البته در فرازهاى ملكوتى و جملات عرشى اين قسمت از دعا به گوشهاى بسيار اندك از صفات بى نهايت در بى نهايت حق اشاره كرده است.
كسى را حدّ و ظرفيت آن نيست كه بتواند به عمقى از اعماق يك صفت و به نورى از انوار يك وصف حضرت محبوب برسد.
بخش عمدهاى از آيات قرآن و روايات و بسيارى از فرازهاى نورانى دعاها بيان اوصاف حضرت حق است.
جملات مورد شرح در آيات قرآن مجيد ريشه دارد.
حضرت زين العابدين (عليه السلام) به هنگام انشاى اين دعا به آيات نظر داشته است، از باب تيمن و تبرّك و تا جائى كه لازم باشد به آن آيات اشاره مىشود:
جمله عرشى: تويى كه علم و رحمتت همه چيز را فراگرفته است:
فرشتگانى كه عرش را حمل مىكنند و آنان كه پيرامون آن هستند، همراه سپاس و ستايش، پروردگارشان را تسبيح مىگويند و به او ايمان دارند و براى اهل ايمان آمرزش مىطلبند، [و مىگويند:] پروردگارا! از روى رحمت و دانش همه چيز را فرا گرفتهاى، پس آنان را كه توبه كردهاند و راه تو را پيروى نمودهاند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار.
اين آيه شريفه به تمام مردم مؤمن دلگرمى مىدهد كه شما هيچ وقت تنها نيستيد، هرگز احساس غربت نكنيد كه ملائكه مقرّب حق دعاگوى شما هستند و پيروزى و بهروزى شما را در دنيا و آخرت از حضرت حق مىطلبند.
خداوند بزرگ علمش به ملك و ملكوت علم احاطى است و به كليات و جزئيات و به ظاهر وباطن هستى اشراف كامل دارد.
وجود مقدس او از ريز و درشت پرونده ما با اطلاع است و علل گناه و معصيت و جاى گناه و عصيان و مقدار خطا و اشتباه ما را مىداند.
او به حال و احوال ما آگاه است و از پشيمانى قلبى ما باخبر است و علم به اندوه و حسرت ما نسبت به گناه دارد و راستى و دروغ توبه ما را مطّلع است و رحمت واسعهاش هم چنانكه تمام آفرينش را فراگرفته، توبه تائب را نيز در وسعت خود جاى مىدهد و از ذنوب بندگانش درمىگذرد و اشتباه كاران بدبخت و مستمندان دردمند را مورد عفو و بخشش و رحمت و رأفت قرار مىدهد.
فرمان به حقّ انبيا و رسل (عليهم السلام) اين بوده است كه: همه گناهكاران و رميدگان از درگاه ما را بخوانيد و احسان و فضل و جود و كرم و رحمت ما را بازگو نماييد، تا ايشان به درگاه ما آيند، چنانكه به داود (عليه السلام) فرمود:
گناهكاران را بشارت ده و صديقان را بترسان، تا گناهكاران نوميد نگردند و صديقان ايمن نشوند.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:
خداوند بر بنده مؤمن خود، از مادر مشفق و مهربان، رحيمتر و مهربانتر است.
مسئله بسيار باعظمت رحمت واسعه حق در شرح دعاى سى و يكم درباره توبه خواهد آمد.
جلال الدين مىگويد:در خداگم شو وصال اين است و بس
گم شدن گم كن كمال اين است و بس
اى برادر گريه و زارى تو
هست هم آثار هشيارى تو
راه فانى گشته راه ديگرست
زانكه هشيارى گناه ديگرست
اين خبرهات از خبر ده بى خبر
توبه تو از گناه تو بتر
حيرتى بايد تو را از ذوالعيان
كه نگنجى در زمين و آسمان
جستجوى از وراى جستجو
من نمىدانم تو مىدانى بگو
حال و قالى از وراى حال و قال
غرقه گشته در جمال ذوالجلال
غرقهاى كه نى خلاصى باشدش
تا بجز دريا كسى بشناسدش
گفت قائل در جهان درويش نيست
ور بود درويش آن درويش نيست
______________________________
(2)- الكافى: 2/ 314، حديث 8؛ وسائل الشيعة: 1/ 99، باب 23، حديث 236.