معلم اخلاق، شهيد دستغيب در يكى از كتابهايش از جلد سيزده «بحار الأنوار» از كتاب «كشف الغمة» اربلى نقل مىكند:محى الدين اربلى گفت: روزى در خدمت پدرم بودم. مردى نزد او بود و چرت مىزد.در آن حال عمامه از سرش افتاد و جاى زخم بزرگى در سرش ...