دعا كردن، در زمينه نارسايى و ناكامىهاى قدرت انسان است. دعا به هنگام اضطرار و ناكارآمدى همه تلاشها و كوششها، درخواست فراهم شدن اسباب و عواملى است كه از دايره قدرت انسان بيرون باشد كه قدرتش بىپايان و هر امرى براى او آسان است.
ولى اين خواستهها نبايد تنها از زبان انسان صادر شود، بلكه بايد از تمام وجود او برخيزد. و زبان دراين حالت ترجمان تمام ذرّات وجود انسان و اعضا و جوارح است و قلب و روح از طريق پيوند نزديك با خدا، روشنى پيدا مىكند.
رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) مىفرمايد:
فرمانبرى خدا، نور چشم است.
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) در خطبه حجة الوداع به عموم مسلمانان فرمود:
آگاه باشيد جبرئيل در دلم افكند كه هيچ كس نميرد تا روزيش را كامل گيرد، از خدا بپرهيزيد و در طلب روزى آرام باشيد و دير رسيدن روزى شما را وادار نكند كه از راه حرام بجوييد؛ زيرا آنچه نزد خداست جز به وسيله اطاعتش به دست نيايد.
حضرت على (عليه السلام) مىفرمايد:
فرمانبرى از خداوند، محكمترين رشته است.
و در اين باره در نامهاى به حارث همدانى سفارش فرمود:
در تمام كارهايت از خدا اطاعت كن، كه اطاعت از خدا از همه چيز برتر است.
بنابراين دعا كه يك وسيله خودآگاهى و بيدارى دل و انديشه و پيوند باطنى با حقيقت هستى است تنها از مسير اطاعت و گردن نهادن به اراده او به مقصد مىرسد.
عمل به پيمانهاى الهى و آنچه حق تعالى در راه سعادت بشر قرار داده است؛ از تعهدات خداوند به انسانهاست، و آن كه به عهد خويش در برابر پروردگارش وفا نكند، نبايد انتظار داشته باشد كه مشمول وعده قبولى دعا ازناحيه پروردگار باشد.حضرت حق به قوم بنى اسرائيل اين نكته را گوشزد مىفرمايد:
اى بنىاسرائيل! نعمت هاى مرا كه به شما عطا كردم، ياد كنيد و به پيمانم [كه سفارش به عبادت و ايمان به همه انبيا به ويژه پيامبر اسلام است] وفا كنيد تا من هم به پيمان شما [كه توقع ثواب وپاداش در برابر عبادت وايمان است] وفا كنم، و [نسبت به پيمانشكنى] فقط از من بترسيد.
شخصى در پايان خطبه روز جمعه امير المؤمنين على (عليه السلام) از پذيرفته نشدن دعايش شكايت كرد و گفت: با اينكه خداوند فرموده: «بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را» چرا ما دعا مىكنيم و به اجابت نمىرسد؟
امام در پاسخ او فرمود: زيرا قلب و فكرتان به هشت چيز خيانت كرده است:
1- شما خدا را شناختهايد ولى حق او را ادا نكردهايد؛ پس شناخت شما سودى به حالتان ندارد.
2- شما به فرستاده او ايمان آوردهايد سپس با سيره او به مخالفت برخاستهايد و آيين او را نابود كرديد؛ پس فايده ايمانتان چيست؟
3- شما كتاب او را خواندهايد ولى به آن عمل نكردهايد، گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم، سپس روى گردان شديد.
4- شما مىگوييد از مجازات خدا مىترسيد امّا همواره كارهايى مىكنيد كه شما را به آن نزديك مىسازد؛ پس هراستان كجاست؟
5- شما مىگوييد به پاداش بهشت الهى علاقه داريد اما همواره كارى انجام مىدهيد كه شما را از آن دور مىسازد؛ پس شوقتان كجاست؟
6- شما نعمت مولى را مىخوريد و حق شكر او را ادا نمىكنيد.
7- خداوند به شما دستور داده دشمن شيطان باشيد، در زبان ادّعاى دشمنى با شيطان مىكنيد ولى در عمل با او مخالفت نمىكنيد.
8- شما عيبهاى مردم را در پيش چشم خود گذاشتهايد و عيبهاى خود را پشت سر انداختهايد.
پس با اين حال چگونه انتظار داريد دعايتان به اجابت برسد در حالى كه خودتان درهاى آن را بستهايد، تقوا پيشه كنيد، اعمال خويش را اصلاح نماييد و امر به معروف و نهى از منكر كنيد، تا دعايتان مستجاب گردد.
______________________________
(1)- بحار الأنوار: 67/ 105، باب 47، حديث 8؛ مستدرك الوسائل: 11/ 257، باب 18، حديث 12923.
(2)- الكافى: 2/ 74، حديث 2؛ بحار الأنوار: 67/ 96، باب 47، حديث 3.
(3)- غرر الحكم: 182، حديث 3419.
(6)- بحار الأنوار: 90/ 376، باب 24، حديث 17؛ أعلام الدين: 269.