فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 18 از دعای 13 ( امید و رجا از روی ایمان به خداوند متعال )

فَقَصَدْتُكَ ، يَا إِلَهِي ، بِالرَّغْبَةِ ، وَ أَوْفَدْتُ عَلَيْكَ رَجَائِي بِالثِّقَةِ بِكَ .
پس اى معبود من، با اشتياق تمام به سويت آمدم، و با اعتماد، دست اميد به دامان تو زدم،

قدرت بخشش و لطف حق‌

از خصلت‌هاى كريمانه خداوند، بخشش‌هاى بزرگ و بدون عوض است مانند عقل و قوّه فهم و شعور كه فرمانده اصلى زندگى انسان و راهنماى جادّه هدايت بشر به سوى خوشبختى و نيك سرانجامى است.

خردها از عطاياى الهى هستند ولى كمال ادب به صورت اكتسابى و تلاش به دست مى‌آيد.

در محضر امام رضا (عليه السلام) سخن از عقل و ادب به ميان آمد، حضرت فرمود:

الْعَقْلُ حِباءٌ مِنَ اللَّهِ وَ الْأَدَبُ كُلْفَةٌ، فَمَنْ تَكَلَّفَ الْأَدَبَ قَدَرَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ يَزْدَدْ بِذلِكَ إِلَّا جَهْلًا.«1»

خرد بخششى از سوى خداست و ادب با زحمت و تلاش به دست مى‌آيد، پس هر كه در راه كسب ادب و تربيت كوشش كند به آن دست يابد و هر كه در راه افزودن خرد، خود را به سختى اندازد بر نادانيش افزوده شود.

پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) مى‌فرمايد:

خداوند خرد را از نورى آفريد كه در علم ازلى او اندوخته و نهفته بود و هيچ پيامبرى فرستاده نشده و فرشته بارگاه خداوند از آن آگاهى نداشت.«2»

پس پروردگار در اولين زمان آفرينش آدم (عليه السلام) نعمت عقل را در برترين جاى كالبد آدمى قرار داد و فرمان هدايت فطرى و حركتى را برعهده او گذاشت و با گسترش نسل آدم عقل‌ها گسترده گرديده و از تولّدها، انديشه‌ها پديد آمده است.

امام على (عليه السلام) مى‌فرمايد:

العَقْلُ وِلادَةٌ وَ الْعِلْمُ إِفادَةٌ وَ مُجالَسَةُ الْعُلَماءِ زِيادَةٌ.«3»

عقل در سرشت و فطرت و دانش فراگرفتنى است و همنشينى با دانشمندان افزونى است.

عقل و علم مانند دو برادر با ريسمانى به هم بسته شده و از يكديگر دور نمى‌شوند؛ زيرا هر دو از جنس نورند كه دو بال پرواز تكامل بشر هستند. در كسب دانش بايد كوشيد ولى اصل آن نورى است كه در ظرف سينه برخى انسان‌ها گذاشته مى‌شود و آن توفيق رسيدن به شناخت و عبادت حق را فراهم مى‌سازد. دانش نور و روشنايى است كه خداوند در دل‌هاى اوليا و دوستان، فضيلت قرار مى‌دهد.

عنوان بصرى به امام صادق (عليه السلام) عرض كرد: دعا فرماييد خداوند مرا توفيق دهد كه از علم شما سود برم و هر چه از شما بپرسم پاسخ بشنوم؛ حضرت فرمود:

لَيْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّما هُوَ نُورٌ يَقَعُ فى‌ قَلْبِ مَنْ يُريدُ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‌ أَنْ يَهْدِيَهُ...«4»

علم به فرا گرفتن نيست بلكه نورى است كه از طرف خداوند متعال بر دل هر كه بخواهد او را هدايت كند مى‌تابد...

اين نور دانش عطيّه‌اى الهى است كه به سينه‌هاى انسان‌هاى برگزيده و با صلاحيت فرستاده مى‌شود كه بتوانند امتى را راهنمايى نمايند.

رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) به اصحاب فرمود:

آيا شما را از بخشنده‌ترين بخشنده خبر دهم؟ خداوند، بخشنده‌ترين بخشنده است و من بخشنده‌ترين فرزند آدم هستم و بعد از من بخشنده‌ترين شما مردى است كه دانش را آموزش دهد و از اين راه دانش او پخش شود. او در روز قيامت به تنهايى همچون يك امت برانگيخته مى‌شود.«5»

بنابراين تك تك نعمت‌ها ظهور تام حق و نظام احسن هستند. و همگى ساخته و پرداخته دست اوست كه به جهت بهره‌گيرى در سير و سلوك انسان به كار مى‌روند.

هر مقدار نياز آدمى بزرگ جلوه كند در نزد حق تعالى بزرگتر از خود انسان نيست؛ زيرا وجود انسان مركز هدف آفرينش هستى و كاينات است.

اگر خداوند قدرت فيّاضى دارد كه مقاماتى بلند مرتبه را به اشرف موجودات بدهد، چرا مقام رضا كه مقام فناى اراده رهرو در اراده حق است، را به او لطف نكند.

تا انسان به اين مقام نرسد، اعمالش مورد پذيرش و رضايت حق قرار نمى‌گيرد. پس بايد زمينه بهره‌گيرى از اين سرمايه بى‌منت را فراهم ساخت.

بنى‌اسرائيل به موسى (عليه السلام) گفتند: از خدا بپرس چه عملى است كه اگر ما آن را انجام دهيم خدا از ما راضى مى‌شود؟ موسى (عليه السلام) عرض كرد: پروردگارا! شنيدى آنچه را بنى‌اسرائيل گفتند؟ خطاب آمد: اى موسى! به آنان بگو: از من راضى شويد تا من از شما راضى شوم.«6»

اگر شخصى به اين مقام برسد؛ ديگر نه ناله و آهى مى‌ماند و نه خواهش و خوارى؛ زيرا رضايت را در رضاى حق مى‌بيند.

و آن كه در زندگى پيوسته از كمبودها و نعمت‌هاى كمياب شكايت مى‌كند؛ از الطاف حق درك درستى ندارد و به مقام‌هاى معنوى و عرفانى كه او را به درجات بالا برساند باور حقيقى نمى‌آورد.

در دعاى شب مبعث آمده است:

اللّهُمْ انَّكَ تَرى‌ وَلاتُرى‌ وَ انْتَ بِالْمَنْظَرِ الْاعْلى‌ وَ انَّ الَيْكَ الرُّجْعى‌ وَ الْمُنْتَهى‌، وَ انَّ لَكَ الْمَماتَ وَ الْمَحْيا، وَ إنَّ لَكَ الْآخِرَةَ وَ الْاولى‌.«7»

الهى تو مى‌بينى ولى ديده نمى‌شوى و تو بر ديدگان فرازترى و بازگشت و سير نهايى به سوى توست و چگونه زيستن و مردن از توست و آخرت و دنيا براى تو و در تصرف توست.

در دعاى امّ داود آمده است:

وَاسْئَلُكَ بِانَّكَ مَليكٌ، وَ انَّكَ ما تَشاءُ مِنْ امْرٍ يَكُونُ، وَ انَّكَ عَلى‌ ما تَشاءُ قَديرٌ.«8»

و از تو درخواست مى‌كنم به حق اين كه تويى از زمامدار ملك و ملكوت هستى و به اين كه تو هر كارى را خواهى بشود مى‌شود و به اين كه تو بر هر چيزى كه خواهى توانائى.

يا مَنْ الَيْهِ التَّدْبيرُ وَ لَهُ الْمَقاديرُ، وَ يا مَنِ الْعَسيرُ عَلَيْهِ سَهْلٌ يَسيرٌ، يا مَنْ هُوَ عَلى‌ ما يَشاءُ قَديرٌ، يا مُرْسِلَ الرِّياحِ، يا فالِقَ الْاصْباحِ، يا باعِثَ الْارْواحِ، و يا ذَاالْجُودِ وَ السَّماحِ، يا رادَّ ما قَدْ فاتَ، يا ناشِرَ الْامْواتِ، يا جامِعَ الشَّتاتِ، يا رازِقَ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ، وَيا فاعِلَ ما يَشاءُ كَيْفَ يَشاءُ.«9»

اى آن كه تدبير و نقشه كشى با اوست و اندازه‌ها در قدرت او قرار دارد. و اى آن كه هر دشوارى بر او هموار و آسان است، اى آن كه بر هر چه بخواهد تواناست، اى روان كننده بادها، اى شكافنده صبح روشنى بخش، اى برانگيزنده روانها اى داراى جود و بخشش سهل، اى بازگرداننده آنچه رفته، اى زنده كننده مردگان، اى گردآورنده پراكندگى، اى بى حساب روزى دهنده به هر كس كه خواهد، اى انجام دهنده هر چه خواهد به هر گونه كه خواهد.

اى مونس و غمگسار عاشق‌

وى چشم و چراغ و يار عاشق‌

اى داروى فربهى و صحت‌

از بهر تن نزار عاشق‌

اى رحمت و پادشاهى تو

بربوده دل و قرار عاشق‌

اى كرده خيال را رسولى‌

در واسطه يادگار عاشق‌

آن را كه به خويش بار ندهى‌

كى بيند كار و بار عاشق‌

از جذب و كشيدن تو باشد

آن ناله زار زار عاشق‌

اى لاف أبِيْتُ عِنْدَ ربّى‌

آرايش و افتخار عاشق‌

لَولاك لَما خَلَقْتُ الْافلاك‌

نُه چرخ به اختيار عاشق‌

(مولوى)

______________________________

(1)- الكافى: 1/ 23، حديث 18؛ بحار الأنوار: 75/ 342، باب 26، ذيل حديث 1.

(2)- بحار الأنوار: 1/ 107، باب 104، حديث 3؛ معانى الأخبار: 313؛ حديث 1.

(3)- بحار الأنوار: 1/ 160، باب 4، حديث 39؛ أعلام الدين: 171.

(4)- بحار الأنوار: 1/ 225، باب 7، حديث 17؛ منية المريد: 148.

(5)- كنز العمال: 10/ 151، حديث 28771؛ ارشاد القلوب، ديلمى: 1/ 14.

(6)- بحار الأنوار: 79/ 143، باب 18، ذيل حديث 26؛ مسكن الفؤاد: 84.

(7)- البلد الأمين: 183؛ المصباح، كفعمى: 536.

(8)- البلد الأمين: 182؛ مصباح المتهجّد: 811.

(9)- البلد الأمين: 182؛ مصباح المتهجّد: 534.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^