از پيكارهاى سرنوشت ساز دوران پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) جنگ بدر است. خبر موفقيّت و پيروزى و امدادهاى غيبى را خداوند متعال در قرآن چنين فرموده است:
و بىترديد خدا در [جنگِ] بدر شما را يارى داد، در حالى كه [از نظر ساز و برگ جنگى و شمار نفرات نسبت به دشمن] ناتوان بوديد؛ بنابراين از خدا پروا كنيد، باشد كه سپاس گزارى نماييد.* آن هنگام كه به مؤمنان مىگفتى:آيا شما را بس نيست كه پروردگارتان به سه هزار فرشته نازل شده شما را يارى دهد؟* آرى، اگر شكيبايى ورزيد و پرهيزكارى كنيد و دشمنان در همين لحظه، جوشان و خروشان بر شما بتازند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار يارى مىدهد.* و خدا [وعده يارى و پيروزى] را جز بشارتى براى شما و براى آنكه دلهايتان به آن آرامش يابد، قرار نداد؛ و يارى و نصرت جز از سوى خداى تواناى شكستناپذير و حكيم نيست.
ويژگى مهم اين نبرد خروج پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) از مدينه براى تعقيب كاروان تجارى قريش و در پايان، نبرد در منطقه بدر بين سپاه اسلام با سپاه كفر درگرفت.
حضرت همراه با 313 نفر از مسلمانان در روز دوازدهم ماه رمضان سال دوّم هجرت در حالى كه دو اسب و هفتاد شتر داشتند مدينه را به مقصد بدر ترك كردند.
در منطقه ذفران خبر يافتند كه ابوسفيان سرپرست كاروان از بيراهه به مكّه رفته و از جنگ مسلمانان گريخته، ولى سپاه مجهّزى از مكه براى رويارويى با مسلمانان عازم بدر شده است.
رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) پس از اعلام اين خبر به اصحاب و مشورت با آنان، تصميم گرفت با همان سپاه اندك به مقابله با دشمن بپردازد. دو سپاه روز هفدهم رمضان در كنار چاههاى بدر، رو در روى هم قرار گرفتند. در مرحله اوّل نبرد سه تن از قهرمانان مشرك به دست امام على (عليه السلام) و حمزه و عبيده به هلاكت رسيدند. و در مرحله عمومى سپاهيان اسلام در سايه امدادهاى غيبى و فرماندهى حكيمانه پيامبر (صلى الله عليه و آله) و دلاورى گروهى از ياران ايشان در صفوفى فشرده به نيروهاى دشمن يورش برده، بسيارى از آنان به ويژه فرمانده سپاه كفر به نام ابوجهل را به هلاكت رساندند و سپاه او پس از تحمّل خسارتهاى فراوان پا به فرار گذاشت و از نيروهاى اسلام تنها چهارده نفر به شهادت رسيدند.
در جنگ بدر غنايم زيادى كه براى تجارت كفّار بود نصيب مسلمانان شد و رسول خدا (صلى الله عليه و آله) تمامى آنها را بين نيروها تقسيم كرد. اسيران به تدريج با پرداخت ديه و پذيرش مسئوليت با سواد كردن بىسوادان، آزاد گرديدند.
اهميّت جنگ بدر براى پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و مسلمانان به اندازهاى زياد بوده است كه با ديدن انبوه سپاهيان و قهرمانان ارتش كفر؛ نااميدى در جبهه اسلام حكفرما شد و چنانچه دعا و زارى رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) در پيشگاه حق نبود و امدادهاى غيبى به يارى نمىآمد، به يقين جبهه حق شكست مىخورد و دين اسلام از روى زمين برچيده مىشد، امّا خداوند منّان به اضطرار و موقعيّت حسّاس دين خويش پاسخ شايسته فرمود:
تا حق را ثابت [و پابرجا و استوار نمايد] وباطل را نابود سازد، هر چند مجرمان خوش نداشته باشند.* [ياد كنيد] هنگامى را كه [در حال مشاهده دشمنِ تا دندان مسلح با دعا و زارى] ازپروردگارتان يارى خواستيد، و او درخواست شما را اجابت كرد كه من مسلماً شما را با هزار فرشته كه پى در پى نازل مىشوند، يارى مىدهم.* و خدا آن [وعده يارى] را فقط مژده و نويدى براى شما قرار داد و نيز براى آنكه دلهايتان به سبب آن آرامش يابد؛ و گرنه پيروزى فقط از سوى خداست؛ زيرا خدا تواناى شكستناپذير و حكيم است.
استغاثه و غوث در لغت به فرياد رسى از روى اضطرار و كمك خواهى براى نجات از وضعيّت سخت و نفسگير تعبير شده است. و بر اساس رواياتى كه درباره جنگ بدر به ما رسيده است؛ امام على (عليه السلام) خبر داده است كه در شب بدر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نماز مىخواند و عرضه مىداشت: «خدايا! اگر اين گروه مسلمانان نابود شوند ديگر بندگى نخواهى شد و در آن شب باران رحمت باريد و ترس بر جانهاى كفّار افتاد
سپس آن شب هر كه با ما بود خوابيد، مگر رسول خدا، كه در زير درختى ايستاده بود و تا صبح نماز و دعا مىخواند و با ذكر
صاحب مجمع البيان در ذيل آيه فوق كه استغاثه رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) و زارى او به درگاه الهى، عرش را به لرزه درآورد و فرشتگان به يارى مسلمانان گسيل شدند، مىنويسد:
گفته شده: وقتى پيامبر (صلى الله عليه و آله) شمار فراوان مشركان و اندك بودن تعداد مسلمانان را ديد، رو به قبله كرد و گفت: بار خدايا! وعدهاى را كه به من دادهاى به كار بند، بار خدايا! اگر اين گروه هلاك شوند، ديگر بر روى زمين پرستيده نشوى. حضرت در حالى كه دستهاى خود را به سوى آسمان كشيده بود پيوسته اين جمله را تكرار مىفرمود؛ چندان كه رداى او از شانهاش افتاد. پس خداوند متعال آيه را نازل فرمود.
1- فرماندهى و رهبرى پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) و حضور ايشان در صف مقدّم نبرد با دشمن.
2- دلاورى و حملههاى سهمگين اميرمؤمنان على (عليه السلام).
3- روحيه اطاعتپذيرى و صبر و پايدارى در ميدان نبرد.
4- كسب اطلاعات دقيق از موقعيّت دشمن و به كارگيرى شگردهاى نظامى به وسيله پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و اميرمؤمنان (عليه السلام).
5- امدادهاى غيبى تعيين كننده سرنوشت جنگ نه عوامل طبيعى.
6- نقش اساسى اراده خداوند در موفّقيّتها و پيروزىهاى مسلمانان.
7- نمايش قدرت حق در پيروزى يا شكست بر پايه حكمت.
______________________________
(4)- كنز العمال: 10/ 399، حديث 29950- 29951.
(5)- مجمع البيان فى تفسير القرآن: 4/ 437، ذيل آيه 9 سوره انفال.