مواهب بر عليه تو گواراست
و يا در رنج و بيمارى كه حالاست
كزو كاهد ز من سنگين گناهان
روانم پر كشد پرواز در آن
سبك كرد دگنه آزاد گردد
و اين افسرده قلبم شاد گردد
الهى آن زمان در حال صحت
بدن سالم كه بودم غرق نعمت
در اندامم نشاط شادمانى
ز تو بوده عطا در زندگانى
و من بر درگه تو در اطاعت
بدم چالاكتر بهر عبادت
نشاطى داشتم برخيزم از جا
بخوانم من نمازم روز و شبها
و نيرويى كه لب بر روزه بندم
مواهب زان عطاياى تو پندم
كه تو باشى سزاوار ستايش
به من واجب بود از اين نيايش
و حالا اين چنين شد روزگارم
ز بيمارى به دردى شد دچارم
كزو كفارهاى بر معصيتها
گشوده درب را بر توبهى ما
در توبه انابت روى ما باز
بر اين انعام شد از درگه راز
از اين نعمت بود شكرت سزاوار
كه بر من گشت واجب اندر اين دار
اگر دردى كشم پروردگارا
نشاطى بر تنم شد آشكارا
كنم ادراك اين برد امن من
كه بر آلودگى بوده تن من
گناهانم شده تطهير توبه
و قلب من به تنبيه از انابه
و يادم آمد از ايام صحت
كه قبلا سالم و در غرق نعمت
گذشتهها مرا ياد آيد از آن
شناسم قدر نعمت را هزاران
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.