در مسئله ارفاق به ضعيف و پيشگيرى از فقر و عيادت مريض و مسئله هدايت و خيرخواهى در مباحث قبل، مفصل بحث شد.
در اين جا در زمينه زيارت مؤمن و رازدارى و عيبپوشى و يارى مظلوم به چند روايت اشاره مىشود.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
هر كس برادر دينى خود را زيارت كند و اين زيارتش تنها و تنها براى خدا باشد، به خواهش نويد الهى و دريافت آنچه نزد خداوند است، حضرت حق هفتاد هزار فرشته برگمارد كه فرياد زنند: پاكيزه گشتى و خوش باد براى تو بهشت.
و نيز آن حضرت فرمود:
هر كه در راه خشنودى حق برادرش را ديدن كند، خداى عزّوجّل فرمايد: مرا ديدن كردى، و اجر و ثوابت بر من است، و من براى تو ثوابى كمتر از بهشت نپسندم.
يعقوب بن شعيب مىگويد: از حضرت صادق (عليه السلام) شنيدم:
هر كه برادر دينى خود را كه در يك سوى شهر است براى خدا ديدن كند پس او زاير خداست، و بر خداوند است كه زاير خود را ارجمند دارد.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:
هر كه از برادر خود در خانه او ديدن كند خداوند عزّوجلّ فرمايد: تو مهمان و زاير من هستى، پذيرائى از تو بر من است، و من بهشت را بر تو واجب كردم به خاطر اين كه برادر مؤمنت را دوست دارى.
حضرت باقر (عليه السلام) فرمود:
براى خداى عزّوجّل بهشتى است كه در آن در نيايد جز سه كس: مردى كه درباره خود به حق قضاوت كند، و مردى كه برادر مؤمن خود را براى خدا ديدن كند، و مردى كه در راه رضاى حق برادر دينى خود را در رفع نيازمنديهايش بر خود مقدم بدارد.
رازدارى آن اندازه مهم است كه حضرت زين العابدين (عليه السلام) مىفرمايد:
من دوست دارم براى دو خصلت بد كه در شيعه ما هست گوشت استخوان دستم را عوض بدهم تا رفع شوند: كج خلقى، و كمى راز نگهدارى!
حضرت صادق (عليه السلام) مىفرمايد:
مردم به دو خصلت فرمان يافتند و هر دو را ضايع كردند، و به خاطر ضايع كردن آنها بى همه چيز شدند: صبر و رازدارى.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:
خوشا بر بنده گمنام، خدا او را شناسد و مردم او را نشناسند، آنانند چراغهاى هدايت، و سرچشمههاى دانش، به واسطه آنها هر فتنه تيره و تارى برطرف گردد، فاش كننده و پرده بردار از اسرار نمىباشند، و ناسپاس و رياكار و خودنما نيستند.
امام صادق (عليه السلام) در باب اسرار مذهب كه مخالفان و معاندان تحمل آن را ندارند، و فاش شدنش باعث زحمت شيعيان است، فرمودند:
راستى كه برنامه ما زير پرده است، و به وسيله پيمانى كه حضرت حق گرفته روپوش دارد، هر كه پرده آن را به زبان خود بدرد، خداوند خوار و ذليلش كند.
و نيز آن حضرت فرمود:
نفس كسى كه براى ما ناراحت است و از ستمى كه بر ما شده غمناك و دلتنگ است، تسبيح مىباشد، و توجه به امر ما عبادت، و رازنگهدارى او براى ما جهاد در راه خداست.
حضرت صادق (عليه السلام) در باب بدى فاش كردن راز مىفرمايد:
خداى عزّوجّل مردمى را براى فاش كردن اسرار سرزنش كرده و فرموده است:«و هرگاه به آنها مطلبى راجع به امنيّت و ناامنى برسد آن را فاش مىكنند.»پس بپرهيزيد از فاش كردن اسرار.
و نيز آن حضرت فرمود:
منظور خداوند از آيه شريفه:
﴿وَيَقْتُلُونَ الْانْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ﴾
و پيامبران را به ناحق مىكشتند.
اين است كه آنها را به خدا قسم با شمشير خود نكشتند، بلكه راز آنان را فاش كردند و شهرت دادند تا كشته شدند.
در باب اهميت عيب پوشى و بدى جستجو كردن از عيوب مردم روايات بسيار مهمى وارد شده كه به رواياتى از باب نمونه اشاره مىكنم:
از حضرت باقر و حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده است:
نزديكترين وضعى كه عبد به كفر دارد، اين است كه با مردى برادر دينى باشد، و لغزشها و خطاهاى او را شماره كند تا يك روزى او را بدآنهاسرزنش نمايد.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:
اى گروه كسانى كه به زبان اسلام آورده، و ايمان به دلهايتان راه نيافته، مسلمانان را نكوهش مكنيد، و عيبهاى آنان را دنبال ننماييد؛ زيرا هر كه از عيوب آنها دنبالهگيرى كند خدا از عيب او دنبال كند، و هر كه خداوند دنبال عيب او برآيد رسوايش سازد گرچه در خانهاش باشد.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) در شب شهادت به حضرت حسن و حسين (عليه السلام) در يك جمله فرمود:
دشمن ستمگر، و ياور ستمديده باشيد.
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) در يارى مظلوم مىفرمايد:
به درستى كه خداى متعال به داود (عليه السلام) وحى فرمود كه: به فلان سلطان جبار بگو من تو را در اين مقام قرار ندادم كه دنيا را جمع آورى كنى و اموال را بر روى يكديگر انباشته نمايى، ليكن تو را فرستادم كه ناله مظلومان را رد كنى و آنها را يارى كنى، به درستى كه من قسم ياد كردهام و بر خود لازم كردهام كه مظلوم را يارى كنم و انتقام بگيرم از آن كسى كه مظلوم در حضور او ظلم شده و او ياريش نكرده است.
و نيز مىفرمايد:
ياعلى! براى يارى مظلوم شايسته است شش ميل راه بپيمايى.
و نيز مىفرمايد:
هر كه صبح كند و قصد ستم به كسى نداشته باشد. خدايش هر چه جرم كند، بيامرزد.
امام على (عليه السلام) مىفرمايد:
نيكوترين عدل يارى كردن ستم رسيده است.
امام على (عليه السلام) مىفرمايد:
آن كه از ستم به مردم خوددارى مىكند همانا از قصاص مىترسد.
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد:
هر كسى ستمى كند خداوند بر او برانگيزاند كسى را كه مانند همان ستم را به او يا به فرزندش يا به نژادش بعد از او نمايد.
بود نيكتر عدل اندر جهانى
اعانت به مظلوم و بيچارگان
ستمديده را دهى گر تو داد
به دادت رسد حق به روز معاد
______________________________
(1)- الكافى: 2/ 175، حديث 1؛ مستدرك الوسائل: 10/ 379، باب 77، حديث 12220.
(2)- الكافى: 2/ 176، حديث 4؛ وسائل الشيعة: 14/ 584، باب 97، حديث 19865.
(3)- بحار الأنوار: 71/ 345، باب 21، حديث 5؛ الكافى: 2/ 176، حديث 5.
(4)- بحار الأنوار: 71/ 345، باب 21، حديث 6؛ الكافى: 2/ 176، حديث 6.
(5)- الكافى: 2/ 178، حديث 11؛ وسائل الشيعة: 14/ 582، باب 97، حديث 19862.
(6)- الكافى: 2/ 221، حديث 1؛ وسائل الشيعة: 16/ 235، باب 32، حديث 21448.
(7)- الكافى: 2/ 222، حديث 2؛ وسائل الشيعة: 16/ 236، باب 32، حديث 21449.
(8)- الكافى: 2/ 225، حديث 11؛ وسائل الشيعة: 16/ 248، باب 34، حديث 21478.
(9)- بحار الأنوار: 72/ 83، باب 45، حديث 32؛ الكافى: 2/ 226، حديث 15.
(10)- الكافى: 2/ 226، حديث 16؛ وسائل الشيعة: 16/ 249، باب 34، حديث 21485.
(12)- بحار الأنوار: 72/ 84، باب 45، حديث 34؛ الكافى: 2/ 369، حديث 1.
(14)- الكافى: 2/ 371، حديث 7؛ وسائل الشيعة: 16/ 249، باب 34، حديث 21483.
(15)- بحار الأنوار: 72/ 217، باب 65، حديث 20؛ الكافى: 2/ 354، حديث 1.
(16)- الكافى: 2/ 354، حديث 2؛ وسائل الشيعة: 12/ 275، باب 150، حديث 16293.
(17)- نهج البلاغه: نامه 47؛ مستدرك الوسائل: 12/ 180، باب 1، حديث 13821.
(18)- بحار الأنوار: 14/ 40، باب 3، حديث 24؛ ارشاد القلوب، ديلمى: 1/ 76.
(19)- بحار الأنوار: 74/ 52، باب 3، حديث 3؛ من لايحضره الفقيه: 4/ 361، حديث 5762.
(20)- بحار الأنوار: 72/ 330، باب 79، حديث 62؛ الكافى: 2/ 332، حديث 8.
(21)- غرر الحكم: 446، حديث 10210.
(22)- بحار الأنوار: 72/ 313، باب 79، حديث 25؛ ثواب الاعمال: 273.
(23)- بحار الأنوار: 72/ 313، باب 79، حديث 23؛ ثواب الاعمال: 273.