فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ره آورد حلم و بردبارى

ره آورد حلم و بردبارى

روايات و سخنان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در باب حلم و بردبارى و تخلق به اين خلق ارزشمند، فراوان است كه در آنها، انسان ها را به روش هاى گوناگون به اين صفت برتر توصيه فرموده اند؛ چون نبود اين صفت ، به بسيارى از بلواهاى اجتماعى دوران هاى مختلف دامن زده است ؛ از آن جمله روايتى كه در صفحات قبل نقل كرديم :
شخص اعرابى آمد و از رسول اكرم صلى الله عليه وآله و سلم تقاضاى موعظه كرد. حضرت به او فرمودند: غضب نكن . مرد اعرابى مى گويد: به قبيله ام بازگشتم و ديدم ميان دو قبيله جنگ و نزاعى در گرفته است - در آن شرايط وقتى قبايل به جان هم مى افتند، ديگر افراد سؤ ال نمى كردند كه اين جداى براى چيست ؟ هر كسى در هر قبيله اى كه بود، به عنوان دفاع از قبيله خود، به ميدان مى آمد و گاهى خون هاى زيادى ريخته مى شد - وقتى منازعه بين قبيله خود و قبيله ديگر را ديدم ، به ياد سخن رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم افتادم كه فرمودند: غضب نكن ! رفتم و از ماجرا سؤ ال كردم و مطلع شدم و توانستم در سايه همين كلام پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله و سلم دو قبيله را صلح دهم (203).
متاسفانه بسيارى از نابسامانى هاى اجتماعى امروز و حوادثى كه حتى در كانون كوچك ، مانند خانواده و يا ميان همسران ، برادران ، فرزندان و... اتفاق مى افتد، به اين دليل است كه افراد از آغاز سعى نكرده اند اين صفت زيبا و ارزشمند را كه مايه زينت و جلال و شوكت انسانى بشر است ، در خود ايجاد كنند.
در حق همسايه ، امام سجاد عليه السلام ، مى فرمايند:
تَرُدُّ عنهُ لسَانَ الشَّتيمَةِ.
منشا بدگويى ، عصبانيت و فقدان حلم و بردبارى است . طبيعى است كه اولين عكس العمل تهييج غريزه خشم در زبان انسان ظاهر مى شود؛ يعنى وقتى انسان خشمش طغيان كرد، اولين راهى كه براى تسلى دل خود مى آزمايد، بدگويى و دشنام است .
11 - دفع بدگويان و دشنام دهندگان همسايه
حضرت مى فرمايند:
تَرُدُّ عنه لسانَ الشَّتيمَةِ، و تُبطِلُ فيه كيدَ حاملِ النَّصيحةِ، و تُعاشِرُهُ مُعاشِرَة كريمة .
از حقوقى كه همسايه به انسان دارد اين است كه اگر در غياب او به زشتى از وى ياد كردند و يا بدگويى كردند، از او دفاع كند كه اين سيره و سنت رسول الله صلى الله عليه وآله و سلم بوده است .
مرحوم محدث قمى در سفينة البحار روايتى را درباره عكرمة بن ابى جهل نقل مى كند كه در حالتش نوشته اند:
كان شديدَ العداوةِ لرسولِ الله صلى الله عليه وآله و سلم ، و هو اءحدُ الاربعةِ الذين اءباح النبىُّ صلى الله عليه وآله و سلم دمائَهم ، و اءمَر بقتلهم اءينما وجَدوهم ، و ان كانوا مُتَلِّقينَ باءستارَ الكعبةِ(204).
((با پيامبر صلى الله عليه وآله و سلم بسيار دشمنى مى كرد و يكى از چهار نفرى بود كه حضرت پيامبر صلى الله عليه وآله و سلم خون آنها را هدر اعلام كرده بودند و دستور داده بودند كه مردم هرجا اين چهار نفر را يافتند بكشند هر چند به پرده كعبه آويخته باشند)).
وقتى پيامبر صلى الله عليه وآله و سلم مكه را فتح كردند، يكى از چهار نفرى كه خونش را مباح كردند عكرمة بن ابى جهل بود. او فرار كرد و سوار بر كشتى شد، بادى وزيد و كشتى در اثر توفان و امواج در خطر غرق شدن قرار گرفت . با خدا پيمان بست كه اگر نجات پيدا كند، به سراغ پيامبر رفته و با او بيعت كند و مسلمان شود. عكرمه نجات پيدا كرد و خدمت پيغمبر صلى الله عليه وآله و سلم رسيد. حضرت از او استقبال كردند و با او معانقه نمودند. بعد از اين ماجرا گاهى مسلمانان در غيابش از او چنين تعبير مى كردند:
هذا ابنُ عدوِّ اللهِ اءبى جهل اين فرزند دشمن خدا ابى جهل است . عكرمه رفت خدمت پيغمبر صلى الله عليه وآله و سلم و شكوه كرد. حضرت فرمودند: كه شما به عنوان مسلمان حق نداريد از مسلمان ديگرى بدگويى كنيد؛ گرچه آن شخص عكرمة بن ابى جهل باشد كه روزى مهدورالدم شناخته شده بود.
12 - آگاه نمودن همسايه به خيانت ديگران
امام سجاد عليه السلام مى فرمايند:
و تُبطِلُ فيه كيدَ حاملِ النَّصيحةِ.
يعنى اگر مى بيند كسى با عنوان دوستى ، در صدد خيانت به همسايه است ، بايد تا آنجا كه مى تواند ابتدا، همسايه را به اين خيانت آگاه كند و آن كيد و مكر را به هر ترتيب ممكن بى اثر كند.
قبلا نصح را معنى كرديم و گفتيم نصح به معناى خلوص است و كسى را دوست ناصح مى گويند كه در دوستى او غش و حيله نباشد.
همه آنچه كه ذكر شد، براى ايجاد يك اجتماع سالم و به دور از زشتى است ؛ چرا كه اين زشتى هاى اخلاقى سلامت جامعه را تهديد مى كند و در سايه اين قوانين و حقوق است كه يك اعتماد و اطمينان متقابل بين طبقات و اصناف مختلف اجتماعى ايجاد مى شود تا رسيدن به غرض نهايى آفرينش ‍ ممكن شود. از آنچه كه به اين اعتماد عمومى ضربه مى زند و بناى مستحكم سلامت و عدالت را ويران مى كند، نهى شده است و به آنچه كه در بنيان اين ساختمان و استحكام آن موثر مى افتد، امر و سفارش شده است . از جمله مواردى كه بدان امر شده خلوص و نصح در ايجاد اين روابط است .
روابط بين انسان ها به ويژه همسايگان بايد رابطه اى خالصانه و به دور از هر مكر و حيله و نيرنگ باشد. غش ، خيانت و سوء استفاده از اعتماد افراد منشا بسيارى از واماندگى هاى معنوى و انحطاطهاى اخلاقى جوامع ما است .
سقوط جوامع در مهالك اخلاقى ، از تخلفات فردى آغاز مى شود، آنگاه به افراد ديگر سرايت مى كند و به تدريج همه جامعه را به تخلف از مسير صحيح انسانى مى كشاند. در روايتى از اميرالمؤ منين عليه السلام نقل شده است كه مى فرمايند:
شرُّ الناس مَن لا يَعتَقِدُ الاءمانةَ و لا يَجتَنبُ الخيانةَ(205).
((بدترين مردم كسانى اند كه به رعايت امانت مردم ، اعتقاد ندارند و از خيانت پروا ندارند)).
در سخن ديگرى از اميرالمؤ منين عليه السلام نقل شده است كه مى فرمايند:
غايةُ الخيانةِ خيانةُ الخِلِّ الودودِ العهودِ(206).
((اوج خيانت ، خيانت به دوست مهربان و شكستن عهد و پيمان ها است )).
خائن ترين انسان ها كسى است كه از دوستى و اعتماد ديگران سوءاستفاده كند. از رسول اكرم صلى الله عليه وآله و سلم نقل شده است كه فرمودند:
لا تَنظروا الى كَثرة صلاتِهم و صومهم و كثرةِ الحجِّ و المعروفِ و طَنطَنَتِهم بالليلِ، و لكنِ انظُروا الى صدقِ الحديثِ و اءداء الامانةِ(207).
((به نماز و روزه فراوان و حج و حتى معروفى كه ظاهر انسان ها را مى سازد يا در دل شب بلند مى شوند و صداى ناله و گريه شبانه آنها برمى خيزد، توجه نكنيد - هيچ كدام نشانه ايمان آنها نيست - بلكه به راست گفتارى و امانتدارى آنها نگاه كنيد)).
اگر مى خواهيد ايمان افراد را بسنجيد كه تا چه اندازه به راستى و موازين ايمانى پايبند هستند، جز با نظر كردن در سلوك و رفتار آنها ميسر نخواهد بود كه اين رفتار و منش ، مخل سلامت اجتماع نباشد؛ برخلاف بسيارى از ادعاها كه بايد با امور مثبت ثابت شود، اين جا تورع از خيانت و پروا از تجاوز به حقوق ديگران ، شرط پذيرش ايمان است .
مرحوم صدوق از امام سجاد عليه السلام نقل مى كند كه حضرت فرمودند:
عليكُم بِاءَداءِ الاءَمانةِ فَوَ الَّذى بَعَثَ محمَّدا صلى الله عليه وآله و سلم بالحَقِّ نبيّا، لَو اءَنَّ قاتِلَ اءَبىَ الحسينِ بن علىّ عليهما السلام ائتَمَنَنِى على السَّيفِ الَّذى قَتلَهُ به لَاءَدَّيتَهُ اليهِ(208).
((قسم به آن خدايى كه جدم را به پيامبرى برگزيد، اگر قاتل پدر من ، شمشيرى كه پدرم را با آن به شهادت رسانيد، به امانت نزد من بگذارد، من آن را به عنوان امانت برمى گردانم )).
در روايتى از اميرالمؤ منين عليه السلام نيز آمده است كه فرمودند:
الخيانةُ دليل على قِلَّةِ الورعِ و عدمِ الديانَةِ(209).
((خيانت ، نشانه بى پروايى و بى دينى است )).
يعنى اگر كسى خائن شد، جاى هيچ شبهه اى نيست كه نمى توان او را متدين دانست . نكته قابل توجه در بحث خيانت اين است كه خيانت براى انسان هايى امكان پذير است كه به نحوى به آنها اعتماد مى شود؛ اگر افراد، انسان ها را بشناسند راه براى خيانت بسته خواهد بود. خيانت به معناى سوءاستفاده از اعتماد و اطمينان متقابل است .
امام عليه السلام همسايه را موظف مى كند كه اگر متوجه شد كسى در لباس ‍ دوستى مى خواهد به همسايه او خيانت كند، خلوص اقتضا مى كند او را معرفى كرده ، اين كيد و حيله را باطل كند.
آخرين سخن امام عليه السلام اين است كه :
تُعاشِرُهُ مُعاشِرَة كريمة .
در معاشرت و مراوده با يكديگر، اخلاق كريمانه بايد رعايت شود، با او با بزرگوارى معاشرت كند.

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

رعایت حقوق همسایه از نظر قرآن
امام سجاد(ع)
نغمه هایی در عمق وجود
الإمام زین العابدین علیه‏السلام
امام سجاد(ع)؛ شاهد واقعه
قال الامام السجاد - عَلَیْهِ السَّلامُ -
ولادت امام سجاد(ع
در مجلس یزید
چهل حدیث
داستان ها و حكایاتی از دوران امام سجاد(ع)

بیشترین بازدید این مجموعه

راهکارهای معرفت امام زین العابدین(ع)
فروغ قرآن در نگاه سیدالساجدین
چند دقیقه پای درس اخلاق امام سجاد علیه السلام
چهل حدیث گهربار از حضرت زین العابدین‏
بركتى عجیب از دو قرص نان
نغمه هایی در عمق وجود
امام سجاد (ع) و نهضت عاشورا
هدایت خلق به رهبران راستین اسلام
قال الامام السجاد - عَلَیْهِ السَّلامُ -
امام سجاد(علیه السلام) فرمودند:

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^