هود، شعراء و سورههای دیگر، همین امت گرفتار فسادهای گوناگونی بودند. یک فسادشان اختراع خودشان بود که پیغمبرشان میگوید: این فسادی که شما پایهگذاری کردید، در جهانیان قبل از شما سابقه نداشته و نبوده است. اقتصاددانانِ بعد از موسیبنعمران(ع) که عمدتاً یهودی بودند، بیسواد نبودند و همه استاد و مدرسه دیده بودند و در جامعه اثرگذار بودند. اینها بعد از موسی(ع) ربا را اختراع کردند که قبل از آنها در دنیا سابقه نداشته است. عقل هم داشتند و ربا را اختراع کردند و فرهنگ آن را به مردم و سایر امور زندگی امتها دادند که هیچکدامشان بیعقل نبودند؛ ولی انبیا به آنها میگفتند: «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» اعمال شما جاهلانه است و روی همین حساب هم بوده است که عقل نمیتواند چراغ جامعی برای تشخیص خطرات و خوبیها باشد.
ربا خرید و فروش نیست، فساد و تباهی است
وی با بیان اینکه عقل انسان، عقل جزئی است، خاطرنشان کرد: برخی از فلاسفه و اهل عرفان وقتی میخواهند عقل را بیان کنند، میگویند عقل در وجود همه عقل جزئی است. عقل جزئی هم قدرت تشخیص ندارد و اشتباه هم تشخیص میدهد. ربا را اختراع میکند و میگوید: «إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا» (سورهٔ بقره، آیهٔ 275) ربا کاملاً مثل خرید و فروش است. این در حالی است که ربا فساد و تباهی است؛ یک طرف ربا حرامخوری و طرف دیگر نابود کردن زندگی رباگیرنده است.
خدا و پیغمبر با رباخوران جنگ دارند
استاد انصاریان با اشاره به اینکه در حال حاضر بسیاری در مملکت ما به بانکها ربا بدهکار هستند؛ اظهار کرد: ربا عملی است که پروردگار عالم در سورهٔ بقره به رباخوران (نه ربادهندهگان) میفرماید:«فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ» (سورهٔ بقره، آیهٔ 279)، خدا و پیغمبر با شما رباخوران جنگ دارند؛ جنگ دارند، نه اینکه خدا و پیغمبر لشکرکشی میکنند و هر کدام اسلحه در دستشان است و رو به رباخور میگیرند. معنی خدا و پیغمبر با شما جنگ دارند، این است که خدا و پیغمبرش اینقدر از شما نفرت، کینه و دشمنی دارند که گویی دو طرف رودرروی هم بهعنوان جنگ قرار گرفتهاند.
نقطه آشتی خداوند و پیغمبر با ربا خوران
وی در مورد نقطهٔ آشتی رباخوران با خدا، گفت: اگر دلتان میخواهد خدا با شما رباخوران آشتی کند، خدا به کل رباخورها میگوید: «فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ» (سورهٔ بقره، آیهٔ 279). وقتی رباخوری را شروع کردی، چقدر پول داشتی؟ صدمیلیون؛ الآن چقدر پول داری؟ دومیلیارد؛ پروردگار میگوید صدمیلیون خودت را بردار و یکمیلیارد و نهصدمیلیون تومان را هم به مردمی برگردان که از آنها ربا گرفتهای. این نقطهٔ آشتی من و پیغمبرم با توست.
عقل تشخیصدهندهٔ خطر، ضرر و منفعت بهطور کامل نیست
وی افزود: عقل تشخیصدهندهٔ خطر، ضرر و منفعت بهطور کامل نیست و برای همین است که اولیای خدا در هیچ موردی از زندگی نمیگفتند خودم میدانم؛ ما اگر خودمان میدانستیم که دیگر پیغمبر، امام و عالم ربانی واجد شرایط نمیخواستیم. «خودم میدانم» حرف قارون است و ما باید مواظب باشیم که به این خطر گرفتار نشویم.
به خاطر داشته ها خوشحالی نکنید و برای نداشته ها هم غصه نخورید
وی ضمن یادآوری داستان قارون، گفت: قرآن مجید می فرماید: اگر چنین اتفاقی برایتان افتاد و یکساله از راه درست میلیاردر شدید، دلتان را خوش نکنید و شاد نشوید. همین گونه که به شما ثروت دادم، در یک چشم به هم زدن هم میتوانم بگیرم. اگر کار درستی نکنید، مرگتان را در کنار همین تپهٔ ثروت میرسانم. شما میمیرید و ثروتتان هم به باد میرود. دلتان را در داشتن خوش نکنید، خوشحال نشوید و کف نزنید؛ در نداشتن هم اصلاً غصه به خودتان راه ندهید چون اگر همهٔ دنیا را هم به یک نفرتان بدهند، کمتر از یک بال مگس پیش من ارزش دارد. «لِکیلاٰ تَأْسَوْا عَلیٰ مٰا فٰاتَکمْ وَ لاٰ تَفْرَحُوا بِمٰا آتٰاکم» (سورهٔ حدید، آیهٔ 23). قرآن آیات عجیب بسیار دارد و اگر مردم با قرآن آشنا باشند، میتوانند خیلی خوب و راحت زندگی کنند.
مبلغ عرصه بین الملل در ادامه به عوارض جبرانناپذیر صفات ناپسند و نفهمی انسان اشاره و اظهار کرد: در روایات داریم که صدقه و کمک کردن به آبرودار و مستحق اینقدر قوی است که آدم را از مرگ نجات میدهد؛ اما پولداری که با پیغمبر و امام زندگی میکند، این را نمیفهمد. آنچه خودش میداند، این است که پول روی هم بگذارد تا یکمیلیاردش چندین برابر شود. حال به مستحق که کمک نمیکند، یکمرتبه نقطهای در درون بدنش پیدا میشود، برای آزمایش و عکسبرداری و پیش متخصصترین دکتر میبرند، میگوید هفتادمیلیون میگیرم و این نقطه را پاک میکنم؛ اما قول قطعی نمیدهم که مریضیتان خوب شود. هفتادمیلیون میدهد، هشتادمیلیون دیگر هم میدهد، آخر هم میگوید من را به خارج ببرید. پانصدمیلیون هم در بهترین بیمارستان خارج خرج میکند، آنجا هم جنازهاش را به ایران میفرستند؛ چون نمیفهمد با پولش چهکار کند؛ اگر با انبیا و ائمه بود، میفهمید؛ اگر از این پول به مستحق و آبرودار بدهد، این نقطه در درونش پیدا نمیشود. این نقطه برای بخل است؛ صفات زشت عوارض بسیار بدی دارد.
رگههایی از بخل قارون در ثروتمندان کنونی وجود دارد
وی تصریح کرد: رگههایی از بخل قارون در ثروتمندان کنونی وجود دارد. وقتی موسی(ع) به قارون حرفهایش را زد، قارون گفت: «أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ عِنْدِي» (سورهٔ قصص، آیهٔ 78)، من خودم می فهمم که چه برنامه ریزی برای ثروت خود داشته باشم، این همین حرف ثروتمندان بخیل زمان ماست که به آخوند، مرجع تقلید، مدرس، مؤمن و باتجربه می گویند: به شما ربطی ندارد که در زندگی من دخالت میکنید؟ من این پولها را با زحمت و فکر خودم به دست آوردم. این همان رگهٔ قارونمسلکی است.
امروز هم خداوند می تواند در یک لحظه ثروت ثروتمندان را به هیچ تبدیل کند
وی ادامه داد: بر طبق بیان قرآن عاقبت، قارونِ ثروتمند به عذاب خسف گرفتار شد؛ یعنی خودش و قصرش طوری در دهان زمین فرو رفتند که هیچکسی تاکنون خبری از او نگرفته است. حتی اگر قویترین بُرْدیزِلها در زمان موسی(ع) بود و جایی را میکندند که خودش و قصرش فرو رفت، به جایی نمیرسیدند. امروز هم همچنان خداوند می تواند در یک لحظه ثروت ثروتمندان را به هیچ تبدیل کند.
هیچ قارونی، رباخوری، متقلبی، کم فروشی در تاریخ پیروز نبوده است
مفسر و محقق قرآن به برخی از گناهان قارونی مسلک این روزها اشاره و خاطرنشان کرد: قارون عاقل بود، ولی عقل او به عقل حجتالله احتیاج داشت، اما از این حجت الهی نه تنها استفاده نکرد بلکه تکبر و توهین کرد و عاقبتش هم آن شد یعنی هیچ قارونی، رباخوری، متقلبی، کم فروشی در تاریخ پیروز نبوده است. همین کمفروشی یک گناه کثیف و خیلی مشمئزکننده است. کم فروشی چنان نزد پروردگار مورد نفرت است که خدا یک سورهٔ کامل به نام «مطففین» در بخش اقتصادی قرآن نازل کرده است.
استاد انصاریان به برخی از ویژگی های زندگی به سبک حجتالله اشاره کرد و گفت: اگر من با انبیا یا ائمه(ع) زندگی کنم و از آنها دستورالعمل بگیرم، یکی که به در مغازهام میآید و یک کیلو جنس میخواهد، من یک کیلو و ده گرم میدهم؛ چون میدانم این ده گرم، نه من را فقیر و نه ثروتمند میکند؛ اگر با انبیا و ائمه و حجتالله زندگی کنم، یکی که میآید و میگوید یک کیلو چای به من بده، درست است که کیسهها پلاستیکی شده، اما همان هم دو سه گرم وزن دارد؛ اگر من با حجت خدا زندگی کنم، اوّل یک کیسهٔ پلاستیک خالی در این طرف ترازو میگذارم، بعد یک کیلو چای میکشم که یک کیلو چای به مردم بدهم. زندگی کردن با ولیاللهالاعظم اینگونه است.
انتهای پیام/
متن کامل، صوت و کلیپ های این سخنرانی را - اینجا - ببینید