به گزارش روابط عمومی و اموربین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در بخشی از کتاب ارزشمند «آیین اشک عزا در سوگ سیدالشهدا(ع)» با اشاره به اهمیت زیارت حضرت آورده است؛ بعضی افراد آنچنان برای زيارت امام حسين(ع) مشتاقاند كه حاضرند در روز اربعین و سایر شعائر حسینی روزهای فراوانی و مسافتهای بسیار زیادی را پيادهروی كنند تا به مقصود و حرم حسینی برسند.
استاد اخلاق حوزههای علمیه میافزاید: يكی از دوستان بنده نقل میكرد که پنجاه سال پيش كنار ضريح حضرت سيّدالشهدا(ع) مشغول زيارت بودم، ناگهان متوجّه پيرمردی شدم كه با لباسی كه مملو از گرد و غبار بود وارد حرم مطهّر شد، پس به سمت ضريح آمد و خطاب به حضرت سيّدالشهدا(ع) عرض كرد: «ثروتی نداشتم كه با آن مركبی كرايه كنم، از منزل تا حرم را كه چهل فرسخ بود به عشق زيارت تو، با پای پياده آمدم». اين چه عشق و شوری است كه پيرمرد فقير و ناتوان را به حرم معشوق میكشاند!
در بيابان گر به شوق كعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر كند خار مغيلان، غم مخور
(حافظ شیرازی)
سپس آن پیرمرد به حضرت عرض كرد: «برای اولين بار به كربلا آمدم. از آنجاییكه آدرس نداشتم، از ديگران مسير حرم شما را میپرسيدم تا به اينجا رسيدم. سواد كافی ندارم تا زيارتنامه شما را بخوانم، امّا حسين جان! در روز قيامت در ميان جمعيت انبوه نمیتوانم شما را پيدا كنم. به اينجا آمدم تا به شما بگويم، در روز قيامت، خود در جستجوی من باش، دست مرا بگير و مرا در كنار خودت در بهشت قرار بده».
زائران حسینی، شریک ثواب شهدای کربلا
استاد انصاریان تأکید کرد: افرادی که برای زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) به کربلا میروند و برای مصائب ایشان اشک میریزند در پاداش عظیمی که برای شهدای کربلا در نظر گرفته شده شریک هستند. این حقیقت را جابر بن عبدالله انصاری از رسول خاتم(ص) نقل کرده است.
ایشان ادامه داد: عطیه عوفی نقل میکند که با جابر براى زيارت حضرت سيّدالشهدا(ع) به كربلا آمديم. جابر غسل كرد و بر خود عطر زد. از آنجایی که جابر نابینا بود، دستش را گرفتم و بر قبر مطهّر حضرت سيّدالشهدا(ع) گذاشتم. ناگهان بیهوش شد و به زمین افتاد. بر صورت ایشان آب ریختم تا به هوش بیاید. بعد از آنکه بههوش آمد با سوز دل سخنانى جگرسوز به محضر حضرت امام حسين(ع) عرضه داشت؛ سپس به شهداى گرانقدر كربلا سلام كرد و در پايان گفت: «ما نيز در مجادله، مقاتله و يارى ذرّية خاتم پيامبران(ص) و شهادت در محضر او شريک بوديم».
عطيّه که از کلام جابر شگفت زده شده بود پرسید: «ما رنجى نبرديم و شمشيرى نزديم، سرهاى اين گروه از بدن جدا و همسرانشان بيوه، و فرزندانشان يتيم شدند، چگونه در اجر با ايشان شريک هستیم؟» جابر در پاسخ گفت: «عطيّه! من خود از رسولخدا(ص) شنيدم كه فرمود: هركس عمل قومى را دوست بدارد، در ثواب آن عمل با آنان شريک است». سپس گفت: «اى عطيّه! رسولخدا(ص) فرمود: نيّت من و اصحابم بر همان نيّت حسين(ع) و اصحاب اوست».
استاد انصاریان بیان داشت: از این حکایت مهم و معتبر میتوان دو نتیجه مهم گرفت؛ اول آنکه نيّت خير دارای ارزش فراوانی است و میتواند انسان را به كاروان نور متصل سازد. دوم آنکه نيّت و عمل امامحسين(ع) و يارانش از چه عظمتى برخوردار است كه رسولخدا(ص) براى شركت در ثواب شهداى كربلا نیّت خود را همانند نیت حضرت سیدالشهدا(ع) و یارانشان میداند. چه نيكوست تمام مردم نيّت خود را در همة شؤون حيات در جهت نيّت شهداى كربلا قرار دهند، سپس آن نيّت پاک و نورانى را به مرحله اجرا بگذارند تا اخلاق و عملشان نيز به نور حقيقت منوّر شود و در حدّ خود به فوز عظيم برسند.
حضور امام حسين(ع) در لحظه جان دادن
معظم له اظهارکرد: کسانی که توفیق نوحهخوانی و ذکر مصیبت برای حضرت سید الشهدا(ع) را دارند به مقامات فراوانی دست مییابند. یکی از این موارد آن است که در هنگام جان دادن، حضرت سید الشهدا(ع) بر بالینشان حاضر میشود تا جان دادن برای آنان آسان شود.
استاد خاطرنشان کرد: زمانى كه در شهر مقدس قم مشغول تحصيل علوم اسلامى و معارف اهلبيت(ع) بودم، گاهى براى دیدار با والدین به تهران مىآمدم. در اين میان با يكى از دوستان شهيد، مجاهد فى سبيل اللّه، نواب صفوى آشنا شدم و بهوسيله او به گروهى پيوستم كه تعدادى از آنان، از اولياى خدا و بندگان خاص حق بودند. پيوستن به آن گروه براى بنده كه در سنين جوانى بودم، بركات معنوى فراوانی داشت و در تربيت و رشد معنوى و حالاتم بسيار مؤثر بود.
آن گروه، انسانهایی با كمال، مؤمن، دانا، عاشق اهلبيت(ع) بوده و در گريه و سوز و گداز براى مصائب آلمحمّد(ع) كمنظير بودند. يكى از آنان انسان باكرامت و بزرگوارى به نام حاج غلامعلى قندى بود. روزى مرا به خانهاش دعوت كرد، اتاقى را به من نشان داد و گفت: «اين اتاق را مدتها در اختيار "نظام رشتى" كه از منبرىهاى والاقدر و داراى سوز و حال كمنظير بود، قرار داده بودم. نظام كه پس از فوت همسرش با تنها دخترش مىزيست، در اين اتاق زندگى مىكرد. او وقتى منبر مىرفت و براى مردم ذكر مصيبت مىنمود، هیچکس مثل خودش گريه نمىكرد و ناله نمىزد.
روز آخر عمرش در همينجا وضو گرفت، دخترش را صدا زد و گفت: دخترم كنار من بنشين و دست در دست من بگذار، هنگامى كه دستت را فشردم به سرعت مرا بلند كن، زيرا ارباب باوفايم حضرت امام حسين(ع) به بالينم مىآيد و من مىخواهم نسبت به آن بزرگوار اظهار ادب كنم!
دختر مىگويد: كنار پدر نشستم و دست در دستش گذاشتم، چون دستم را فشرد به سرعت او را از ميان رختخواب بلند كردم، مشاهده كردم که مؤدّبانه میگفت: "السلام عليک يا اباعبداللّه!" و سپس با حالتى خوش جان داد و از دنيا رفت».
علاقهمندان برای تهیه آثار گرانسنگ استاد انصاریان در عرصه محرم و عاشورای حسینی میتوانند به شیوههای ذیل اقدام نمایند؛
* حضور در محل نشر دارالعرفان به نشانی قم، خیابان شهید فاطمی (دورشهر)، کوچه ۱۹، پلاک ۲۷
تماس با شماره تلفنهای ۰۹۱۹۶۵۲۲۰۲۴ و ۰۲۵۳۷۷۴۰۴۲۷
* حضور در نمایندگیهای نشر دارالعرفان در سراسر کشور با مراجعه به نشانی اینترنتی؛
http://www.erfan.ir/farsi/article/view/۷۶۹۷۶
انتهای پیام /