و در پيش روى او سدى بكش كه مرا هرگز ديگر چشمش نبيند و گوشش سخنم را هرگز نشنود و دريچهى قلبش از عبور و خطور من به خاطرش قفل گردد (يعنى هرگز خيال من در دلش نيايد و ابدا به ياد من نيفتد) و زبانش هم از ذكر من لال شود (هيچ مرا به زبان نياورد) و شر (فتنه و شر فساد) او را به عمود (قهر و انتقام) خرد كن (وصولت ظلم و جورش را محو كن) و عزتش را بدل به ذلت ساز و جلال و جبروتش را درهم شكن و گردن (گردنكش جبار) او را ذليل و خوار گردان و تكبر و نخوتش را نابود ساز (كبر و غرور و خودبينيش را به باد فنا ده) و به لطف و كرمت مرا از ضرر و زيان و شر و فتنه او و بدگوئى شتم و غيبت و تهمت او و از حسد و رشك عداوت او و دام و فسون صيادى او و از قشون و لشگر و خيل و سپاهش از همه اينها مرا در پناه خود محفوظ بدار كه همانا توئى خداى با عزت ابد و قدرت (بىحد و نهايت).
.استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا اینجا را کلیک کنید