در زمان امام چهارم، فرهنگ اسلامي جامعه، به شدت رو به افول رفته و فساد مالي و اخلاقي، بسياري از مناطق را فراگرفته بود، که اوج اين فساد، در زمان يزيد بيشتر مشاهده مي شود، در زمان آن ملعون، فساد اخلاقي به حدي گسترش يافته بود که شهر مقدس مکه و مدينه هم از آن در امان نمانده بود.
در زمان امام چهارم، کار به جايي رسيده بود که وقتي جميله(يکي از مشهورترين زنان آوازه خوان آن زمان) سفري به مکه رفت، در طول مسير آنچنان از او استقبال به عمل آمد که از هيچ فقيه و عالم و زاهدي به آن شکل استقبال نشده بود. وقتي به مدينه برگشت، اهالي مدينه، از او استقبال گرمي کردند، به گونه اي که براي تماشاي او بر در خانه ها صف کشيده بودند. 1
گذشته از مطالبي که ذکر شد، در آن زمان، تعاليم اسلامي به گونه اي به دست فراموشي سپرده شده بود که مردم حتي از ابتدايي ترين احکام ديني بي اطلاع بودند که به عنوان نمونه به دو مورد اشاره مي نمايم:
1- به گفته برخي از دانشمندان، عده اي از مردم در زمان امام چهارم، نمي دانستند چگونه نماز بخوانند و چگونه حج بجا آورند. 2
2- در سال 87 درزمان خلافت وليد بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزيز که فرماندار مدينه بود، به عنوان امير حجاج به حج رفت ولي وقوف در روز عيد قربان را غلط انجام داد.3
طبيعي است که امام چهارم، در چنين اوضاع تأسف باري سکوت نفرمايد و به مبارزه با مفاسد اجتماعي بپردازد، ما در ادامه به شيوه هاي مبارزه آن حضرت مي پردازيم.
شيوه مبارزه امام سجاد (عليه السلام)با حاکمان ستمگر و مفاسد جامعه
1- موعظه و نصيحت
چنانچه دانستيد در زمان آن حضرت، خفقان شديدي بر مناطق اسلامي حاکم بود و به هيچ وجه شيوه مبارزه علني و جنگ و قيام، جوابگو نبود، ولذا حضرت مي بايست از راه ديگري به مبارزه با ظلم و ستم و مفاسد جامه بپردازد. ايشان بدين منظور از شيوه وعظ و سخنراني استفاده فرمود و در اين جهت با زيرکي و درايت مثال زدني، به ميدان آمد، دقت و هوشياري حضرت به گونه اي بود که حکومت وقت از عمق آثار سودمند آن مواعظ و نصايح مطلع نگشت.
در آن زمان اسلام از مسير اصلي خود فاصله فراواني گرفته بود و شايد بتوان گفت: بسياري از مردم اسلام، تنها جز نام آن را به همراه نداشتند. حضرت با وعظ و سخنراني، مردم را با تعاليم اسلام واقعي آشنا ساخت، با اين مواعظ سودمند، مردم متوجه انحراف دستگاه حکومت گشته و به مرور زمان در اثر خشم و نفرتي که نسبت به حکومت پيدا کرده اند خود به خود حمايت خويش را از دستگاه حکومت برمي داشتند و طبيعي است که حکومت تا زماني پابرجاست که از حمايت مردمي برخوردار باشد ولذا مواعظ امام سجاد(عليه السلام) در نهايت به نابودي حکومت ظالمانه مي انجاميد.
2- شيوه دعا
دومين شيوه مبارزاتي امام چهارم، شيوه دعا است. دعا بهترين وسيله ارتباط با خداوند بي نياز است. در دعا پيوند عميقي ميان خالق و مخلوق برقرار مي گردد، به گونه اي که در سايه اين پيوند مقدس آدمي مي تواند قلب کوچک خود را به درياي بي کران رحمت الهي پيوند زده و روح و جان خود را از فرش به عرش الهي پرواز دهد. در حقيقت دعا، مکتب تربيتي بسيار مؤثري است که در رشد و بالندگي روح آدمي نقش مهمي دارد. در دعا انسان مي تواند با پيوند عميقي که با قدرت بي مثال عالم برقرار مي نمايد، در مقابل ظلم وستم و حق کشي ايستادگي نمايد و با کمک از خداوند قهار کاخ ستمگري را فرو ريزد.
امام چهارم (عليه السلام) به منظور مبارزه با ظالمان و بيدار سازي مردم،از شيوه دعا به خوبي استفاده نمود. مجموع دعاهاي آن حضرت به صحيفه سجاديه معروف است که بعد از کتاب با عظمت قرآن و کتاب گرانسنگ نهج البلاغه، بزرگترين گنجينه معارف الهي محسوب مي شود، اهميت آن در حدي است که در عالم تشيع به زبور آل محمّد (صلي الله عليه و آله) ملقّب گشته است.
صحيفه سجاديه مشتمل بر 54 دعا است که هر يک از آنها دريايي از معارف را براي مؤمنين خداجوي به ارمغان آورده است.
نکته حائز اهميت آن است که اين کتاب ارزشمند صرفاً به راز و نياز و ارتباط با خدا نپرداخته است،بلکه درياي خروشاني است از معارف الهي که در آن مسائل عقيدتي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و ... مطرح شده است.
اميد است که انشاءالله، مؤمنين خداجوي از اين کتاب گرانسنگ بهره کافي و لازم را برده و از طريق ارتباط و انس معنوي با آن، بتوانند دنيا و آخرتي سعادتمند را براي خود رقم بزنند.
نوشته مهدي صفري- گروه دين و انديشه تبيان
پي نوشت ها:
1- زندگاني علي بن الحسين، دکتر شهيدي، ص104
2- سيره پيشوايان، ص268
3- تاريخ الخلفاء، سيوطي، ص224