سرافكنده بر پاست در پيشگاه
بزارى بود بر درت عذرخواه
به خواريست با عزتت روبرو
خطايا بيان مىكند مو بمو
اگر چند مىدانى از شرح كار
بگويد گناهان خود شرمسار
پريشان نشسته است از كار زشت
بجان گشته رسوا ز كردار زشت
تو بهتر شناسى از او شرح كار
ولى خود بيان مىكند آشكار
به خوارى بيان مىكند خود گناه
كه كردست و هستى بر آنها گواه
گذشتست آن لذت ناصواب
بجا مانده است از گناهان عقاب
گرفتار گشتست بر زشت كار
پناهش دگر نيست جز كردگار
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.