فارسی
پنجشنبه 08 شهريور 1403 - الخميس 22 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

دعا در طلب باران

دعا در طلب باران

علامه مجلسي در كتاب شريف «بحار الأنوار» و شيخ طبرسي در كتاب «إحتجاج» از ثابت بناني نقل كرده اند كه گفت :

     با جمعي از عبادت پيشه گان بصره مثل ايوب سجستاني و صالح و عتبة الغلام و حبيب فارسي و مالك بن دينار به حج رفته بودم ، همينكه وارد مكه شديم با كمبود آب مواجه شديم و مردم را ديديم كه شديداً بخاطر بي آبي دچار تشنگي گشته اند ، اهل مكه و زائران بيت الله به ما روي آوردند و نزد ما التماس كردند تا براي طلب باران دعا كنيم .

     پس نزد كعبه آمديم و طواف كرديم ، سپس با خضوع و ناله و زاري از خداوند نزول باران را تقاضا كرديم ولي اثري از اجابت نديديم .

     در همين حال ناگاه جواني وارد شد كه غصه هايش او را اندوهناك و غمهايش او را مضطرب و ناآرام نموده بود ، گرد كعبه چند بار طواف كرد سپس به ما روي آورد و فرمود :

اي مالك بن دينار! و اي ثابت بناني ! و اي ايوب سجستاني ! و اي صالح مري! و اي عتبة الغلام! و اي حبيب فارسي! و اي سعد و اي عمر ! و اي صالح اعمي و اي رابعه ! و اي سعدانه ! و اي جعفر بن سليمان!

ما گفتيم : لبيك و سعديك ، يعني گوش به فرمان شما هستيم ، امري داريد بفرماييد .

امام(ع)فرمود : آيا در ميان شما يك نفر نيست كه خداوند مهربان او را دوست داشته باشد ؟

عرض كرديم : اي جوان ! وظيفة ما دعاكردن است و اجابت كردن كار خداوند است .

فرمود : از نزد كعبه دور شويد ، اگر يكي در ميان شما بود كه خدا او را دوست مي داشت دعايش را اجابت مي فرمود . سپس خودش نزد كعبه آمد و بر زمين به سجده افتاد پس شنيديم كه در سجده عرض مي كرد : اي سرور من! به محبتي كه به من داري باران رحمت خود را بر اين مردم نازل كن .

ثابت بناني گويد : هنوز كلام آن حضرت تمام نشده بود كه باران مثل دهانه مشك سرازير شد .

عرض كردم : اي جوان ! از كجا دانستي كه خداوند تو را دوست دارد؟

فرمود : لو لم يحبني لم يستزرني ، فلما استزارني علمت أنّه يحبني فسألته بحبّه لي فأجابني .

اگر مرا دوست نمي داشت به زيارتش دعوتم نمي كرد ، از اينكه مرا به زيارت طلبيده دانستم كه مرا دوست دارد و من به همان محبتي كه به من دارد از او درخواست كردم و او اجابت فرمود .

سپس ما را ترك كرد در حاليكه ابياتي را قرائت مي نمود :

من عرف الرب فلم تغنه                                   معرفة الرب فذاك الشقي

ما ضر في الطاعة ما ناله                                   في طاعة الله و مـاذا لقي

ما يصنع العبد بغير التقي                                   و العـزّكل العـزّ للمتـقي

كسي كه خدارا بشناسد و اين شناسائي او را بي نياز نكند ، پس او در حقيقت شقي و بدبخت است .

ضرر نمي زند در طاعت آنچه از نعمتها كه در راه اطاعت خداوند به اون برسد و آنچه از مصائب كه به او برخورد كند .

بنده بدون تقوا چه مي كند؟ تمام عزت و آبرو در سايه تقوا و براي اشخاص با تقوا است .

ثابت گويد : از مردم مكه سئوال كردم كه اين جوان كيست؟

گفتند : او علي بن الحسين بن ابي طالب است . [1]

 


[1]  بحار الانوار : 46/50 ح1

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

معرفت بالله
اخلاق امام سجاد (ع)
بندگان صالح خدا
آثار برخی گناهان از زبان امام سجاد(ع)
حضرت زین العابدین ( علیه السلام ) تداوم‏بخش عزت و ...
زندگانی امام سجّاد (ع)
امام سجاد (علیه السلام) در كوفه
خدا برایم كافی است
امام سجاد(ع) و بیان مصیبت كربلا
قال الإمام زین العابدین - علیه السلام

بیشترین بازدید این مجموعه


 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^