دارالعرفان/ محقق و پژوهشگر علوم و معارف قرآن کریم گفت: انسان ها به دلیل شدت سرگردانی و حیرت و جهل به خود، به انواع معاصی و گناهان پناه میبرند و گناهکاران با توجیه خوش بودن به گناه آلوده می شوند چراکه گناهکار در باطن آرامش و امنیت ندارد، خودش را نمیشناسد بهخصوص وقتی سالیانی از عمرش میگذرد به شدت تحت فشار درونی قرار میگیرد که اصلاً برای چه ما را در دنیا آورده اند و فکر میکند.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در حسینیه بنی الزهرا(س) تهران با تأکید بر اهمیت خودشناسی که انسان کیست و از کجا آمده، به کجا می رود و به چه منظور آمده گفت: این مجموعه مسائل را که شناختش فوقالعاده مهم است و هیچ مکتب و مدرسهای در شرق و غرب هنوز جواب کاملی برای آن پیدا نکرده است لذا میلیاردها نفر در حوزۀ زندگی سرگردان هستند، سرگردان بودند و در آینده نیز سرگردان خواهند بود.
وی علت فشار روانی این افراد را عدم شناخت صحیح و دقیق از خود و شئون خود عنوان کرد و افزود: این افراد برای سؤالاتی چون سفرش از کجا آغاز شده و به چه علتی در دنیا زندگی می کند و به کجا می خواهد برود، جوابی ندارد.
عدم امنیت روانی و جهل از عوامل اصلی خودکشی و سرگشتگی انسان است
وی ادامه داد: عدم امنیت درون، فشار و جهل شخص را وادار به خودکشی می کند، و بر اساس آمارهای جهانی میزان خودکشی افزایش پیدا کرده است یا فشار فکری او را دیوانه میکند و دچار یک بیماری روانی سختی میشود که فرد گوشهگیر میشود و نسبت به همۀ بستگان و مردم خیلی بیحوصله میشود.
این خطیب توانای حوزه با اشاره به اینکه خودکشی در میان کسانی است که ارتباطشان با خدا قطع است، افزود: در میان مؤمنین ضعیف و معمولی نیز خودکشی وجود ندارد چراکه بر اساس آیه قرآن «الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ» (انعام، 82) مؤمن در همین دنیا نسبت به خودش در امنیت کامل به سر میبرد و این خبر پروردگار است.
مؤمن به دلیل آرامش درونی خود گرفتار جنون نمی شود
استاد انصاریان تصریح کرد: در روایتی از امام صادق(ع) نیز آمده است مؤمن بخاطر آرامشی که دارد گرفتار جنون نمیشود، چون همه چیز خودش را میداند که از کجا آمده و دقیقاً به آن معتقد و عالِم است و یقین دارد که «انا لله» ما از سوی خدا آمدیم.
وی بر اساس آیات و روایات از دنیا به عنوان محل تجارت نام برد و افزود: شاهکار آیات مربوطه به تجارت در این دنیا در سورۀ فاطر و سورۀ صف است، «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ» (صف، 10) باید توجه داشت که این شناخت چه آرامشی به انسان میدهد که در آن تجارت شما را از عذاب دردناک پروردگار نجات میدهد و سپس مواد این تجارت بر اساس این آیه «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ» (صف، 11) وابستگی به خدا، ارتباط با خدا، تکیه کردن به خدا؛ این یک مورد تجارت است.
وی در ادامه سخنان خود گفت: «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ» و «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» (رعد، 28) این وابستگی به پروردگار عجیب آرامش میدهد، که نمونه این آرامش در احوالات ابوذر از اصحاب پیامبر(ص) قابل مشاهده است. ایشان در تبعیدش به شام سپس به ربذه با وجود اینکه دخترش هم با او بود حتی یکبار هم در آن بیابان بی آب و علف اعلام نارضایتی از این شکل زندگی خود نکرد درحالی که ایشان بخاطر فشار گرسنگی و تشنگی شدید از دنیا رفت.
این استاد برجسته اخلاق حوزه علمیه ادامه داد: ابوذر در یک توکل عظیمی به سر میبرد، چراکه میدانست حرکتش من الله بوده، اینجا هم یک تجارتخانه است، با پیوند با پیغمبر به امیرالمؤمنین(ع) موفق به تجارت بسیار بالایی شده که محصول آن تجارت در همین تبعید ربذه با او بود و چون میدانست با دست پر میرود، او نگران این وضع زندگی و مرگ خود بود.
استاد انصاریان اضافه کرد: ابوذر با این دیدگاه زندگی می کرد که «قُلْ لَنْ يُصِيبَنا إِلَّا ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا» (توبه، 51) هر طرحی که خدا برای من ریخته من به آن شادم و غیر از طرح پروردگار هیچ چیز حمله به من نمیکند و به ما نمیرسد.
وی نگاه ابوذر به دنیا را محلی برای ساختن مؤمن ذکر کرد و بیان داشت: ابوذر چنین می اندیشید که طرح حق این بود که من یک مؤمن درست باشم و با ظلم و ظلم اقتصادی حکومت مخالفت کرده و مبارزه کنم و حجت را بر همه تمام کنم، طرح این بود که من بیایم ربذه و خدا خواسته که من در ربذه از دنیا بروم.
اهل خدا خود را می شناسند و مملوک پروردگار می دانند
وی خاطر نشان کرد: من گمان نمیکنم جوانهای نسل امروز دنیا که خودشناس، خداشناس و محلشناس نیستند و آیندهنگری دقیقی ندارند بتوانند یک روز آن سنگینی شدید بار تبعید ابوذر را تحمل کنند؛ اهل خدا یک نگاه دیگر دارند، اهل خدا خوب خود را میشناسند، میدانند که مملوک هستند، هیچ چرخی در این عالم به ارادۀ آنها نمیچرخد و به ارادۀ حق میچرخد، گردش هر چرخی را در این عالم با نگاه رضایت میبینند.
این مفسر قرآن کریم به روایاتی از امیرالمؤمنین(ع) اشاره کرد و افزود: «الدنیا متجر» یعنی همین جایی که زندگی میکنیم، خیلی عجیب است «الدنیا دار الصدق» است و دنیا یک جای حقی است و این دید مؤمن است که من را به یک جای حق، یک جای صدق و یک جای بسیار درست آوردند.
استاد انصاریان در ادامه از نامه حضرت علی(ع) در «نهجالبلاغه» به یک استاندار خود اشاره کرد و افزود: از مضمون آن نامه برمیآید دنیا برای کسانی که خود و شئون خود را نمیشناسند چراگاه شکم است، روزی هم که اهدافشان محقق نشود دیوانه میشوند، یا خودکشی میکنند، یا یک گوشه در کمال نارضایتیِ از زندگی میافتند.
دنیا محل تجارت انسان است
وی اضافه کرد: آن کسی که مؤمن است خود را در آغوش خدا میبیند، دنیا را هم محل تجارت میداند که خدا محل تجارت قرارش داده، خوب هم تجارت میکند.
وی بیان کرد: «تهجد» به معنی شبزندهداری طرحی است که خداوند برای بندگان ارائه کرده است که حتی اگر بنده حوصله انجام آن را ندارد هم انجام ندهند و این یک گوشۀ تجارت در این دنیاست.
به گفته وی بر اساس این آیه «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّة أَعْيُن» (سجده، 17) یک فرشته، یک جن، یک آدمیزاد در این عالَم هستی از پاداش دلشاد کنندهای که برای تهجد آخر سحر انجام میدهد خبر ندارد، فقط خود پروردگار ثواب این عمل مستحبی را می داند.
دعای خیر برای دیگران نمودن باعث نجات از جهنم خواهد شد
این پژوهشگر علوم و معارف قرآنی با بیانِ روایات در خصوص رحمتِ الهی در روز قیامت گفت: فردی در قیامت اعمالش نمی تواند او را به بهشت برساند و پس از محاسبه اهل دوزخ می شود با گفتن اینکه باشد، این هم رقم مولای من است. این خود شعاعی از ایمان است که شخص میگوید: این رقم اوست، من باید بروم دوزخ میروم.
استاد انصاریان ادامه داد: وقتی که در قدم اول به سمت دوزخ حرکتش میدهند هر چه مرد مؤمن و زن با ایمان است ناله میزنند: خدایا این فرد را به جهنم نبر چراکه این فرد به گردن کل ما حق دارد، این شخص از تو درخواست میکرده مؤمنین و مؤمنات را بیامرز و این فرد به گردن ما حق دارد، تو دعایش را در حق ما مستجاب کردی. خطاب میرسد: نگران نباشید، او را با خود به بهشت ببرید.
وی تأکید کرد: اینجا به نظر قرآن تجارتخانه است و اهل ایمان به این معرفت پیدا کرده اند؛ علتش این است که با نبوت و ولایت اهلبیت(ع) و قرآن ارتباط دارند و جهل خود را با نبوت و امامت و وحی معالجه کرده اند، میفهمند چه کسی هستند، کجا هستند، برای چه اینجا هستند، کجا میخواهند بروند، بنابراین آرامش داشته و راحت هستند.
وی با انتقاد از رفتار برخی افراد گفت: برخی ها در کشور ما همه چیز دارند ولی باز از خدا، روزگار، مردم و خود گلایهمند هستند، چراکه خود را نفهمیده اند و آگاه به خود نیستند.
افرادی که خود را نشاخته و واقف به هدف خلقت نیستند در فشارهای زندگی گوشه گیر می شوند
نویسنده کتاب ارزشمند «شیطان و اهل تقوی» با بیان روایت دیگری از حضرت علی(ع) افزود: آن کسی که خودش را نشناخته و نمیداند از کجا آمده و کجا می رود یک علفخوار است که دنیا را چراگاه دیده است و چنین شخصی وقتی در فشاری قرار می گیرد دیوانه شده و تعادل روانیش بههم میخورد، گوشهگیر میشود و به همه چیز بدبین میشود.
استاد انصاریان در ادامه سخنان خود روایتی از امیرالمؤمنین(ع) نقل کرده و بیان داشت: «هلک امرؤ لم یعرف قدره و یتعدی طوره» هلاک و بدبخت است کسی که خودش را نشناخت و نفهمید چه کسی است، چه چیزی است، از کجا آمده، در کجا آمده، برای چه آمده و کجا میرود و از حدود انسانیت خود تجاوز کرد و همانند حیوانات مرزهای شهوت رانی را به روی خود باز کرد.
وی تصریح کرد: انسانهایی هم که بیدار می شوند ارزش و قیمت پیدا می کنند و این بیداری خیلی قیمت دارد.
قیمت انسان بعد از خدا در میان همۀ موجودات بالاترین قیمت است
وی خاطر نشان کرد: وقتی آدمی خود را بفهمد، خودش و قیمت خود را بداند، آن وقت حاضر نیست خود را با شیاطین و هوای نفس و شهوات نامشروع معامله کند؛ چراکه می داند قیمتش بعد از خدا در میان همۀ موجودات بالاترین قیمت است. کلام امیرالمؤمنین(ع) است که می فرمایند: «قیمة کل امرءٍ ما یحسنه» بالاترین قیمت برای انسان است.
متن کامل، صوت و کلیپ های این سخنرانی را - اینجا - ببینید