فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 12 از دعای 31 ( درنگ خداوند در کیفر )

اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ الْقَنِي بِمَغْفِرَتِكَ كَمَا لَقِيتُكَ بِإِقْرَارِي ، وَ ارْفَعْنِي عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ كَمَا وَضَعْتُ لَكَ نَفْسِي ، وَ اسْتُرْنِي بِسِتْرِكَ كَمَا تَأَنَّيْتَنِي عَنِ الِانْتِقَامِ مِنِّي .
خدايا، پس بر محمد و خاندانش درود فرست و با بخشش خود به من روى‌آور، همچنان كه من با اعتراف خود به درگاه تو روى آورده‌ام، و مرا از پرتگاه گناهان برآور، آن‌سان كه من خود را براى تو پست گردانده‌ام، و لغزش‌هايم را در پرده‌ى عفو خود بپوشان، آنگونه كه در انتقام گرفتن از من درنگ فرموده‌اى.

آمرزش با اعتراف به گناه‌

اعتراف به گناه، انتقاد از نفس و جبران خطاها با اعمال نيك، زمينه ساز بخشايش الهى است.

در صدر اسلام رسم بر اين بود اگر انسانِ خطاكارى كه عمل او جنايت بر نفس يا خيانت به اسلام و مسلمانان محسوب مى‌شد و بنابر توبه داشت، به چند شيوه اقدام مى‌كرد.

بعضى مستقيم به نزد پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) يا معصومان (عليهم السلام) رفته و اقرار به گناهش مى‌كرد و آن بزرگواران حدّ يا تعزير شرعى را بر او جارى مى‌كردند و يا براى او طلب بخشش از درگاه خداوند مى‌نمودند.

بعضى كه از جرمشان بسيار شرمسار و پشيمان بودند، سر به بيابان گذاشته و مدتى در پناه كوه يا شكاف غارى يا به درختى خود را در بند مى‌كشيدند تا در اثر استغاثه و مناجات با حق، راهى براى توبه بيابند.

بعضى ديگر هم به خاطر تخلف از دستورهاى پيامبر (صلى الله عليه و آله) در جنگ، به مسجد رفته و گوشه نشين مى‌شدند و يا خود را به ستونى بسته و اظهار پشيمانى و طلب آمرزش مى‌كردند.

در تاريخ صدر اسلام آمده است كه:

چند نفر از ياران پيامبر (صلى الله عليه و آله) از شركت در جنگ تبوك به خاطر كار و زندگى و دلبستگى به دنيا امتناع كردند، سپس خداوند متعال آيه‌اى بر پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) درباره خطاى آنان نازل فرمود كه:

﴿وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾«1»

و ديگرانى هستند كه به گناهانشان اعتراف كردند، [و] اعمال شايسته را با اعمال بد درآميختند، اميد است خدا توبه آنان را بپذيرد؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.

آنان پشيمان گشتند و خود را به نشانه توبه به ستون مسجد بستند تا آنكه خداوند توبه آنان را پذيرفت و رسول خدا (صلى الله عليه و آله) طناب را گشود و آنها آمرزيده شدند.

اين گونه روش‌ها، نشانگر بازگشت حقيقى به راه حق بوده است و به همين خاطر خلافى دوباره از سوى اعتراف كننده و ديگران تكرار نمى‌گشت.


اعتراف به گناه در روايات‌

امام على (عليه السلام) در اين باره مى‌فرمايد:

حُسْنُ الْاعْتِرافِ يَهْدِمُ الْاقتِرافَ.«2»

اقرار نيك به گناه، اثر آن را نابود مى‌كند.

و نيز مى‌فرمايد:

الْاعْتِرافُ شَفِيعُ الْجانِىّ.«3»

اقرار به گناه، واسطه گرى گنهكار است.

و نيز مى‌فرمايد:

مَنِ اعْتَرَفَ بِالْجَريرَةِ اسْتَحَقَّ الْمَغْفِرَةَ.«4»

هر كه به گناه اعتراف كند؛ آمرزش نصيب او گردد.

حضرت على (عليه السلام) در مناجات خويش با پروردگار مى‌فرمايد:

إِلَهى‌ إِنْ كانَ قَدْ دَنا أَجَلى‌ وَ لَمْ يُقَّرِبْنى‌ مِنْكَ عَمَلى‌ فَقَدْ جَعَلْتُ الْاعْتِرافَ بِالذَّنْبِ إِلَيكَ وَسائِلَ عِلَلِى فَإِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلى‌ مِنْكَ بِذلِكَ وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ أَعْدَلَ مِنْكَ فِى الْحُكْمِ هُنالِكَ.«5»

خدايا! اگر مرگم نزديك گشته و كردارم مرا به تو نزديك نساخته، من همان اعتراف به گناهم را وسيله كوتاهى كردن و تقصيرهاى خويش قرار مى‌دهم.

خدايا! اگر بگذرى در اين صورت پس كيست كه از تو به اين كار سزاوارتر باشد و اگر كيفر بنمايى پس كيست كه در حكم آن عادل‌تر از تو باشد.

بنابر آنچه از آيات و روايات استفاده مى‌شود؛ هنگامى كه انسان گناه مى‌كند سه حالت براى او اتفاق مى‌افتد:

الف- نفس او توجّه و تنبّه پيدا مى‌كند و به خاطر داشتن قلب روشن و درون آشفته، به دعا و توبه روى مى‌آورد و به گناهان اعتراف مى‌كند، در نتيجه گناهان او بخشيده مى‌شود.

ب- خداوند تازيانه بلا و ادب را بر جان يا مال يا فرزند او مى‌نوازد تا بيدار شود و اين برنامه تا هوشيارى كامل بنده‌اى را كه دوست مى‌دارد، ادامه پيدا مى‌كند.

ج- وجود او شايستگى هيچيك از آن‌ها را ندارد، پس خداوند به جاى توفيق بازگشت يا چوب ادب، به او نعمت يا مال بيشتر مى‌دهد، و به عذاب استدراج و اندك اندك به محروميّت از رحمت و بركت و مغفرت دچار مى‌شود. سپس در غفلت و مستى حيوانى فرو مى‌رود و در قيامت به صورت حيوانات مسخ شده محشور مى‌گردد.

______________________________

(1)- توبه (9): 102.

(2)- بحار الأنوار: 74/ 424، باب 15، حديث 40؛ الإرشاد، شيخ مفيد: 1/ 299.

(3)- غرر الحكم: 195، حديث 3809.

(4)- غرر الحكم: 195، حديث 3813.

(5)- بحار الأنوار: 91/ 105، باب 32، حديث 14؛ البلد الأمين: 316.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^