ابرها و بادهايى كه ابرها را حركت مىدهند و رودخانهها و سفرههاى زيرزمينى، همه و همه زمينه بقاى حيات در كره زميناند، سير ابرها و بادهاى باران ساز با آب دريا و رودخانهها و سفرههاى زيرزمينى به يكديگر پيوستهاند و هر يك ديگرى را سيراب مىكنند و چنانچه چشمهها و رودها به مخازن ابرى متّصل نباشند به تدريج ذخيرههاى آبى رو به كاستى مىرود و حيات موجودات براى هميشه به خشكى و نابودى حقيقى مىگرايد، پس حق تعالى مايه حيات را پيوسته در حركت قرار مىدهد تا چرخه هستى و طراوت طبيعت باقى بماند و اين هشدارى از سوى پروردگار است كه توكّل به او نبايد فراموش گردد كه مىفرمايد:
بگو: به من خبر دهيد اگر آب مورد بهرهبردارى شما [چون آب رودها، چشمهها، سدها و چاهها] در زمين فرو رود [تا آن جا كه از دسترس شما خارج گردد] پس كيست كه برايتان آب روان و گوارا بياورد؟!
اين آيه اشاره به رحمت عام خداوند دارد كه بسيارى از مردم از ضرورى بودن آب در زندگى بشر غافلند.
«ماء معين» يعنى آب روان و گوارا كه از درون زمين سفت يا شكاف كوهها و صخرهها به صورت چشمه يا قنات و چاههاى جوشان و نهرها جريان دارد.
همان طور كه مىدانيد زمين از دو قشر نفوذپذير كه آب را در خود فرو مىبرد و قشر نفوذناپذير كه آب را در محيط خود نگه مىدارد. همه چشمهها و قناتها و چاهها از تركيب يك سفره زيرزمينى انباشته به وجود آمدهاند؛ زيرا اگر تمام سطح زمين تا اعماق آن، قشر نفوذپذير بود، آبها چنان در زمين فرو مىرفتند كه هرگز دست كسى به دامانشان نمىرسيد و اگر همه قشر زمين نفوذناپذير بودند؛ آبهاى روى زمين تبديل به درياچه باتلاق مىشدند و يا گردآمده در دريايى بزرگ كه همه موجودات را فرا مىگرفت در نتيجه ذخاير زيرزمينى آب به دست نمىآمد. اين وضعيت كوچكى از رحمت عام خاوند است كه مرگ و حيات انسان به آن گره خورده است.
در آيههاى ديگر يكى از دلايل معاد را كه بيانگر قدرت خداوند بر همه چيز حتى بر احياى مردگان است چنين بيان مىفرمايد:
به من خبر دهيد آبى كه مىنوشيد،* آيا شما آن را از ابر بارانزا فرود آوردهايد يا ما فرود آورندهايم؟* اگر بخواهيم آن را تلخ مىگردانيم، پس چرا سپاس گزارى نمىكنيد؟
«مُزن» به معناى ابرهاى روشن يا ابرهاى بارانزاست. اين آيات وجدان انسانها را در برابر يك سرى پرسشها قرار مىدهد كه چگونه مىانديشيد درباره مادّه حياتى كه پيوسته آن را مىنوشيد؟
چه كسى به خورشيد فرمان مىدهد بر سطح اقيانوس و درياها بتابد و از بين آبهاى شور و تلخ، تنها ذرات آب شيرين و پاك را جدا ساخته و به حالت بخار به فضا بفرستد؛ سپس در هم فشرده گرديده و توده ابرهاى بارانساز را تشكيل دهند. و بعد به بادها فرمان مىدهد كه با جابهجا كردن ابرها و فرستادن برفراز سرزمينهاى خشك و سرد؛ به صورت قطرات باران، آهسته و پى در پى ببارد و اگر در اين دگرگونىها، املاحى از آب ميكربدار و شور به همراه تبخير آب به آسمان صعود كند، دانههاى باران با تندى و سوزش به زمين آمده و زندگى را به كام انسان و موجودات تلخ مىنمود، بنابراين چقدر در تلطيف ابر و باد و باران، هنرمندى آفرينش حق به كار رفته است كه هيچ صنعت و دستگاهى نمىتواند چنين تغيير و تحوّل اساسى را ترتيب دهد. پس جاى سپاسگزارى از درگاه حق تعالى بر اين همه بركات است.
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) بر اين گوارايى شربت حيات، بر حق درود فرستاده كه امام صادق (عليه السلام) در اين باره مىفرمايد:
پيوسته رسول خدا (صلى الله عليه و آله) هر گاه آب مىنوشيد مىفرمود: سپاس خداى راكه به ما آب شيرين زلال نوشانيد و آب شور و تلخ در سزاى گناهان به ما ننوشانيد و به معاصى كيفر ننمود.
حضرت صادق (عليه السلام) در منافع نزول باران بر زمين به مفضل بن عمر فرمود:
همچنين هرگاه كه تقدير بر آن قرار گرفت كه باران از بالا بر زمين سرازير شود، اندك اندك فرو مىريزد تا در زمين فرو رود و آن را سيراب سازد. اگر ناگهانى بر زمين مىريخت در زمين نفوذ نمىكرد و كشتزارهاى روينده و ايستاده را نابود مىكرد. پس دانه دانه مىريزد تا دانههاى درون زمين را بروياند و كشتزار را از تشنگى برهاند.
بارش باران بركتهاى ديگرى هم دارد. باران، بدنها را نرم مىكند. هوا را صاف و پاكيزه مىگرداند و وبا را از ميان مىبرد. آفات درختان و گياهان را كه يرقان مىنامند، نابود مىكند و فوايد ديگر ...
اگر كسى بگويد: آيا در برخى از سالها از شدت و كثرت باران زيانهاى فراوان به هم نمىرسد؟ يا نزول تگرگ غلات را نابود نمىسازد؟ و بخار حاصل از آن در هوا باعث بيمارىهاى فراوان و آفات بسيار نمىگردد؟
در پاسخ گفته مىشود: آرى، گاه در نزول باران زيادهروى مىشود؛ زيرا به سود انسان است و با اين كار از فرورفتن در گناه و استمرار و اصرار بر آن پرهيز مىكند. در اين صورت مصلحت دينى و اخروى مهمتر و برتر از زيان احتمالى در مال اوست.
راستى، مردم روى زمين اگر بخواهند از بركات آسمانها و زمين بهرهمند شوند بايد بر اساس هدايت قرآن به ايمان و تقوا آراسته شوند كه ايمان و تقوا كليد خزائن بركات آسمانها و زمين است چنانكه درقرآن مجيد مىخوانيم، قرآنى كه سند تمام حقايق هستى است، و هيچ گونه شك و ريب در آن راه ندارد.
و اگر اهل شهرها و آبادىها ايمان مىآوردند و پرهيزكارى پيشه مىكردند، يقيناً [درهاىِ] بركاتى از آسمان و زمين را بر آنان مىگشوديم.
بر اساس آيات قرآن و روايات، اين گناهان انسان است كه بر اثر آن خشكسالى و كم بارانى، يا سيل و طوفان، و يا شورى آب پديد مىآيد.
و فرعونيان را به قحطى و خشكسالىهاى متعدد و كمبود بسيار شديدِ بخشى از محصولات دچار نموديم تا متذكّر شوند.
و همانا نوح را به سوى قومش فرستاديم پس نهصد و پنجاه سال در ميانشان درنگ كرد [ولى بيشتر مردم به او ايمان نياوردند]، سرانجام توفان آنان را در حالى كه ستمكار بودند، فرا گرفت.
به من خبر دهيد آبى كه مىنوشيد،* آيا شما آن را از ابر بارانزا فرود آوردهايد يا ما فرود آورندهايم؟* اگر بخواهيم آن را تلخ مىگردانيم، پس چرا سپاس گزارى نمىكنيد؟
______________________________
(3)- الكافى: 6/ 384، حديث 2؛ بحار الأنوار: 16/ 268، باب 9، حديث 78.