فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 25 از دعای 1 ( حمد و ستایشی شبیه حمد فرشته ها )

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِكُلِّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلَائِكَتِهِ إِلَيْهِ وَ أَكْرَمُ خَلِيقَتِهِ عَلَيْهِ وَ أَرْضَى حَامِدِيهِ لَدَيْهِ
و سپاس خداى را به هر چه كه او را نزديكترين فرشتگانش و گرامى‌ترين آفريدگانش و پسنديده‌ترين ستايش‌كنندگانش ستوده‌اند (گرچه من نتوانم به آن اندازه و به آن جور سپاسگزار باشم، ولى چنين مى‌گويم تا شايد خداى تعالى به فضل و احسانش مرا در زمره‌ى ايشان داخل نمايد)

حمد فرشتگان و موجودات‌

اين جهان سراى تسبيح و ستايش است و آدميان و فرشتگان با تسبيح و ستايش هماهنگ با كاروان هستى، رو به سوى تعالى دارند همچنان كه در اين تسبيحِ كمالى و ستايش خداوند، همه آفريدگان مى‌كوشند تا به كمال شايسته خود دست يابند.

اين فراز از دعاى حضرت اشاره به آيه تسبيح پروردگار دارد كه فرمود:

﴿تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ۗ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا﴾«1»

آسمان‌هاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست، او را تسبيح مى‌گويند، وهيچ چيزى نيست مگر اين كه همراه با ستايش، تسبيح او مى‌گويد، ولى شما تسبيح آنها را نمى‌فهميد، يقيناً او بردبار و بسيار آمرزنده است.

كل هستى به ستايش خدا و قدردانى از نعمت‌هاى او براى رسيدن به جوار قرب خداوند پيش مى‌روند. ستايش خداوند و سپاس‌گزارى از نعمت‌هاى حق تنها آموزه‌هاى زبانى نيستند؛ بلكه برنامه سلوك رفتارى و درس اخلاق ستايندگان است كه بايد موافق با آن زندگى كنند و خلق و خوى و رفتارشان تجلّى ستايش‌ها و سپاس‌هايشان باشد.

روشن است كه آگاهى از وصف‌هاى ستودنى خداوند؛ دامنه معرفت آدمى را گسترش مى‌دهد و زمينه نيكبختى را فراهم مى‌آورد و او را موجودى متعالى و آينه اخلاق الهى مى‌سازد.


حمد در كلام اميرالمؤمنين (عليه السلام)‌

امام على (عليه السلام) در نهج البلاغه مى‌فرمايد:

الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى‌ جَعَلَ الْحَمْدَ مِفْتاحاً لِذِكْرِهِ وَسَبَبَاً لِلْمَزيدِ مِنْ فَضْلِهِ وَدليلًا عَلى‌ آلائِهِ وَعَظَمَتِهِ.«2»

ستايش خدا را كه ستايش را كليد يادش و سبب فزونى فضلش و دليل بر نعمت‌ها و بزرگيش قرار داد.

ستايش داراى مراتبى است كه مرتبه نخست آن زبانى است. گرچه ستايش و سپاس زبانى، پل ارتباطى ميان درون و برون و ريسمانى بر درگاه جانان است و نقش عمده‌اى در شكل‌گيرى شخصيّت آدمى دارد؛ ولى ستايش قلبى در سلوك الى اللّه مؤثّرتر است.

حضرت على (عليه السلام) در خطبه روز جمعه اين مراتب را بيان مى‌كند:

الْحَمْدُ للَّهِ أَحَقُّ مَنْ خُشِىَ وحُمِدَ، وَأَفْضَلَ مَنِ أتُّقِىَ وَعُبِدَ وَأوْلَى مَنْ عُظِّمَ وَمُجِّدَ. نَحْمَدُهُ لِعَظِيمِ غَنائِهِ، وَجَزِيلِ عَطائِهِ، وَتَظاهُرِ نَعْمائِهِ، وَحُسْنِ بَلائِهِ.«3»

ستايش مخصوص خدايى است كه به بيم از او و ستايش سزاوارترين است. و برترين كسى است كه از او پروا شود و بندگى او كنند. شايسته‌ترين كس به تعظيم است. او را بر كمال بى‌نيازيش و بخشش فراوانش و نعمت‌هاى آشكارش و آزمايش بلاى نيكويش مى‌ستاييم.

آن‌گاه كه انسان خدا را چنانكه بايد، مى‌ستايد و خود را غرق در نعمت‌هاى بى‌پايان او مى‌بيند و غير او را به هيچ مى‌گيرد و محبّت بيگانه را از دل بيرون مى‌راند و تنها او را مى‌ستايد و در برابر هيچ آفريده‌اى به كرنش نمى‌نشيند. همين گاه كه همه رذايل از وجودش دور مى‌شوند تنها به خود مى‌انديشد؛ بلكه به خدمت خلق‌ برمى‌خيزد و با قدرت در برابر دشمنان حق مى‌ايستد و به شوق ديدار او به جهاد برمى‌خيزد. و مرز زندگى خود را معيّن مى‌كند.

اين ستايش‌ها در هر حال، آدمى را رشيد و جانش را بالنده و دل او را پاكيزه مى‌سازد.


حمد پيامبر اكرم (ص) در كلام امام صادق (عليه السلام) (ع)

حضرت صادق (عليه السلام) از حال پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) نقل مى‌كند:

كانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله) إذا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَسُرُّهُ قالَ: الْحَمْدُ للَّهِ عَلى‌ هذِهِ النِّعْمَةِ. وَإذا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَغْتَمُّ بِهِ قالَ: الْحَمْدُ للَّهِ عَلى‌ كُلِّ حالٍ.«4»

پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله)، هرگاه از چيزى خوشحال مى‌شد مى‌فرمود: خدا را بر اين نعمت سپاس و هر گاه از كارى ناراحت مى‌گرديد مى‌فرمود: در هر حال خداى را سپاس.

بنابراين؛ از نيازهاى درونى هر موجود و وظايف حتمى مخلوقات هستى، حمد و سپاس الهى است. و انسان‌ها و موجودات به صورت ذاتى تمايل به ستايش موجودى قدرتمند و برتر دارند.

جمله ذرّات عالم در نهان‌

با تو مى‌گويند روزان و شبان‌

ما سميعيم و بصير و با هُشيم‌

با شما نامحرمان ما خامُشيم‌

از جمادى سوى جان جان شويد

غلغل اجزاى عالم بشنويد

(مثنوى مولوى)

______________________________

(1)- اسراء (17): آيه 44.

(2)- نهج البلاغه: خطبه 156.

(3)- بحار الأنوار: 74/ 355، باب 14، حديث 31؛ الكافى: 8/ 175، حديث 194.

(4)- الكافى: 2/ 97، حديث 19؛ وسائل الشيعة: 3/ 247، باب 73، حديث 3535؛ مشكاة الأنوار: 31.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - سید احمد فهری - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد تقی خلجی - محمد علي مدرسی چهاردهی - ابراهیم سبزواری - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^