به گزارش روابط عمومی و اموربین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در بخشی از کتاب ارزشمند «اسلام دین آسان» به نمونههایی از آسانگیری در دین مبین اسلام اشاره داشته و میافزایند: از نکات مهم و کاربردیی که انسان با آن مرتبط بوده و دین اسلام نسبت به آن آسانگیری زیادی دارد گرفتن روزه بویژه برای افراد مریض است.
روزه انسان مریض
مفسّر قرآن کریم افزود: بر همه مسلمانان واجب است که ماه رمضان را روزه بگیرند، اما خداوند برای کسانی که روزه گرفتن برای آنها مشقّت و ضرر دارد، تخفیف قائل شده که قضای روزه را در وقت دیگری و در هنگام سلامتی انجام دهند. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «مَنْ كَانَ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ؛ آن که بیمار یا در سفر است [به تعداد روزههای از دست رفته] روزهای غیر [رمضان] را روزه بدارد، [حکم قضای روزه بر این است که] خداوند برای شما آسانی میخواهد نه سختی»1.
در آیه دیگر نیز فرموده، برای افرادی که به علت کهولت سن یا امر دیگر، توانایی روزه گرفتن را ندارد، بهجای آن کفّاره پرداخت نمایند: «وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ؛ و بر کسانی که روزهگرفتن برایشان طاقتفرساست، کفاره آن طعامدادن به یک نیازمند [در عوضِ هر روزه از دست رفته] است»2.
نماز
این مبلغ عرصه بین الملل ادامه داد: نماز، یکی از مهمترین اعمال عبادی است که در هیچ صورتی بهجا آوردن آن بر انسان عاقل و هوشیار ساقط نمیشود. در عین حال خداوند متعال بر بندگان منت نهاده و با توجه به شرایط و توانایی بندگان، این فریضه را به شکلهای گوناگون از آنها پذیرفته است. به عنوان نمونه شخصی که به دلیل بیماری، توانایی ایستادن را ندارد، میتواند نمازهای واجب خود را نشسته بخواند و حتی کسی که توانایی نشستن و خم و راست شدن و تکان دادن بدن خود را ندارد، میتواند در حالتی که دراز کشیده با اشاره چشمانش نماز خود را بهجا آورد. همچنین در شرایط خاص مانند میدان جنگ برای حفظ جان مسلمانان و جلوگیری از حمله دشمن، میتوانند نماز خوف با کیفیتی که در کتابهای فقهی آمده، بخوانند3.
تیمّم به جای وضو و غسل
استاد انصاریان اظهارکرد: انسان باید برای نماز وضو داشته باشد و یا اگر غسلی بر گردن او است، آن غسل را انجام دهد. در برخی شرایط که وضو و غسل برای انسان مشقّت دارد، خداوند متعال از جهت آسانگیری بر بندگان به آنان اجازه داده که به جای غسل و یا وضو، تیمم کنند و با همین تیمم میتوانند نماز خود را بخوانند4.
زمان پرداخت خمس
نویسنده کتاب «تفسیرحکیم» گفت: در مسئله خمس اگر شخص متدینی میخواهد مال خود را تزکیه نماید، اما در همان زمان توان پرداخت خمس را ندارد؛ به دلیل اینکه خداوند انسان را به بیشتر از توانش مکلف نمیکند5؛ شرع مقدس اسلام اجازه داده که هر زمانی میتواند، خمس مالش را با شرایط فقهی پرداخت نماید. چراکه پروردگار اهل سختگیری و در مضیقه گذاشتن انسانها نیست.
مقدار آب وضو و غسل
مفسّر قرآن کریم ادامه داد: برخی از مردم گمان میکنند که برای وضو و غسل باید آب زیادی وجود داشته باشد؛ درحالیکه طبق روایات، وضو و غسل بسیار راحت و با آب کم انجام میشود. پیامبر اکرم(ص) دراینباره میفرماید: «الْوُضُوءُ مُدٌّ وَ الْغُسْلُ صَاعٌ وَ سَيَأْتِي أَقْوَامٌ بَعْدِي يَسْتَقِلُّونَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ عَلَى خِلَافِ سُنَّتِي وَ الثَّابِتُ عَلَى سُنَّتِي مَعِي فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ6؛ وضو با یک مُد آب و غسل با یک صاع7 آب انجام میگیرد. پس از من اقوامی خواهند آمد که این مقدار را کم میدانند و اینان برخلاف سنت و روش من عمل خواهند کرد و هر کس طبق سنت من عمل کند، در بهشت با من خواهد بود».
ممکن است میزان آب مصرفی در وضو و غسل که در این روایت آمده، برای مردم زمانه کنونی دور از ذهن باشد.
امام باقر(ع) در جواب زراره که از ایشان درباره کیفیت وضو و غسل با این مقدار آب پرسیده است، میفرماید: «ابتدا پیامبر(ص) شروع کرده و دست خود را پیش از همسرش در آب زده و عورت خود را میشست، سپس همسر پیامبر دست خود را در آب زده و عورت خود را میشست، آنگاه پیامبر(ص) آب بر سر و تن خود میریخت و بعد همسر پیامبر آب بر خویشتن میریخت تا اینکه هر دو از غسل فارغ میشدند، و آن مقدار که پیامبر(ص) با آن غسل میکرد، سه مدّ آب و مقداری که همسر وی با آن غسل میکرد، دو مدّ آب بود، و (این پنج مدّ آب) برای ایشان کفایت میکرد، زیرا آن دو در آن مقدار با هم شریک بودند و کسی که به تنهایی به غسل بپردازد، ناگزیر از داشتن یک صاع آب است. برای وضو ناگزیر باید سه کف [پر] از آب موجود باشد: یک کف برای شستن صورت و دو کف برای دو دست، پس کسی که قادر نیست، مگر بر مقدار یک کف آب، باید همان را به سه بخش تقسیم کند»8.
طهارت و حِلّیّت9 اشیاء
استاد انصاریان یادآور شد: یکی دیگر از مواردی که دین اسلام بر مردم آسان گرفته، در مورد شک در طهارت و یا حلّیّت اشیاء است. برخی از مؤمنین در مورد طهارت یا حلیّت اشیاء دچار وسواس و سردرگمی میشوند. خداوند متعال برای راحتی حال مؤمنین دستور فرموده تا زمانی که انسان یقین به نجس بودن یا حرام بودن چیزی ندارد، آن چیز محکوم به طهارت و حلیّت است. بهطور مثال اگر انسان برای صرف غذا به خانه مسلمانی میرود، هر غذایی که برایش میآورند تا زمانی که یقین به نجاست و یا حرمت آن ندارد، میتواند از آن استفاده کند و نیازی به پرسوجو نیست. همچنین در اماکن عمومی و در شرایط مختلف اگر انسان شک کرد که آیا بدن و یا لباس او نجس شده، باید بنا را بر پاک بودن بگذارد.
امام صادق(ع) دراینباره میفرماید: «کُلُّ شَیْءٍ نَظِیفٌ حَتَّی تَعْلَمَ أَنَّهُ قَذِر10؛ هر چیزی پاک است؛ تا اینکه علم پیدا کنی که آن نجس است».
و در روایت دیگری در مورد حلال بودن اشیاء میفرماید: «کُلُّ شَیْءٍ هُوَ لَكَ حَلَالٌ حَتَّی تَعْلَمَ أَنَّهُ حَرَامٌ بِعَیْنِه11؛ هر چیزی برای تو حلال است؛ تا هنگامی که علم پیدا کنی که آن چیز حرام است».
______________________
پی نوشت:
1) بقره(2): 185.
2) بقره(2): 184.
3) جواهر الکلام14/155.
4) تحریر الوسیله 1/101.
5) بقره (2): 286«لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا؛ خداوند هیچکس را جز به اندازه طاقتش تکلیف نمیکند».
6) من لا یحضره الفقیه 1/34، حدیث 70؛ وسائل الشیعة 1/483، باب 50، حدیث 6؛ مستدرک الوسائل 1/347، باب 43، حدیث 806.
7) «مُدّ» و «صاع» واحد اندازهگیری آن زمان بوده است. یک مدّ در حدود 750 گرم و یک صاع در حدود 3 کیلو گرم است؛ توضیح المسائل محشی امام خمینی(ره) 2/169؛ همان 1/929.
8) من لا یحضره الفقیه 1/35، حدیث 72؛ وسائل الشیعه 2/243، باب 32، حدیث 4؛ «اغْتَسَلَ رَسُولُ اللَّهِ هُوَ وَ زَوْجَتُهُ مِنْ خَمْسَةِ أَمْدَادٍ مِنْ إِنَاءٍ وَاحِدٍ فَقَالَ لَهُ زُرَارَةُ كَيْفَ صَنَعَ فَقَالَ بَدَأَ هُوَ فَضَرَبَ يَدَهُ فِي الْمَاءِ قَبْلَهَا فَأَنْقَى فَرْجَهُ ثُمَّ ضَرَبَتْ هِيَ فَأَنْقَتْ فَرْجَهَا ثُمَّ أَفَاضَ هُوَ وَ أَفَاضَتْ هِيَ عَلَى نَفْسِهَا حَتَّى فَرَغَا وَ كَانَ الَّذِي اغْتَسَلَ بِهِ النَّبِيُّ ثَلَاثَةَ أَمْدَادٍ وَ الَّذِي اغْتَسَلَتْ بِهِ مُدَّيْنِ وَ إِنَّمَا أَجْزَأَ عَنْهُمَا لِأَنَّهُمَا اشْتَرَكَا فِيهِ جَمِيعاً وَ مَنِ انْفَرَدَ بِالْغُسْلِ وَحْدَهُ فَلَا بُدَّ لَهُ مِنْ صَاعٍ».
9) حلال بودن.
10) وسائل الشیعه 3/467.
11) وسائل الشیعه 17/89.
انتهای پیام /