پوزش خواهى در فرهنگ اسلام فروپاشى ساختمان گناهان است؛ به گونهاى كه هر كس بايد در هر لحظه، كه به سوى غفلت گام برمىدارد از استغفار دست برندارد؛ زيرا نسبت به جلب رحمت و گذشت ربّ جليل بسيار مفيد است.
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) و معصومان (عليهم السلام) كه در تمامى حركات و حالتهايشان هيچ لغزشى صادر نمىشد، به طلب مغفرت مىپرداختند.
امام على (عليه السلام) فرمود:
با آمرزش خواهى، خود را خوشبو كنيد تا بوى گناهان شما را رسوا نكند.
و نيز فرمود:
از كسى كه مأيوس است در شگفتم، در حالى كه با او استغفار است.
و نيز فرمود:
بهترين وسيله و پيوند، آمرزش خواهى است.
رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) مىفرمايد:
خوشا به حال كسى كه روز قيامت در نامه اعمالش، زير هر گناهى جمله استغفر اللّه يافت شود.
و نيز فرمود:
همانا شيطان گفت: به بلند مرتبه و بزرگيت سوگند اى پروردگار! تا بندگانت جان در بدن دارند، از گمراه كردنشان دست نمىكشم. پروردگار متعال فرمود: به عزّت و منزلتم تا زمانى كه از من آمرزش بطلبند آنان را مىآمرزم.
و نيز فرمود:
بهترين درخواست آمرزش نزد خداوند، ترك گناه و پشيمانى است.
استغفار، همانطور كه درمان بسيارى از بيمارىهاى روحى و روانى مانند سياهى گناه و اندوه و افسردگى و فشار فقر و فلاكت است، گشاينده درهاى رحمت رزق و بركتهاست كه در اثر جنايت نفس بر روى انسان بسته شده است.
اميرمؤمنان (عليه السلام) در اين باره مىفرمايد:
و خداوند سبحان، توبه را به سبب فراوانى روزى و رحمت بر خلق قرار داد و فرمود: «پس [به آنان] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او همواره بسيار آمرزنده است.* تا بر شما از آسمان باران پى در پى و با بركت فرستد،* و شما را با اموال و فرزندان يارى كند، و برايتان باغها و نهرها قرار دهد پس رحمت خدا بر كسى كه توبه را استقبال كند، و از گناهانش پوزش خواهد، و پيش از فرا رسيدن مرگ به اعمال شايسته بپردازد.
«عربى باديه نشين از سختى زندگى و تنگدستى و عيالوارى به حضرت على (عليه السلام) شكايت كرد.
حضرت فرمود: بر تو باد به آمرزش خواهى؛ زيرا خداى عزوجل مىفرمايد: از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد كه او بسى آمرزنده است.
آن مرد بعد از مدتى نزد امام (عليه السلام) برگشت و گفت: يا اميرمؤمنان! من از درگاه خدا بسيار آمرزش طلبيدم، اما گشايشى در كار خود نمىبينم.
حضرت فرمود: شايد راه درست استغفار كردن را نمىدانى.
گفت: به من ياد دهيد.
حضرت فرمود: نيّت خويش را خالص كن و از پروردگارت اطاعت كن و بخوان:
خداوندا! بىگمان از هر گناهى كه بدنم به واسطه تندرستى دادن تو قدرت بر آن پيدا نمود، آمرزش مىطلبم ...
سپس آن عرب گفت: من به اين ترتيب بارها استغفار كردم و خداوند اندوه و تنگدستى را از من برطرف ساخت و روزيم را گشايش داد و رنج و گرفتاريم را زدود
حضرت على (عليه السلام) فرمود:
خداى عزوجل هر گاه اراده مىكند كه به زمينيان عذاب رساند، مىفرمايد:اگر نبودند كسانى كه به واسطه بزرگى و شكوه من با يكديگر مهر مىورزند و مسجدهاى مرا آباد مىسازند و در سحرگاهان آمرزش مىطلبند هر آينه عذابم را فرو مىفرستادم.
و حضرت لقمان هم در اندرزهاى خود به فرزندش مىفرمايد:
فرزندم! مبادا خروس از تو زرنگتر باشد كه هنگام سحر كه تو در خوابى، او برمىخيزد و آمرزش مىطلبد.
باتوجه به متن دعا و آيات و رواياتى كه در ضمن توضيح جملات ملكوتى دعا نگاشته شد، اين معنا به دست آمد كه توبه از گناه از اعظم واجبات، و از بزرگترين عبادات، و وجوب آن از نظر فقهى فورى، و تحققش باعث آرامش دل، و آمرزش گناه و باز شدن درِ رحمت حق، و بسته گشتن درِ غضب الهى، و عامل نجات از عذاب، و باعث دخول در بهشت، و مورث جلب رضوان الهى، و نجات انسان از آلودگىها، و آراسته شدنش به حسنات و واقعيتها است، و مشكلى از مشكلات نيست مگر آن كه توبه از گناه آن را حل كند.
در روايت است:
﴿اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا﴾
مردى خدمت حضرت مجتبى (عليه السلام) آمد و از قحطى و گرانى به آن حضرت شكايت كرد. حضرت به او فرمود: استغفار كن. مرد ديگرى آمد و به آن حضرت از فقر و تهيدستى شكايت كرد، حضرت به او هم فرمود: استغفار كن.و مرد ديگرى آمد و به آن جناب عرض كرد: از خدا بخواه و دعا كن كه حضرت حق فرزندى به من عنايت كند، به او هم فرمود: استغفار كن. به آن حضرت عرضه داشتيم: مردانى چند خدمت شما آمدند و از چيزها و گرفتارىهاى گوناگون شكايت داشتند و تقاضاهاى مختلفى نمودند و شما همه آنها را به استغفار و طلب آمرزش امر فرموديد؟! حضرت جواب دادند:من اين را از پيش خود نگفتم، همانا در اين مسئله از فرموده خداوند در قرآن استفاده نمودم كه فرمود:«پس [به آنان] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او همواره بسيار آمرزنده است.* تا بر شما از آسمان باران پى در پى و با بركت فرستد،* و شما را با اموال و فرزندان يارى كند، و برايتان باغها و نهرها قرار دهد
عاشق آن است كه چون داغ تمنّا سوزد
همچو خورشيد به يك داغ سراپا سوزد
شعلهاش سرو شود فاخته گردد شررش
هر كه در آرزوى آن قد رعنا سوزد
دل ز تر دامنى نفس شود ز اهل جحيم
روش هيزمتر نيست كه تنها سوزد
نتواند چو گذشت از سر يك قطره چه سود
كه به لب تشنگى ما دل دريا سوزد
هيزم گلخن حُسن تو هم آن دل نشود
كه مدام از غم ناكامى دنيا سوزد
كرم ايزديش باز نسوزد در حشر
اگر امروزكليماز غم فردا سوزد
______________________________
(1)- بحار الأنوار: 6/ 22، باب 20، حديث 18؛ الأمالى، شيخ طوسى: 372، حديث 801.
(3)- غرر الحكم: 195، حديث 3825.
(4)- بحار الأنوار: 90/ 280، باب 15، حديث 15؛ ثواب الأعمال: 165.
(5)- كنز العمال: 1/ 476، حديث 2072؛ مسند احمد بن حنبل: 3/ 29.
(9)- إقبال الأعمال: 2/ 143؛ فلاح السائل: 237.
(10)- كنز العمال: 2/ 258، حديث 3966.
(11)- بحار الأنوار: 70/ 382، باب 139، حديث 4؛ علل الشرايع: 2/ 521، حديث 1.
(12)- مستدرك الوسائل: 12/ 146، باب 93، حديث 13744.
(13)- مجمع البيان فى تفسير القرآن: 10/ 133، ذيل آيه 12 سوره نوح.