فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

كیفیت شكرگزارى

كیفیت شكرگزارى

يكى از زيباترين جلوه هاى گفتگو با خدا و شكر نعمت هاى الهى در كلمات امام سجاد عليه السلام در مناجات خمس ‍ عشر، نهفته است . مناجات ششم از اين پانزده مناجات ، مناجات الشاكرين است كه بخش هايى از كلام امام عليه السلام را كه در مقام شكر و سپاس منعم حقيقى در اين دعا بيان شده است مرور مى كنيم :
الهى اءَذهَلَنى عن اقامةِ شكرِك تَتَابُعُ طَولِك ، و اءعجَزَنى عن اِحصاء ثنائك فيض فضلك ، و شغلنى عن ذكر محامدك ترادف عوائدك ، و اءعيانى عن نشر عوارفك توالى اءياديك (771).
((خدايا! توالى و پيوستگى نعمت ها و تفضلات تو بر بندگانت ، موجب فراموشى و غفلت من شده است و وفور فضل تو، باعث ناتوانى من از شمارش آنها. تنوع و شباهت نعمت هايت مرا از ستودن تو بازداشته و پياپى بودن آنها مرا از انتشار آنها خسته كرده است )).
يعنى آنقدر غرق نعمتيم كه آن را فراموش كرده ايم و آن چنان اين افاضه فيض تو مستدام و قطع ناشدنى است كه قادر به شمارش فيض تو نيستيم و اين فراوانى ، توالى و ترادف نعمت ها و فيوضات تو، ما را در نشر حتى يكى از آنها، ناتوان كرده است .
گفتيم كه يكى از مصاديق شكر، نقل نعمت و معرفى آن است ؛ حضرت در دعا با اشاره به اين مطلب مى فرمايند: آنقدر اين نعمت ها پياپى و بدون انقطاع است كه ما دچار نسيان ، غفلت و عجز شده ايم و نمى توانيم حتى يكى از آنها را براى ديگران باز گوييم . حضرت در ادامه مى فرمايند:
هذا مقام مَن اعتَرَفَ بِسُبوغ النَّعماءِ و قابَلَها بالتَّقصير و شهِد على نفسه بالاِهمَال و التَّضييع و اءَنتَ الرَّئوف الرَّحيم البِرُّ الكريمُ الَّذى لا يخيِّب قاصِديه و لا يَطرُدُ عن فنائه آمليه (772).
((اين عجز و ناتوانى مقام كسى است كه به نعمت هاى بى شمار تو معترف و با تقصير و كوتاهى در اداى شكر نعمت ها مواجه است و بر خود گواهى مى دهد كه نفس خود را ضايع و مهمل گذاشته است و با اين حال تو بسيار باراءفت و مهربان و با كرم و احسانى ؛ زيرا كسى را كه به تو روآورد، محروم نكرده و احدى را كه به تو چشم اميد دارد از درگاه كرمت دور نخواهى فرمود)).
خدايا! نعمت هاى تو آنقدر فراوان است كه از بيان آنها قاصريم و توان شمارش آنها را نداريم . خدايا! رئوف و مهربانى و نيكوكار و كريم ، خدايا! كسى را كه قصد تو كند، محروم نمى كنى و كسى را كه آرزومند درگاه تو باشد، ماءيوس ‍ بازنمى گردانى .
الهى تَصاغَرَ عند تَعاظُمُ آلائِك شكرى و تَضَآئَلَ فى جَنبِ اكرامك ايَّاى ثَنائى و نَشرى (773).
((خدايا! اين مقدار شكرگزارى من هم در مقابل نعمت هاى تو بسيار ناچيز و اندك است . خدايا! در مقابل كرامت و تفضلات تو ثناگويى من در نقل فضايل و كرامات تو ناچيز است )).
حضرت در ادامه مى فرمايند:
ضعُف لسانى عن احصائها و نعمآؤُكِ كثيرة قصُرِ فِهمى عن ادراكها فضلا عن استة قصائها فكيف لى بتحصيلِ الشكرِ و شكرى اياك يِفتَقِرُ الى شكر و كُلّما قُلتُ لك الحمدُ وجَب علىَّ لذلك اءن اءقولَ لك الحمد(774). خدايا! زبان من نمى تواند نعمت هاى تو را بشمارد، فهم من نمى تواند درك كند، چه رسد به اين كه آن را بسنجد. خدايا! چگونه شكر تو گويم كه شكر من براى تو نيز نيازمند به شكرگزارى ديگرى است و هرجا كه حمد تو مى گويم ، براى اين كه توانسته ام تو را حمد كنم ، بر من شكر ديگرى واجب شده است )).
به اين تعبير عارفانه امام عليه السلام كه برخاسته از دل و زبانى واله و شيدا است خوب عنايت شود؛ حضرت مى فرمايند: خدايا! هر وقت كه يك الحمدلله مى گويم ، به خاطر اين كه قادر به گفتن اين الحمدلله شدم يك حمد ديگر بايد بگويم .
الهى فكما غذَّيتنا بلُطفك و ربَّيتنا بصُنعِك فتَمِّم علينا سوابِغَ النِّعَم وادفَع عنَّا مكارهَ النِّقَمِ(775).
((خداى من ! چنان كه ما را به لطف خود غذا دادى و در مهد حكمت و صُنعت پرورش دادى ؛ پس نعمت هاى بى حدت را بر ما به اتمام رسان و ناگوارى هاى انتقامت را دفع گردان )).
بنابراين ، يكى از مراحل شكر كه بالاترين مرحله نيز هست ، معرفت به نعمت الهى و همواره به ياد داشتن آن است ؛ در سخنى از امام صادق عليه السلام آمده است :
مَن اءنعَمَ اللَّه عليه نعمة فعرَفها بقلبهِ و علِم اءنَّ المُنعِمَ عليه اللَّه تعالى فَقَد اءدّى شكرَها، و ان لم يُحرِّك لسانه (776).
((كسى كه خداوند به او نعمت عطا كرده است ، اگر با قلب خود درك كند كه خدا به او عنايت كرده و منعم حقيقى فقط خدا است ، اداى شكر كرده است ؛ اگرچه به زبان هم ذكر مخصوص شكر را جارى نكرده باشد)).
همان طور كه در مساله توبه نيز مى گويند: كسى كه بداند در مقابل خطاها و گناهان فقط خدا است كه قدرت بر عقاب او دارد خود نوعى استغفار و پشيمانى از گناه است ؛ اگرچه كلمه استغفار را به زبان جارى نكند.
بنابراين ، در مقام شكرگزارى درك نعمت مهم است و توجه به اين مطلب كه هر چه هست فقط از جانب او است .
مرتبه ديگر شكر كه در كلام امام سجاد عليه السلام ذكر شده بود اين است كه هر گاه به انسان نعمتى بخشيده شد، با زبان نيز شكر گويد، همان طور كه در كلام امام سجاد عليه السلام نيز گفته شده كه : تنشر له المقالة الحسنة با گفتار نيك خود، او را به خير و نيكى شهره نما. مرحوم محدث قمى ، در سفينة البحار روايتى را نقل مى كند كه امام صادق عليه السلام فرمودند:
فى كُلّ نَفَس مِن اءنفاسِك شكر لازم لك بل اءلف و اءكثر(777).
((در هر يك از نفس هايت بر تو شكرى لازم است ؛ نه تنها يك شكر بلكه هزار شكر بيشتر)).
و در اين باره سعدى مى گويد: ((هر نفسى كه فرو مى رود ممدّ حيات است و چون بر مى آيد مفرّح ذات ، پس در هر نفسى دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شكرى واجب )).
بعد اشاره به آيه اى مى كند كه مفصلا درباره آن بحث كرديم : اعملوا آل داود شكرا و قليل من عبادى الشكور(778) حتى بندگان خاص خدا هم قادر به اداى شكر نعمت هاى الهى نيستند و در اين باره ، مهم شناخت نعمت و درك آن است و اين كه انسان با دل و قلب و زبان و همه وجود خود شاكر نعمت هاى الهى باشد.
در بحث حقّ زبان به اين نكته اشاره كرديم كه زبان در واقع بيان كننده ما فى الضمير و مكنونات درونى انسان است . خداوند از ميان همه مخلوقاتش ، فقط به انسان قدرت بيان عطا كرده است و انسان را به اين نعمت متمايز كرده است .
در روايات توصيه شده است كه به زبان شكر خدا جارى شود.
احذروا نِفَارَ النِّعم (779).
((- اگر شكر نكنيد، - بايد از پشت كردن و بازگشت نعمت هاى الهى هراسان باشيد)).
اساسا در بين انسان ها هر بخشنده اى كه براى بخشيدن نعمتى ، زحمت و مشقتى را تحمل مى كند، دوست دارد تا شكر و سپاس گزارى كسى را كه از آن بهره مند مى شود، ببيند. باغبانى كه زحمت درخت را مى كشد تا ميوه دهد، مربى ، پدر و يا كسى كه متحمل رنج تعليم و تربيت و رشد و كمال ديگرى شده است ، علاوه بر اين كه وقتى حاصل را در او مى بيند لذت مى برد، دوست دارد تا شكرگزارى او را نيز ببيند. شكر و سپاس كسى را كه مورد افاضه او قرار گرفته است دوست دارد و اين موجب تشويق و قوت او است ، اما درباره ذات ذوالجلال الهى شكر چنين اثرى ندارد؛ زيرا او نياز به تشويق و ترغيب ندارد و بى نياز از اين امور است . بنابراين گفته اند كه شكر، نشان دهنده لياقت فردى است كه از اين نعمت و تفضل بهره مند شده است . او با شكر و سپاس گزارى ، شايستگى خود را به اثبات مى رساند. امام هشتم ابى الحسن الرضا عليه السلام سخنى را از پدرانش و آنها از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نقل مى كنند:
كان رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم اذا اءتاه اءمر يَسُرُّه قال : الحمدلله الذى بنعمته تتمُّ الصالحات و اذا اءتاه اءمر يكرهه قال : الحمدلله على كُلّ حال (780).
((وقتى كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم در مقابل نعمت يا حادثه اى واقع مى شد كه او را مسرور و خوشحال مى كرد، مى فرمودند: سپاس مى گويم خدايى را كه نعمت هايى عنايت كرده و صالحات را كامل فرموده است و هنگامى كه امر مكروه و ناپسندى عارض مى شد و حضرت با ناملايمتى مواجه مى شدند، مى فرمودند: در همه حال ، حمد براى خدا است )).
يعنى حضرت با وجود ناملايمات هم خدا را سپاس مى گفتند، كه البته بعدا اشاره خواهيم كرد كه مراتب شكر براى انسان متفاوت است .
انسان هايى كه نعمت هاى مادى دنيا را، نعمت الهى مى بينند، همين مقدار كه به آنها مال ، مسكن و فرزندى داده شده است ، خدا را سپاس مى گويند و شاكر نعمت هاى الهى هستند؛ ولى بعضى از انسان ها، وراى اين مراتب را ديده و طى كرده اند و به مدارجى عالى از كمال نفسانى و روحى رسيده اند كه در هر حال شاكر نعمت هاى الهى اند و اين نكته اى است كه در مباحث بعد توضيح خواهيم داد.
اما آنچه كه در اينجا متذكر شديم اين بود كه شاكر در واقع درك نعمت الهى و لياقت خود را براى اين تفضل الهى ابراز و اظهار كرده است و اين چيزى است كه در روايات مكررا بدان توصيه شده است :
الطّاعم الشّاكر، له من الاجر كاءَجر الصَّائم المحتسب ؛ والمعافى الشّاكر لهم من الاجر كاءَجر المبتلى الصّابر و المعطى الشاكر له من الاجر كاءَجر المحروم القانع (781).
((كسى كه غذا مى خورد و شكر خدا را به زبان جارى مى كند، مثل انسان روزه دارى است كه روزه او قبول شده است . و انسانى كه سالم و سلامت است ، اگر شكر خدا را گويد، اجر او مثل كسى است كه مبتلا به درد و رنجى شده كه بر آن درد و رنج صبر مى كند. انسان ثروتمندى كه خدا را شكر گويد، اجر فقيرى را دارد كه بر فقرش صبر مى كند و ناسپاسى نمى كند و خود را به گناه آلوده نمى كند)).

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

رعایت حقوق همسایه از نظر قرآن
امام سجاد(ع)
نغمه هایی در عمق وجود
الإمام زین العابدین علیه‏السلام
امام سجاد(ع)؛ شاهد واقعه
قال الامام السجاد - عَلَیْهِ السَّلامُ -
ولادت امام سجاد(ع
در مجلس یزید
چهل حدیث
داستان ها و حكایاتی از دوران امام سجاد(ع)

بیشترین بازدید این مجموعه

راهکارهای معرفت امام زین العابدین(ع)
فروغ قرآن در نگاه سیدالساجدین
چند دقیقه پای درس اخلاق امام سجاد علیه السلام
چهل حدیث گهربار از حضرت زین العابدین‏
بركتى عجیب از دو قرص نان
نغمه هایی در عمق وجود
امام سجاد (ع) و نهضت عاشورا
هدایت خلق به رهبران راستین اسلام
قال الامام السجاد - عَلَیْهِ السَّلامُ -
امام سجاد(علیه السلام) فرمودند:

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^