الهى گر غمى اندوهى من
به يادت مايهى خشنودى من
اگر حرمان به روز او دميده
عطاى تو به فريادم رسيده
به هنگام گرفتارى ز كارم
كه من آن دادرس جز تو ندارم
به هر چيزى كه او در رفته از دست
ز تو خواهيم بازش آنچه را هست
از آنچه در مواهب شد عطايى
گراييدش فساد و در تباهى
كريمى تو و آن همت تو
شود اصلاح از آن رحمت تو
و زشتيها به پرتو از جمالت
به زيبايى گرايد از كمالت
خداوندا به بيش از هر بلاها
به ما از عافيت اعطا بفرما
ز ما ناخواسته از خواستنها
عطا بنما به ما از خواستنها
و پيش از آنكه ما گمراه مانيم
به ما بنماى ره تا در نمانيم
كمك از ديگران بنما معافم
بر اين فرما مقدر ده كفافم
كه گمراهان به سويت سوق بر در
بر آنها رهنما باشيم و رهبر
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.