آن بندهاى كه گناهان عظيمش رو به فزونى و روزگارش بس زار و بختش نزار است، چه شود كه ديگر او را فرصتى و مهلتى نيست و عمرش به سر آمده، و چگونه باور كند كه از كيفر گناه او را راه فرارى نيست؟ حال كه چنين است، پس با وجودى همه سرشار از توبه رو به سوى تو مىآورد. آنگاه با پاكى دل سر از سجده «توبه» بردارد و با صدائى شكسته و خسته زير لب تو را بخواند.
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.