هدف از آفرينش هستى، پرستش و عبوديّت است. خداوند متعال همه مقدّرات و اسباب امور را براى رسيدن انسان به مقام عبوديّت فراهم ساخته است.
آفريدگار هستى فرمود:
و جن و انس را جز براى اينكه مرا بپرستند نيافريديم.
انديشه در آفرينش و آفريدگار آن و تدبّر در نقش اراده الهى در همه كائنات هستى سبب بيدارى دل و روشن بينى در اطاعت خداوند مىشود. به گونهاى كه حق تعالى اين توجّه را زمينه پاكسازى نفس قرار مىدهد و مىفرمايد:
اى مردم! پروردگارتان را كه شما و پيشينيان شما را آفريده است، بپرستيد تا [با پرستيدن او] پروا پيشه شويد.
بنابراين كسى كه در طاعت و عبادت و بندگى خداوند سرگرم است، نعمتها و بركات زيادى نصيب او مىشود كه قسمت اندكى از آن را در دنيا دريافت مىكند و سهم بيشتر از آن كه به گوش و چشم و فكر آدمى نيامده است؛ در آخرت به او داده مىشود.
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد:
خداى پاك و بلند مرتبه فرموده است: اى بندگان راستين من! در دنيا به عبادت من شادمان شويد؛ زيرا كه در آخرت به وسيله آن بهرهمند مىشويد.
رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) فرمود:
برترين مردم كسى است كه عاشق عبادت شود پس دست در گردن آن آويزد و از سويداى دل دوستش بدارد و با پيكر خود با آن در آميزد و خويش را وقف آن گرداند. و او را باكى نباشد كه دنيايش به سختى و تلخى يا به آسانى و گوارايى بگذرد.
امام على (عليه السلام) مىفرمايد:
انديشيدن در پادشاهى آسمانها و زمين، پرستش بندگان با اخلاص است.
و نيز فرمود:
فكر كردن در نعمتهاى خداوند، نيكو عبادتى است.
زيرا كه به وسيله معرفت حق، اداى شكر و افزونى نعمتها مىگردد.
بر پايه آنچه از آيات درباره هدف خلقت انسان و موجودات استفاده مىشود، بيهوده نبودن آفرينش و ارزشهايى كه براى عبوديّت و بندگى در برنامه زندگى بشر بيان شده، بسيار مورد تأكيد معصومان و اولياى الهى قرار گرفته است.
حضرت سجّاد (عليه السلام) در وصاياى خود مىفرمايد:
بندگان خدا! از خدا بپرهيزيد و بيانديشيد و براى هدف آفرينش خود كار كنيد؛ زيرا خداوند شما را بيهوده نيافريده و رهايتان ننموده است. خود را به شما معرفى كرده است، كتاب خويش را نازل نموده و در آن حلال و حرام را بيان فرموده و دلايل و نمونههايى را توضيح داده است.
امام على (عليه السلام) در جوامع كلم خود مىفرمايد:
شناخت خدايى را كه مىپرستيد در جانهاى خود جاى دهيد تا خم و راست شدنهايتان براى عبادت كسى را كه مىشناسيد، سودمند باشد.
بنابراين شناخت و آگاهى و يقين در سلامت و پذيرش عبادت، نقش محورى دارد؛ و وسيلهاى محكم براى ارتباط بين ربوبيّت و عبوديّت است. و هر كه شرايط بندگى را به جاى آورد و حق مولا را بشناسد، سزاوار آزادى و رهايى از بند وابستگىهاى مادّى و دنيوى مىگردد.
امام صادق (عليه السلام) در پاسخ پرسش كسى كه از حقيقت بندگى پرسيد، فرمود:
حقيقت بندگى سه چيز است:
1- اينكه بنده در آنچه خداوند به او عطا فرموده است ملك خود نداند؛ زيرا بندگان خدا مالك نيستند و هر چه دارند از خداست و هر جا خدا امر كند بايد مصرف كنند.
2- اينكه بندهاى هرگز قدرت ندارد تنها با انديشهاش تدبير و چارهانديشى كند.
3- اينكه همه كوشش او در امورى است كه خداوند به آنچه امر كرده انجام دهد و به آنچه نهى نموده است مرتكب نشود...
سپس فرمود: اين سه ويژگى، نخستين درجه پرهيزگاران است.
______________________________
(3)- الكافى: 2/ 83، حديث 2؛ بحار الأنوار: 67/ 253، باب 55، حديث 9.
(4)- الكافى: 2/ 83، حديث 3؛ بحار الأنوار: 67/ 253، باب 55، حديث 10.
(7)- بحار الأنوار: 75/ 128، باب 21، حديث 1؛ تحف العقول: 274.
(8)- بحار الأنوار: 75/ 63، باب 16، حديث 151؛ تحف العقول: 223.
(9)- بحار الأنوار: 1/ 224، باب 7، حديث 17؛ مشكاة الأنوار: 326.