يا در اين وقت كه رنج بيمارى از سنگينى گناهان من مىكاهد و بال و پر روح مرا در پرواز سبكتر و آزادتر مىگذارد.
خداى من! به روزگار صحت و تندرستى نعماى بىشمار تو بر من ارزانى بود و نشاط اندام من مرا در عبادت و اطاعت تو چالاكتر مىداشت.
نشاطى داشتم كه به نماز برخيزم و نيروئى داشتم كه لب به روزه ببندم و پيداست كه اين مواهب و عطايا سزاوار شكر بىشمار باشد.
و همچنان در روزگار بيمارى كه درد و رنج آن كفارهى معاصى من و گشايندهى درهاى توبه و انابت به روى من است باز هم شكر نعمت و سپاس مرحمت تو بر من واجب باشد.
پروردگارا! در اين هنگام كه درد مىكشم نشاط و شادابى شگرفى در جان خويش ادراك مىكنم.
ادراك مىكنم كه دامنم از آلايش گناهان تطهير مىشود و قلب من به توبه و انابت تنبيه مىگيرد.
به ياد ايام صحت و سلامت خود مىافتم و نعماى قديم تو را به خاطر مىآورم و قدر نعماى تو را بيش از پيش مىشناسم.
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.