فارسی
جمعه 09 شهريور 1403 - الجمعة 23 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

داستان شبی در حجر اسماعیل

داستان  شبی در حجر اسماعیل

طاووس یمانی می‌گوید: شبی وارد حجر اسماعیل شدم. امام سجاد علیه السلام نیز وارد شد و به نماز ایستاد، بسیار نماز خواند و سپس به سجده رفت. با خود گفتم: مردی است صالح از خاندانی نیک، به دعایش گوش دهم (ببینم چه می‌گوید و چگونه دعا می‌کند، دقّت کردم) شنیدم که در سجده‌اش به خدا عرض می‌کرد
عُبَیدُکَ بِفِناءِ‌کَ، مِسکینُکَ بِفِناءکَ، فَقیرُکَ بِفناءکَ، سائِلُکَ بِفناء‌کَ؛
خدایا! بنده کوچکت به در خانه‌ات آمده! مستمندت به در خانه‌ات آمده! تهیدستت به در خانه‌ات آمده! درخواست کننده‌ات به در خانه‌ات آمده !
طاووس یمانی می‌گوید: «هر گرفتاری برایم پیش آمد این دعا را خواندم و آن گرفتاری بر طرف شد.»
اَلدُّعاءُ یَدفَعُ البَلاءَ النّازِلَ وَ ما لَم یَنزِل.(2 (
دعا بلای نازل شده و نازل نشده را برطرف می‌کند .
امام زین‌العابدین علیه السلام

پی‌نوشت‌ها:
1- ارشاد مفید، ج 2، ص 144 .
2- اصول کافی، ج 2، ص 469 .
منبع:
جلوه‌های تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حقوق مردم در كلام امام سجاد (ع)
معرفت بالله
اخلاق امام سجاد (ع)
بندگان صالح خدا
آثار برخی گناهان از زبان امام سجاد(ع)
حضرت زین العابدین ( علیه السلام ) تداوم‏بخش عزت و ...
زندگانی امام سجّاد (ع)
امام سجاد (علیه السلام) در كوفه
خدا برایم كافی است
امام سجاد(ع) و بیان مصیبت كربلا

بیشترین بازدید این مجموعه

حقوق مردم در كلام امام سجاد (ع)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^