اين قضيه جدّى را يكى از دوستانم براى من تعريف كرد. گفت: رفيق خيلى خوبى داشتم كه مىگفت: مشكلى براى من به وجود آمده است كه نمىتوانم آن را ريشهكن كنم و آن اين است كه وقتى از كنار خركچىها رد مىشوم، او به خر خود مىگويد: «هش»، اما من ...