فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 21 از دعای 20 ( درخواست بهترین ها از خدواند )

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ ادْرَأْ عَنِّي بِلُطْفِكَ ، وَ اغْذُنِي بِنِعْمَتِكَ ، وَ أَصْلِحْنِي بِكَرَمِكَ ، وَ دَاوِنِي بِصُنْعِكَ ، وَ أَظِلَّنِي فِي ذَرَاكَ ، وَ جَلِّلْنِي رِضَاكَ ، وَ وَفِّقْنِي إِذَا اشْتَكَلَتْ عَلَيَّ الْأُمُورُ لِأَهْدَاهَا ، وَ إِذَا تَشَابَهَتِ الْأَعْمَالُ لِأَزْكَاهَا ، وَ إِذَا تَنَاقَضَتِ الْمِلَلُ لِأَرْضَاهَا .
بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و از روى لطف و نيكى كردن خود هر پيشامد بدى را از من دور گردان (اينكه جمله‌ى هر پيشامدى كه مفعول وادرا است در عبارت بيان نشده براى اختصار در عبارت بوده، چون مطلب معلوم است) و به نعمت خويش مرا پرورش ده، و به كرم و بخشش خود مرا اصلاح فرما (آنچه از دست رفته بازگردان) و به احسان خويشتن مرا (از دردهاى جسمانى و نفسانى) معالجه كن، و در سايه‌ى (رحمت) خود مرا جاى ده، و خشنوديت را بر من بپوشان (شامل حال من گردان) و چون كارها بر من درهم گردد به (آشنا شدن) درستترين آنها، و كردارها شبيه و مانند يكديگر شود به (انجام دادن) پاكيزه‌ترين آنها، و مذاهب برخلاف يكديگر گردد به (پيروى از) پسنديده‌ترين آنها مرا توفيق ده (چون در هر مذهبى نوعى از كارهاى پسنديده‌ى خداى تعالى است مانند اعتراف به خدا و عادات و قوانين نيك از اينرو امام عليه‌السلام فرموده پسنديده‌ترين آنها، وگرنه آشكار است كه در غير مذهب اسلام رضاى خدا تصور نمى‌شود)

دردهاى ظاهرى و باطنى و درمان آن‌

تك تك موجودات آفريدگار، صنعت و ظهور تام حق و نمايشگر نظام احسن هستند؛ زيرا همه ساخته و پرداخته دست قدرت اويند و درد و درمان همه آفريده‌ها در طبيعت آن نهفته است.

تلخى‌هاى زندگى به ويژه امراض روحى و جسمى بى شمار است كه بروز آنها قابل پيش بينى نيست. مصلحت بشر گذشته از عافيت بدنى و مادى او در اين جهان، كسب يك سلسله از كمالات و فضيلت‌هايى است كه بايد در دنيا صورت بگيرد و انسان از اين مسير براى آينده خود آماده سازى مى‌كند.

اگر ما دستورهاى پروردگار را در همه زندگى خود حاكم كنيم و حق تعالى را بر اين امور شاهد بدانيم، بدون ترديد در تهذيب و درمان معنوى خود گام مؤثّرى برداشته‌ايم؛ زيرا اگر بين اوضاع تشريعى و تكوينى زندگى انسان هماهنگى و همخوانى صورت بگيرد، هيچ اتفاقى به ضرر او نخواهد بود، بلكه هر گونه حادثه‌اى يا بلايى به سود او در دنيا و آخرت تمام مى‌شود و آدمى چون از اسباب و حكمت امور خبر ندارد، پس براى او خير و بركت است.

امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

قالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: عَبْدِىَ الْمُؤْمِنَ لا أَصْرِفُهُ فى‌ شَىْ‌ءٍ إِلَّا جَعَلْتُهُ خَيْراً لَهُ.«1»

خداوند عزيز و بزرگ فرمود: بنده مؤمن! خود را به هيچ كارى واندارم مگر اين كه براى او خير قرار دهم.

بنابراين همه آزمايش‌ها و دردهاى جسمى و روانى، خيرى از سوى حق تعالى است كه انسان دچار انحراف‌هاى اخلاقى و گناهان بزرگ نشود.

حضرت على (عليه السلام) در باب تهذيب نفس مى‌فرمايد:

يَنْبَغى‌ أَنْ يَتَداوَى الْمَرْءُ مِنْ أَدْواءِ الدُّنْيا كَما يَتَداوَى ذُوالعِلَّةِ، وَ يَحْتَمِى مِنْ شَهَواتِها وَ لَذَّاتِها كَما يَحْتَمِى الْمَرِيضُ.«2»

سزاوار است كه مرد دردهاى دنياى خود را معالجه كند، همچنان كه بيماران دردهاى خود را درمان مى‌كنند و از خواهش‌ها وخوشى‌هاى دنيا پرهيز كند، همچنان كه بيمار پرهيز كند.

بنابراين امام سجّاد (عليه السلام) همگان را به شناخت درد و درمان دعوت مى‌فرمايد:

مَنْ لَمْ يَعْرِفْ دَاءُهَ أَفْسَدَهُ دَواءُهُ.«3»

هر كه درد خود را نشناسد؛ دوايش او را نابود سازد.

يعنى در اثر ناآشنايى با درد و درمان فطرى و طبيعى، درونى و ظاهرى به دنبال درد و علاج شيطانى يا حيوانى مى‌رود و نيازهاى خويش را با شهوات و مادّيات برآورده مى‌سازد و در پايان عمر هم مانند حيوانى كه در لجنزار دنيا و آلودگى‌هاى خود شناور زيسته است؛ زندگى را تمام مى‌كند.

مركز درمان‌هاى جسمى، طبيبان هستند كه با تشخيص علت مرض و دستور داروهاى شيميايى يا گياهى، ظاهر جسمى انسان را سلامتى مى‌بخشند، امّا مرجع بيمارى‌هاى باطنى و معنوى پيامبران و اولياى الهى هستند كه هر گاه روح و دل و عقل آدمى دچار زنگار يا آلودگى شوند؛ با ابزار ويژه، او را به راه حق راهنمايى‌ مى‌كنند و درون او را شفا مى‌بخشند.

حضرت على (عليه السلام) در وصف رسالت حضرت پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى‌فرمايد:

طَبيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ احْكَمَ مَراهِمَهُ وَ احْمى‌ مَواسِمَهُ، يَضَعُ مِنْ ذلِكَ حَيْثُ الْحاجَةُ الَيْهِ، مِنْ قُلُوبٍ عُمْىٍ وَ آذانٍ صُمٍّ وَ الْسِنَةٍ بُكْمٍ. مُتَتَبِّعٌ بِداوئِهِ مَواضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَواطِنَ الْحَيْرَةِ.«4»

طبيبى است كه همراه با طبّش در ميان مردم مى‌گردد، مرهم‌هايش را محكم و آماده ساخته، و ابزارهايش را براى سوزاندن زخم‌ها داغ نموده، تا هر جا لازم باشد، در زمينه دل‌هاى كور، و گوش‌هاى كر، و زبان‌هاى لال به كار گيرد.دارو به دست به دنبال علاج بيمارى‌هاى غفلت و دردهاى حيرت است.

مبتلايان به بيمارى‌هاى اخلاقى با مراجعه به مربيان الهى مى‌توانند جان عزيز خود را در مسير انوار شفا دهنده و نفس‌هاى قدسى قرار دهند تا به نفس مطمئنه برسند و هر كه از اين نسيم‌هاى شفابخش دورى گزيند، به مرض قلب و نفاق گرفتار مى‌گردد كه به تدريج سلامتى جسم او هم به خطر مى‌افتد.

آن گاه كه حضرت سجّاد (عليه السلام) مى‌فرمايد: مرا به كار محكم و يقينى خودت درمان بنما، شايد اشاره به دردها و رنج‌هايى باشد كه از حادثه كربلا و اسارت و ناگوارى‌هاى سفر در روح و جسم ايشان باقى مانده است و يا بر اثر فشارهاى اجتماعى كه حكومت ستمگر بنى‌اميه پيش آورده، خاطر مبارك حضرت را آزرده ساخته است؛ پس حضرت درخواست درمان آن ناملايمات را مى‌نمايد.

كدام بيمارى و رنجى براى امام معصوم دردناك‌تر از تهمت‌ها و اهانت‌هايى است كه به مقام عصمت و طهارت وارد گرديد و حقيقت آنان را نازيبا جلوه داد. امّا وجود شريف آنان در رفتار با ديگران همچو طبيبى حاذق بود كه همگان از كوچك و بزرگ و غلام و آزاده، همگى در زير سايه امن و لطف ايشان درمان حقيقى مى‌شدند.

در روايت است:

امام سجّاد (عليه السلام) غلام خود را سه بار براى كارى صدا زد ولى غلام اعتنايى به فرمان حضرت نكرد. غلام در بار سوم جواب داد، امام به او فرمود: اى پسرم! آيا صداى مرا نشنيدى؟ گفت: بلى. فرمود: چرا پاسخ مرا ندادى؟ گفت: از تو در امان هستم. امام فرمود:

الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى‌ جَعَلَ مَمْلُوكِى يَأْمَنُنِىِ.

سپاس خدايى را كه زير دست مرا از من آسوده خاطر قرار داد.«5»

بنابراين امنيت روانى و روحى در مداواى درونى و بيرونى بسيار مؤثّر است.

در اين گلشن زخوبانم گلى بس‌

ز جعد گلعذاران سنبلى بس‌

صف لشگر چه آرائى ز زلفت‌

بتاراجم سپاه كاكلى بس‌

در آن بستانسراى عشرت انگيز

ترانه ساز عيشى بلبلى بس‌

زدست لاله كى گيرم پياله‌

از آن نرگس مرا جام ملى بس‌

در اين گلشن سرا نورعلى را

نشيمن سايه شاخ گلى بس‌

(نورعلى شاه اصفهانى)

______________________________

(1)- الكافى: 2/ 61، حديث 6؛ بحار الأنوار: 69/ 330، باب 119، حديث 13.

(2)- غرر الحكم: 240، حديث 4863.

(3)- بحار الأنوار: 75/ 160، باب 21، ذيل حديث 22؛ أعلام الدين: 299.

(4)- نهج البلاغه: خطبه 107.

(5)- بحار الأنوار: 46/ 56، باب 5، حديث 6؛ اعلام الورى: 261.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - روح الله خاتمي - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد تقي فلسفی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^