فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ولادت امام سجاد(ع

ولادت امام سجاد(ع

تاريخ ولادت امام سجاد

سال و روز تولد حضرت امام سجاد عليه السلام مورد اختلاف شديد مورخين است.

مشهورترين نظر در باره‌ي سال و روز تولد امام، روز پنجم شعبان سال 38 هجري قمري در مدينه است که بزرگاني نظير جناب شيخ مفيد در « ارشاد»، شيخ کليني در « اصول کافي»، ابن شهر آشوب در «مناقب »، ابن خشاب در « مواليد اهل بيت »، شهيد در کتاب « الفصول المهمه »، و ديگران به آن معتقدند.

نظرات ديگر عبارتند از: سال 33، 36، 37، و نيز سال 48 يا 49 هجري قمري.


منابع:
بحارالانوار، جلد 46، از صفحه 7 الي 15 
 


نام معصوم ششم علي ( ع ) است . وي فرزند حسين بن علي بن ابيطالب ( ع ) و ملقب به "سجاد" و "زين العابدين " مي باشد . امام سجاد در سال 38هجري در مدينه ولادت يافت . حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولي به علت بيماري  و تب شديد از آن حادثه جان به سلامت برد ، زيرا جهاد از بيمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش - با همه علاقه اي که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت - به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهي اين بود که آن رشته گسيخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، يعني امامت و ولايت گردد . اين بيماري موقت چند روزي  بيش ادامه نيافت و پس از آن حضرت زين العابدين 35سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپري شد . سن شريف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61هجري که بنا به وصيت پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسيد ، به اختلاف روايات در حدود 24 سال نوشته اند . مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور "شهربانو" دختر يزدگرد ساساني بوده است . آنچه در حادثه کربلا بدان نياز بود ، بهره برداري از اين قيام و حماسه بي نظير و نشر پيام شهادت حسين ( ع ) بود ، که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه اش زينب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بي نظير در جهان آن رو فرياد کردند . فريادي که طنين آن قرنهاست باقي مانده و - براي هميشه - جاودان خواهد ماند . واقعه کربلا با همه ابعاد عظيم و بي مانندش پر از شور حماسي و وفا و صفا و ايمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پايان آمد ، اما مأموريت حضرت سجاد ( ع ) و زينب کبري ( س ) از آن زمان آغاز شد . اهل بيت اسير را از قتلگاه عشق و راهيان به سوي  "الله " و از کنار نعشهاي پاره پاره به خون خفته جدا کردند . حضرت سجاد ( ع ) را در حال بيماري بر شتري بي هودج سوار کردند و دو پاي  حضرتش را از زير شکم آن حيوان به زنجير بستند . ساير اسيران را نيز بر شتران سوار کرده ، روانه کوفه نمودند . کوفه اي که در زير سنگيني و خفقان حاکم بر آن بهت زده بر جاي  مانده بود و جرأت نفس کشيدن نداشت ، زيرا ابن زياد دستور داده بود رؤساي قبايل مختلف را به زندان اندازند و مردم را گفته بود بدون اسلحه از خانه ها خارج شوند . در چنين حالتي دستور داد سرهاي مقدس شهدا را بين سرکردگان قبايلي که در کربلا بودند تقسيم و سر امام شهيد حضرت ابا عبد الله الحسين را در جلو کاروان حمل کنند . بدين صورت کاروان را وارد شهر کوفه نمودند . عبيد الله زياد مي خواست وحشتي در مردم ايجاد کند و اين فتح نمايان خود را به چشم مردم آورد . با اين تدبيرهاي امنيتي چه شد که نتوانستند جلو بيانات آتشين و پيام کوبنده زن پولادين تاريخ حضرت زينب ( س ) را بگيرند ؟ گويي مردم کوفه تازه از خواب بيدار شده و دريافته اند که اين اسيران ، اولاد علي ( ع ) و فرزندان پيغمبر اسلام ( ص ) مي باشند که مردانشان در کربلا نزديک کوفه به شمشير بيداد کشته شده اند . همهمه از مردم برخاست و کم کم تبديل به گريه شد . حضرت سجاد ( ع ) در حال اسارت و خستگي و بيماري به مردم نگريست و فرمود : اينان بر ما مي گريند ؟ پس عزيزان ما را چه کسي کشته است ؟ زينب خواهر حسين ( ع ) مردم را امر به سکوت کرد و پس از حمد و ثناي خداوند متعال و درود بر پيامبر گرانقدرش ، حضرت محمد ( ص ) فرمود : "... اي اهل کوفه ، اي حيلت گران و مکرانديشان و غداران ، هرگز اين گريه هاي شما را سکون مباد . مثل شما ، مثل زني است که از بامداد تا شام رشته خويش مي تابيد و از شام تا صبح به دست خود بازمي گشاد . هشدار که بناي ايمان بر مکر و نيرنگ نهاده ايد ..." . سپس حضرت زينب ( ع ) مردم کوفه را سخت ملامت فرمود و گفت : "همانا دامان شخصيت خود را با عاري و ننگي بزرگ آلود کرديد که هرگز تا قيامت اين آلودگي را از خود نتوانيد دور کرد . خواري و ذلت بر شما باد . مگر نمي دانيد کدام جگرگوشه از رسول الله ( ص ) را بشکافتيد ، و چه عهد و پيمان که بشکستيد ، و بزرگان عترت و آزادگان ذريه او را به اسيري  برديد ، و خون پاک او به ناحق ريختيد ..." . مردم کوفه آنچنان ساکت و آرام شدند که گويي مرغ بر سر آنها نشسته ! سخنان کوبنده زينب ( ع ) که گويا از حلقوم پاک علي ( ع ) خارج مي شد ، مردم بي وفاي کوفه را دچار بهت و حيرت کرد . شگفتا اين صداي علي ( ع ) است که گويا در فضاي  کوفه طنين انداز است ... . امام سجاد ( ع ) عمه اش را امر به سکوت فرمود . ابن زياد دستور داد امام سجاد ( ع ) و زينب کبري و ساير اسيران را به مجلس وي آوردند ، و در آن جا جسارت را نسبت به سر مقدس حسين ( ع ) و اسيران کربلا به حد اعلا رسانيد ، و آنچه در چنته دناءت و رذالت داشت نشان داد ، و آنچه لازمه پستي ذاتش بود آشکار نمود .

پرتوى از سيره و سيماى امام زين العابدين(عليه السلام)

حضرت على بن الحسين ، ملقّب به سجّاد و زين العابدين، روز پنجم شعبان سال 38 هجرى يا 15 جمادى الاولى همان سال، در مدينه ديده به جهان گشود و در روز 12 و يا 25 محرّم سال 95 هجرى، درمدينه، به دسيسه هشام بن عبدالملك، مسموم گرديد و در 56 سالگى به شهادت رسيد.
مزار شريف آن حضرت در مدينه در قبرستان بقيع مى باشد.
مادر مكرّمه آن حضرت بنا بر منابع تاريخ اسلامى، غزاله از مردم سند يا سجستان كه به سلافه يا سلامه نيز مشهور است، مى باشد.
ولى بعضى از منابع ديگر نام او را شهربانويه، شاه زنان ، شهرناز، جهان بانويه و خوله، ياد كرده اند.
امام سجّاد(عليه السلام) در بدترين زمان از زمان هايى كه بر دوران رهبرى اهل بيت گذشت مىزيست، چه، او با آغاز اوج انحرافى، معاصر بود كه پس از وفات رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) روى داد.
امام(عليه السلام) با همه محنتها و بلاها كه در روزگار جدّ بزرگوارش اميرالمؤمنين(عليه السلام) آغاز گرديده بود همزمان بود.
او سه سال پيش از شهادت امام على(عليه السلام)متولّد گرديد، وقتى ديده به جهان گشود، جدّش اميرمؤمنان(عليه السلام)در خطِّ جهادِ جنگِ جمل، غرق گرفتارى بود و از آن پس با پدرش امام حسين(عليه السلام) در محنت و گرفتاريهاى فراوان او شريك بود.
او همه اين رنج ها را طى كرد و خود به طور مستقل روياروى گرفتاريها قرار گرفت.
محنت و رنج او وقتى بالا گرفت كه لشكريان يزيد در مدينه وارد مسجد رسول اللّه شدند و اسب هاى خويش را در مسجد بستند، يعنى همان جايى كه انتظار آن مى رفت مكتب رسالت و افكار مكتبى در آنجا انتشار يابد، امّا برعكس، آن مكان مقدّس در عهد آن امام تقوا و فضيلت، به دست سپاه منحرف بنى اميّه افتاد و آنان ضمن تجاوز به نواميس مردم مدينه و كشتار فراوان، بى پروايى را از حدّ گذراندند و حرمت مدفن مقدّس رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)و مسجدش را هتك نمودند.
امام سجّاد(عليه السلام) براى پيش راندن مسلمانان به سوى نفرت از بنىاميّه و افزودن مبارزه جويى با آنان، تلاش هاى مؤثّرى نمود.
و هر گاه فرصتى به دست مىآمد، مردم را بر ضدّ امويان تحريك مى كرد.
و با احتياط، برنامه حاكمان منحرف را تحت نظر قرار مى داد.
امام(عليه السلام) براى آگاهى مردم، اسلوب دعا را به كار برد، به طورى كه دعاهاى آن حضرت، رويدادهاى عصر او را تفسير مى كند.
صحيفه سجّاديّه كه به زبور آل محمّد مشهور است، اثر بى نظيرى است كه در جهان اسلام، جز قرآن كريم و نهج البلاغه، كتابى به اين عظمت و ارزش، پديد نيامده كه پيوسته مورد توجه بزرگان و علما و مصنّفان باشد.
از ديگر آثار ارزنده به جا مانده از امام سجّاد(عليه السلام)، مجموعه اى تربيتى و اخلاقى است به نام رساله حقوق كه امام(عليه السلام) در آن وظايف گوناگون انسان را در برابر خدا و خود و ديگران، با بيانى شيوا و گويا بيان كرده است.
مجموعه حقوقى كه در اين رساله ذكر شده جمعاً 51 حقّ مى باشد.

امام و حكومت
امام سجّاد(عليه السلام) به اين امر آگاه بود كه تا وقتى از طرف پايگاه هاى مردمى پشتيبانى نشود، تنها در دست گرفتن قدرت براى تحقّق بخشيدن به عمل دگرگون سازى اجتماع اسلامى كافى نيست.
پايگاههاى مردمى نيز بايد به هدف هاى اين قدرت آگاه باشند و به نظريّه هاى او در حكومت ايمان داشته باشند و در راه حمايت از آن حركت كنند و مواضع آن را براى توده مردم تفسير نمايند و در برابر تندبادها با استوارى و قدرت بايستند.
امام سجّاد(عليه السلام) اين امكانات را نداشت و به علّت آگاهى نداشتن مردم چنين شكايت مىفرمود: «پروردگارا! در پيشامدهاى ناگوار روزگار به ناتوانى خويش نگريستم و درماندگى خود را از جهت يارى طلبيدن از مردم در برابر كسانى كه قصد جنگ با من داشتند ديدم و به تنهايى خود در برابر بسيارىِ كسانى كه با من دشمنى داشتند، نظر كردم.»امام(عليه السلام)، از جنبه انقلابى، به صورتى كه مستقيماً عهده دار آن گردد، كناره جويى فرمود و به اين بسنده كرد كه كار قيام را به كسانى واگذارد كه در اين مورد برپاى مى خيزند.
به طور كلى وضع اجتماعى كه هر امام در آن زيست مى كرد، شكل كار سياسى او را محدود و مشخّص مىساخت.
پيشوايان معصوم با وجود توطئه هايى كه دشمنان، عليه آنها مى نمودند تا آنان را از زمينه حكومت دور سازند، پيوسته مسئوليت خود را در نگاه دارى مكتب و تجربه اسلامى و مصون نگاه داشتن آن از فرو افتادن در ورطه انحراف و جدا شدن از مبادى و معيارها و ارزش هاى آن به گونه اى كامل ايفا مىكردند و هر وقت انحراف شدّت مىيافت و از خطر فروافتادن در ورطه نابودى بيم مى داد، پيشوايان(عليهم السلام) بر ضدّ آن حوادث تدبيرهاى لازم مى انديشيدند، و هر گاه تجربه اسلامى و عقيدتى در تنگناى مشكلى گرفتار مىآمد و رهبرى هاى منحرف به حكم بى كفايتى از درمان آن ناتوان مى شد، امامان به نشان دادن راه حلّ و حفظ امّت از خطرهايى كه مردم را تهديد مى كرد مبادرت مى فرمودند.

دستگيرى از درماندگان
يكى از خدمات ارزشمند امام سجّاد(عليه السلام)، رسيدگى به درماندگان، يتيمان، تهيدستان و بردگان بودهاست.
روايت شده است كه آن حضرت، هزينه زندگى صد خانواده تهيدست را عهده دار بود.
گروهى از اهل مدينه، از غذايى كه شبانه به دستشان مىرسيد، گذران معيشت مى كردند، امّا آورنده غذا را نمى شناختند.
پس از در گذشت على بن الحسين (عليه السلام)متوجّه شدند كه آن شخص، امام زين العابدين (عليه السلام) بوده است.
او شبانه به صورت ناشناس، انبان نان و مواد غذايى را خود به دوش مى كشيد و به در خانه فقيران و بينوايان مى برد و مى فرمود: صدقه پنهانى آتش خشم خدا را خاموش مى سازد.
اهل مدينه مى گفتند: ما صدقه پنهانى را هنگامى از دست داديم كه على بن الحسين در گذشت.
او در طول سالها به قدرى انبان حاوى آرد و ديگر مواد غذايى را به دوش كشيده و به در خانه فقيران برده بود كه شانه اش پينه بسته بود، به طورى كه پس از شهادت او، هنگام غسل دادن جنازه اش ، جلب توجّه مى كرد.
على بن طاووس در كتاب اقبال الاعمال، ضمن بيان اعمال ماه رمضان مى نويسد: علىبن الحسين (عليه السلام) شب آخر ماه رمضان، بيست نفر برده را آزاد مى كرد و مى فرمود: «دوست دارم خداوند ببيند كه من در دنيا بردگان خود را آزاد مى كنم، بلكه مرا در روز رستاخيز از آتش دوزخ آزاد سازد.»او هيچ خدمتكارى را بيش از يك سال نگه نمى داشت، وقتى كه برده اى را در اوّل يا وسط سال به خانه مىآورد، شب عيد فطر او را آزاد مى ساخت.
بردگان سياه پوست را مى خريد و آنان را در مراسم حجّ، به عرفات مى آورد و آن گاه به سوى مشعر كوچ مى كرد، آنان را آزاد مى كرد و جوايز مالى به آنان مىداد.
تا آنجا كه در شهر مدينه گروه عظيمى از بندگان و كنيزان، آزاد شده آن حضرت بودند و آنان هم بعد از آزادى، پيوند معنوى خود را با امام(عليه السلام)قطع نمى كردند.

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

داستان ها و حكایاتی از دوران امام سجاد(ع)
چند دقیقه پای درس اخلاق امام سجاد علیه السلام
امام سجاد (ع)احساس گناه را در دل مردم بر می افروخت
تربیت شاگردان مجاهد
هدایت خلق به رهبران راستین اسلام
امام سجاد (ع) و نهضت عاشورا
چهل حدیث گهربار از حضرت زین العابدین‏
امام سجاد(علیه السلام) فرمودند:
حضرت زین العابدین (ع) تداوم‏ بخش عزت و افتخار ...
زینت پرستش كنندگان الهى

بیشترین بازدید این مجموعه

صبر در اندیشه و سیره امام سجاد (علیه السلام)
چند دقیقه پای درس اخلاق امام سجاد علیه السلام
تفاوت سامری امت حضرت موسی با سامری امت پیامبر
وقتی كه یهودی به یزید اعتراض می كند!
آیا قرآن خوانده ای؟
سه مصیبت بزرگ
سخاوت امام سجاد
امام سجاد (ع)احساس گناه را در دل مردم بر می افروخت
داستان ها و حكایاتی از دوران امام سجاد(ع)
حضرت زین العابدین (ع) تداوم‏ بخش عزت و افتخار ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^