ز اندوهى كه گيرد وا مداران
پناه من تويى اى حى سبحان
كه آنها بهر دين خود هراسان
ز فقر از وام خود باشد پريشان
الهى بر محمد (ص) هم ز آلش
درودت باد بر صدق كمالش
مرا از رحمت خود دار ماجور
بلاى وام را از ما نما دور
و هم از ذلت شخص بدهكار
كنارم دار اى قيوم دادار
مرا از اين وظايف راز اشخاص
به عهده نزد تو دارند اين ناس
معافم دار اى قيوم بارى
و مگذارى بنام وامدارى
كه در اين زندگى بر او گرفتار
سرافكنده فرومايه شوم خوار
پس از مرگم شود اين ذلت من
گروى مال مردم ذمت من
الهى بر محمد (ص) هم ز اولاد
فرستى رحمتت روحش در آن شاد
مرا نيز آنچنان اى حى دانا
نما تو بىنياز از مال دنيا
كه تا از كس نياز خود نخواهم
بگيرم وام و در اندوه مانم
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.