فارسی
چهارشنبه 07 آذر 1403 - الاربعاء 24 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 2 از دعای 14 ( علم بی واسطۀ خدا نسبت به بندگان )

وَ يَا مَنْ لَا يَحْتَاجُ فِي قَصَصِهِمْ إِلَى شَهَادَاتِ الشَّاهِدِينَ .
اى خداوندى كه در دادخواهيشان به گواهى گواهانت نياز نيست.

خداوند، بهترين گواه در عالم هستى‌

﴿انَّ اللّهَ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ﴾«1»

يقيناً خدا شنوا و بيناست.

وقتى آگاهى حضرت حق نسبت به همه چيز و همه كس و نسبت به ظاهر و باطن و امور پنهان و آشكار، علم فراگير باشد، اين معنى كه حضرت حق نسبت به هر عمل و هر حركتى از هر موجودى شاهد است و به وقت بازپرسى و محاكمه در محكمه عدالت و در دادگاه قيامت و اثبات حقّى به غارت رفته و مالى غصب شده و حقوقى بر باد رفته و ستمى كه بر مظلومى واقع شده، هيچ نيازى به توضيح و تفسير ندارد.

﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا تَعْمَلُونَ﴾«2»

بگو: اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر مى‌ورزيد؟ در حالى كه خدا بر آنچه انجام مى‌دهيد، گواه است.

﴿مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۚ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنْتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ﴾«3»

من به آنان جز آنچه را كه به من دستور دادى نگفتم، [گفتم:] خدايى را بپرستيد كه پروردگار من و شماست. و تا زمانى كه در ميان آنان بودم گواهشان بودم، و چون مرا [از ميان آنان به سوى خود] برگرفتى، خود مراقب و نگاهبانشان بودى؛ و تو بر همه چيز گواهى.

﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً ۖ قُلِ اللَّهُ ۖ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ﴾«4»

[به كافران و مشركان كه براى حق بودنِ نبوتت گواه مى‌طلبند] بگو: گواهى چه كسى از همه گواهان بزرگ‌تر است [تا او را بر حقّانيّت نبوّتم براى شما گواه آورم‌]؟ بگو: خدا ميان من وشما گواه است [كه گواهى‌اش بزرگترين ومطمئن‌ترين و صحيح‌ترين گواهى‌هاست‌].

﴿وَ إِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا يَفْعَلُونَ﴾«5»

اگر پاره‌اى از عذاب‌هايى را كه [به سبب كفرشان‌] به آنان وعده مى‌دهيم، به تو نشان دهيم [مى‌بينى كه عذابى سخت و دردناك است‌] يا اگر [پيش از آن كه عذاب آنان را به تو نشان دهيم‌] تو را قبض روح كنيم [اندوه مخور كه در قيامت، عذابشان را خواهى ديد] پس بازگشتشان به سوى ماست؛ خدا بر آنچه انجام مى‌دهند، گواه است.

﴿إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيمَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى‌ كُلِّ شَىْ‌ءٍ شَهِيدٌ﴾«6»

حتماً خدا روز قيامت ميانشان داورى مى‌كند [تا گرويدگان به حق از آلودگان به باطل جدا شوند و حق‌پيشگان به بهشت و باطل گرايان به دوزخ درآيند]؛ بى‌ترديد خدا بر همه چيز گواه است.

﴿الَّذى لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ اْلَارْضِ وَاللّهُ عَلى‌ كُلِّ شَىْ‌ءٍ شَهيدٍ﴾«7»

خدايى كه مالكيّت و فرمانروايى آسمان ها و زمين در سيطره اوست و خدا بر همه چيز گواه است.


عظمت خالق در نهج البلاغه‌

امير المؤمنين (عليه السلام) مى‌فرمايد:

قَدْ عَلِمَ السَّرائِرَ، وَ خَبَرَ الضَّمائِرَ، لَهُ الْاحاطَةُ بِكُلِّ شَىْ‌ءٍ، وَ الْغَلَبَةُ لِكُلِّ شَىْ‌ءٍ، وَ الْقُوَّةُ عَلى كُلِّ شَىْ‌ءٍ.«8»

به نهانها آگاه است و از انديشه‌ها باخبر است، به هر چيزى احاطه دارد و بر هر چيزى غالب است و بر همه چيز تواناست.

به قسمتى از خطبه معروف به اشباح توجه كنيد، تا بيش از پيش به عظمت خالق و حضورش در ظاهر و باطن هستى واقف شويد و نيز به معجزه‌اى از معجزات حضرت مولا، امام عارفان، پيشواى پرهيزكاران، شمع قلب عاشقان، غالب كل، على بن ابيطالب (عليه السلام) آگاه گرديد.

خداوند متعال بر كسانى كه راز خود را نهان كنند، دانا و آگاه است و به پنهان گويى آنان كه سخن با يكديگر آهسته رانند مطّلع و بيناست. و به انديشه‌هايى كه از ظنّ و گمان در دل قرار گيرد و به آنچه با يقين، تصميم بر آن گرفته شود و به نگاه كردن‌هاى زير چشم كه از روى دزدى و آهستگى انجام مى‌گيرد و به آنچه درقلوب پنهان شده و به ناديدنى‌ها كه در زير حجاب‌ها و پرده‌ها مستور است وقوف كامل دارد.

به سخنانى كه سوراخ‌هاى گوش‌ها به دزدى و آهستگى مى‌شنود و به روزنه‌هايى كه موران كوچك در تابستان و حشرات و گزندگان در زمستان در آن جاى مى‌گيرند و به صداى با آه و ناله و گريه زنانى كه ميان ايشان و فرزندانشان مفارقت و جدايى افتاده و به صداى آهسته قدم‌ها و به جاى نمو ميوه كه در غلاف‌هاى رگ و ريشه درختان است و به جاى پنهان شدن حيوانات در غارها و درّه‌ها و كوهها و به جاى پنهان شدن پشه‌ها ميان ساق‌ها و پوست‌هاى درختان و به جاى اتصال برگ‌ها به شاخه‌ها و به رحم‌هايى كه نطفه‌هاى آميخته به خون كه از صلب‌ها خارج شده در آن قرار گيرد و به ابرهاى درآمده در هوا و جاى پيوستن آنها و به باريدن دانه باران در جاى روى هم آمدن ابرها و به آنچه گردبادها بر روى زمين مى‌پاشند و به فرو رفتن و حركت حشرات در ريگستان‌ها و به جايگاه پرندگان بر سر كوهها بلند، به نغمه سرائى مرغان خواننده در آشيان‌هاى تاريك و به آنچه در ميان صدف‌ها است و امواج دريا، در دل خود آن را پرورش داده و به آنچه تاريكى شب آن را پوشانده و يا آفتاب بر آن تابيده و به آنچه پى در پى پرده‌هاى تاريكى و درخشندگى‌هاى روشنى بر آن وارد گرديده و به نشانه هر گامى و به صداى آهسته هر حركتى و به آواى هر سخنى و به حركت و جنبش هر لبى و به جاى هر جاندارى و به مقدار و وزن هر ذرّه‌اى و به همهمه و صداى آهسته هر جاندارى كه داراى عزم و اراده است و به آنچه بر روى زمين است از قبيل ميوه درخت، يا برگى فرو افتاده يا رحمى نطفه دار، همراه با شؤون آفرينش از قبيل خون بسته، پاره گوشت، يا داراى شكل و صورت، يا طفل متولد شده، به همه و همه آگاه و بينا و نسبت به تمام، حاضر و شاهد است!«9»

به طواف خانه تا كى نظر افكنى بنا را

به حريم دل قدم نه كه نظر كنى خدا را

قدحى ز زمزم عشق اگرت نصب افتد

چو خضر دگر نجوئى سرچشمه بقا را

عرفات درگه دل، طلب و وقوف بنما

كه از آن وقوف يابى جلوات كبريا را

بصفاى جان نما سعى و گذر زمروه تن‌

كه مگر در آن ببينى رخ يار دلربا را

به مناى عشق قربان كنى ار منىّ خود را

ز وصال دوست يابى به خدا تو هر منا را

نه به ذبح گوسپندى به جهان تو راست عيدى‌

به تو عيد گردد آنگه كه بُرى سر هوا را

چو در اين طريق نفست به خلاف اين بخواند

تو به دست عشق بر او عددى بزن حصا را

بگذر ز راه صورت بسپار راه معنى‌

كه جز از طريق معنى نبود رهى خدا را

(لامع)

چنين آگاهى و علمى، به وقت محاكمه ستمگر و رساندن مظلوم به حقى كه از او به غارت رفته، چه نيازى به گواه گواهان دارد كه او گواه بر تمام عالم و شاهد بر تمام شؤون هستى و حاضر بر سرّ و نهان و ناظر بر آشكار و پنهان است.

راستى، اگر تمام مردم روى زمين به اين معنا توجه قلبى داشتند و خود را در تمام لحظات در محضر حضرت او مى‌ديدند و آن محبوب را با تمام وجود لمس مى‌كردند، روزگار آنان و برخوردشان با يكديگر چگونه بود؟

______________________________

(1)- غافر (40): 20.

(2)- آل عمران (3): 98.

(3)- مائده (5): 117.

(4)- انعام (6): 19.

(5)- يونس (10): 46.

(6)- حج (22): 17.

(7)- بروج (85): 9.

(8)- نهج البلاغه: خطبه 85.

(9)- نهج البلاغه: خطبه 90، خطبة الاشباح.

قد علم السرائر، و خبر الضمائر، له الاحاطه بكل شى‏ء، و الغلبه لكل شى‏ء، و القوه على كل شى‏ء.
(وجود مقدس حضرت رب‌العزه به تمام نهانيها دانا و از همه انديشه‌ها آگاه است، براى او به ظاهر و باطن هر چيزى احاطه و نسبت به هر چيزى غلبه و توانائى است.)
نهج‌البلاغه، خطبه 85


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^