فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 11 از دعای 32 ( علم مطلق و نامحدود الهی )

اللَّهُمَّ وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَى خَفَايَا الْأَعْمَالِ عِلْمُكَ ، وَ انْكَشَفَ كُلُّ مَسْتُورٍ دُونَ خُبْرِكَ ، وَ لَا تَنْطَوِي عَنْكَ دَقَائِقُ الْأُمُورِ ، وَ لَا تَعْزُبُ عَنْكَ غَيِّبَاتُ السَّرَائِرِ
خداوندا علم تو بر اعمال پنهان ما اشراف دارد و در نزد آگاهى تو، هر پنهانى، آشكار است، و جزئيات امور هرگز بر تو مخفى نيست و مخفيات سريره‌ها هرگز براى تو مغفول نيست.

آگاهى خدا بر اعمال پنهان انسان‌

اشراف علمى و احاطه تكوينى حضرت حقّ بر گستره ظاهر و باطن نظام هستى به گونه‌اى است كه در حريم ملكوت او عوامل جهل و ابهام و تحيّر راه ندارد؛ زيرا كه آفريننده همه اسرار هستى اوست و آگاهى مطلق او بر موجودات و اسرار آفرينش در چهار زمينه است.

1- اعمال پنهانى و امور نهانى كه جنبه مصنوعى يا معنوى دارد:

برخى از اعمال انسان است كه از ديد ديگران دور مى‌ماند و در پوشش ساختگى مانند رياكارى و دزدى صورت مى‌گيرد و گاهى با انگيزه و نيّت قرب الهى و خيرانديشى مانند نماز شب، صدقه دادن، ذكر حقّ، دعا براى ديگران و روزه است.

آگاهى از اين امور براى هر كسى ممكن نمى‌باشد ولى هرگز پوشيدگى آنها، وسيله مجهول ماندن از علم خداوند متعال نخواهد بود.

زيرا حضرت حق مى‌فرمايد:

﴿يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ ۖ لَا يَخْفَىٰ عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ ۚ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ۖ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ* الْيَوْمَ تُجْزَىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ ۚ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ * وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ ۚ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ * يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ﴾«1»

روزى كه همه آنان آشكار مى‌شوند، [و] چيزى از آنان بر خدا پوشيده نمى‌ماند. [و ندا آيد:] امروز فرمانروايى ويژه كيست؟ ويژه خداى يكتاى قهّار است.* امروز هر كس را در برابر آنچه انجام داده است، پاداش مى‌دهند. امروز هيچ ستمى وجود ندارد؛ يقيناً خدا در حسابرسى سريع است. * و آنان را از روز نزديك بيم ده، آن گاه كه [از شدّت ترس‌] جان‌ها به گلوگاه رسد، در حالى كه همه وجودشان پر از غم و اندوه است. براى ستمكاران هيچ دوست مهربانى و شفيعى كه شفاعتش پذيرفته شود، وجود ندارد!* [او] چشم‌هايى را كه به خيانت [به نامحرمان‌] مى‌نگرد و آنچه را سينه‌ها پنهان مى‌دارند، مى‌داند.

روز قيامت تمام اسرار و حقايق مردم كشف مى‌شود و قدرت و دانش و قهاريت خداوند براى همه آشكار است و همه به آن اعتراف مى‌كنند، از اين رو ارزش‌ها بر اساس انگيزه‌هاست. يك نگاه با معناى متفاوت مى‌تواند عبادت يا خيانت باشد.

چشم چرانى، نگاه تحقيرآميز، نگاه براى تشويق به فساد، نيّت توطئه و فريب انسان‌ها، تصميم به گمراهى و عصيانگرى جوانان و علاقمند كردن مردم به باطل و پوچى‌گرى، از نمونه‌هاى خيانت چشم و انديشه و قلب است كه در جامعه امروزى به شدّت رواج دارد.

يكى از راه‌هاى جلوگيرى از منكرات توجّه دادن مردم به علم الهى بر پنهان و آشكار آنهاست كه خداوند به پيامبرش مى‌فرمايد:

﴿وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفَىٰ﴾«2»

و اگر سخن خود را با صداى بلند آشكار كنى [يا پنهان بدارى، براى خدا يكسان است‌]؛ زيرا او پنهان وپنهان‌تر را مى‌داند.

محمد بن مسلم گفت از امام صادق (عليه السلام) درباره آيه فوق پرسيدم، حضرت فرمود:

السِّرُّ ما كَتَمْتَهُ فى‌ نَفْسِكَ وَ أَخْفى‌ ما خَطَرَ بِبالِكَ ثُمَّ أَنْسَيْتَهُ.«3»

سرّ آن است كه در دل پنهان مى‌كنى و أخفى آن است كه از ذهنت عبور كرده ولى آن را فراموش كرده‌اى.

يعنى نه تنها از ديگران پنهان است بلكه خود نيز از آن غافل شده‌اى، از اين باب است كه رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) فرمود:

اكْثِرْ مِنْ صَدَقَةِ السِّرِّ، فَإِنَّها تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ جَلَّ جَلالُهُ.«4»

صدقه پنهانى زياد بده؛ زيرا آن خشم پروردگار بلند مرتبه را فرو مى‌نشاند.

و حضرت على (عليه السلام) در اندرزهاى خويش فرمود:

نَحْمَدُهُ عَلى‌ ما أَخَذَ وَ اعْطى‌ وَ عَلى‌ ما ابْلى‌ وَ ابْتَلى‌. الْباطِنُ لِكُلِّ خَفِيَّةٍ وَ الْحاضِرُ لِكُلِّ سَريرَةٍ. الْعالِمُ بِما تُكِنُّ الصُّدُورُ وَ ما تَخُونُ الْعُيُونُ وَ نَشْهَدُ انْ لا الهَ غَيْرُهُ وَ انَّ مُحَمَّداً (صلى الله عليه و آله) نَجيبُهُ وَ بَعيثُهُ، شَهادَةً يُوافِقُ فيهَا السِّرُّ الْاعْلانَ وَ الْقَلْبُ اللِّسانَ.«5»

خداى را مى‌ستاييم بر آنچه گرفت و آنچه عنايت فرمود، و بر آنچه لطف كرد و بر آنچه آزمايش نمود، آگاه به هر نهان است، و حاضر در كنار هر راز، آگاه است به آنچه در سينه‌ها نهفته، و به خيانت ديده‌ها عالم است. و شهادت مى‌دهيم كه خدايى جز او نيست، و محمّد (صلى الله عليه و آله) برگزيده و فرستاده اوست، شهادتى كه در آن نهان با آشكار و قلب با زبان موافق است.

ابوحمزه ثمالى گويد كه:

امام زين العابدين (عليه السلام) در دل شب توشه‌اى از نان برمى‌داشت و به فقراى مدينه صدقه مى‌داد و مى‌فرمود: صدقه پنهانى آتش خشم پروردگار را فرو مى‌نشاند. چون رحلت نمود در هنگام غسل ديدند كه آثار كشيدن بار بر پشت مبارك آن حضرت نمايان است، از كيفيت آن پرسيدند: گفته شد انبان‌هاى آرد در شب برمى‌داشت و بر گرد كوچه‌هاى مدينه مى‌گرديد و به مستمندان آذوقه پنهانى مى‌رساند.«6»

2- گنجينه‌هايى كه به گونه طبيعى پنهان و مرموز است:

در طبيعت آفرينش حقّ، سرمايه‌هاى مادّى يا معنوى نهفته است كه نيازمند كاوش و تلاش براى دست‌يابى به آنهاست، مانند گنجى كه در آثار باستانى قرار دارد و يا معدن طلايى كه در دل كوه‌ها يا صخره‌هاى بزرگ و بستر رودخانه‌ها پوشيده است و موانع طبيعى آنها را پوشش داده است و از ديدگان عادى انسان و حيوانات مصون مانده است. اين گونه حجاب‌هاى طبيعى هم، در محضر خداوند آشكار و روشن است.

حق تعالى اندرز لقمان حكيم به فرزندش را چنين بازگو مى‌فرمايد:

﴿يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ﴾«7»

پسركم! اگر عمل هم‌وزن دانه خردلى و در درون سنگى يا در آسمان‌ها يا در دل زمين باشد، خدا آن را [در قيامت براى حسابرسى‌] مى‌آورد؛ يقيناً خدا لطيف و آگاه است.

هنگامى كه خداوند حكيم همه اسماى الهى را كه عبارت بود از حقايق و اسرار هستى به آدم آموخت سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى‌گوييد از اسامى اينها به من خبر دهيد. فرشتگان گفتند: پروردگارا! تو پاك و منزّهى، ما چيزى جز آنچه تو به ما آموخته‌اى نمى‌دانيم، تو دانا و حكيم هستى و سپس به آدم خطاب فرمود:

﴿قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ﴾«8»

[خدا] فرمود: اى آدم! فرشتگان را از نام‌هاى آنان خبر ده. پس هنگامى كه نام‌هايشان را به فرشتگان خبر داد [خدا] فرمود: آيا به شما نگفتم كه من يقيناً نهانِ آسمان‌ها و زمين را مى‌دانم، و به آنچه شما آشكار مى‌كنيد و به آنچه پنهان مى‌داريد، دانايم؟

در نتيجه، مسأله‌اى از اسرار آفرينش بر حقّ و ملكوتيان پنهان نمى‌ماند و حتى گاهى بعضى از انسان‌ها بر اثر رياضت و قناعت نفس به كشف حقايق و اسرارى از خلقت و طبيعت، آگاهى مى‌يابند كه از تجلّيات انوار الهى بر جان آنان است.

در تسبيح امام حسن بن على (عليه السلام) در روز چهارم ماه آمده است:

سُبْحانَ مَنْ هُوَ مُطَّلِعٌ عَلَى خَوازِنِ الْقُلُوبِ سُبْحانَ مَنْ هُوَ مُحْصِى عَدَدَ الذُّنوُبِ سُبْحانَ مَنْ لايَخْفى‌ عَلَيْهِ خافِيَةٌ فِى السَّماواتِ وَ الأَرْضِ سُبْحانَ المُطَّلِعِ عَلَى السَّرائِرِ عالِمِ الْخَفِيَّاتِ سُبْحانَ مَنْ لايَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ فِى الْأَرْضِ وَ لا فِى السَّماءِ سُبْحانَ مَنِ السَّرائِرُ عِنْدَهُ عَلانِيَةٌ وَ الْبَوَاطِنُ عِنْدَهُ ظَواهِرَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ.«9»

منزّه است كسى كه او بر اندوخته‌هاى دل‌ها آگاه است؛ منزّه است كسى كه شمارنده گناهان است؛ منزّه است كسى كه نهان‌هاى آسمان و زمين بر او پنهان نيست؛ منزّه است خدايى كه بر رازها آگاه است و نهان‌ها را مى‌داند؛ منزّه است كسى كه ذرّه‌اى از آسمان و زمين بر او پوشيده نيست؛ منزّه است كسى كه رازها پيش او آشكار است و حقيقت امور پيش او ظاهر است؛ منزّه است خدايى كه سزاوار ستايش است.

3- مسائل و امور مهمّى كه از پيچيده‌ترين و دقيق‌ترين مشكلات عقلى است:

گاهى در تكوين يا تشريع خلقت، نكته‌هايى از نظر علمى يا عقلى در پرده ابهام است كه براى هيچ كس قابل حل نيست؛ به گونه‌اى كه انديشه‌هاى عقلا و افكار ژرف‌نگر بزرگان دانش و فضل، در آن وامانده و قابل دست‌يابى نيست.

مانند مجهولات هستى و مبهمات علمى كه در پيرامون نظام حق روشن است. و تعبير از خداوند به لطيف در آيات و روايات اشاره به همين آگاهى به ظرايف و لطايف است كه پوشيده از ديگران است.

بسيارى از دانشمندان اسلامى مانند ابوعلى سينا و ابوريحان بيرونى و ... وقتى كه در مسائل پيچيده علمى مانند علوم رياضى و طب و فلسفه به بن بست مى‌رسيدند؛ در درگاه الهى به مناجات مى‌پرداختند و با عبادت و توسّل، مسأله را آسان مى‌كردند.

آنگاه كه خداوند مى‌فرمايد:

﴿اللَّهُ لَطِيفُ‌ بِعِبَادِهِ ‌يَرْزُقُ مَن يَشَآءُ وَ هُوَ الْقَوِىُّ الْعَزِيزُ﴾«10»

خدا نسبت به بندگانش بسيار مهربان و نيكوكار است، هر كه را بخواهد روزى مى‌بخشد و او نيرومند و تواناى شكست‌ناپذير است.

﴿لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾«11»

چشم‌ها او را در نمى‌يابند، ولى او چشم‌ها را درمى‌يابد، و او لطيف و آگاه است.

در معناى لطف، نرمى و دقّت نهفته است، خداوند لطيف است يعنى به دقايق امور احاطه دارد و هر كارى را با آرامش و عميق انجام مى‌دهد. رزق خداوند شامل مسائل علمى و فكرى هم مى‌شود؛ زيرا كه انسان براى كسب آن‌ها كوشش مى‌كند و پروردگار لذّت درك و فهم آنها را توفيق مى‌دهد.

امام رضا (عليه السلام) در تفسير اسماى الهى و مقايسه با صفات انسانى مى‌فرمايد:

لطيف بودن خدا به معناى كمى و باريكى و خُردى نيست، بلكه به معناى نفوذ (علم و قدرت او) در اشيا و غيرقابل درك بودن است. چنان كه به مردى مى‌گويى: اين امر از من لطيف شد و فلانى در كردار و رفتار لطيف است، به او خبر مى‌دهى كه عقل تو در آن امر درمانده و به طورى عميق و باريك گشته، كه انديشه درك آن نكند، همچنين لطيف بودن خداى تبارك و تعالى از اين نظر است كه به حد و وصف درك نشود و لطافت ما به معنى كوچكى و كمى است. پس در اسم شريك او شده‌ايم و معنا مختلف گشته است.«12»

4- اسرار غيبى آفرينش كه از ديد عقل و چشم انسان پوشيده است:

گاهى رموزى در هستى و مصالحى در نظام احسن است كه كسى از آن آگاه نيست، مگر آن كه در ارتباط با خدا و يا پيامبران و يا يكى از اولياى خدا با آموزه‌هاى الهى آگاه شود.

مانند وحى و همه امور ماوراى مادّيات و نظام آينده جهان و معاد و مسائل آن و علم به جايگاه فرشتگان و امدادهاى غيبى و بسيارى از اسرارى كه در پاداش و كيفر اعمال انسان نهفته است. اين گونه اسرار نيز براى مبدأ علم ذات حق تعالى، هرگز مستور نيست.

خداوند درباره اين احاطه حكمت‌آميز مى‌فرمايد:

﴿وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾«13»

و كليدهاى غيب فقط نزد اوست، و كسى آنها را جز او نمى‌داند. و به آنچه در خشكى و درياست، آگاه است، و هيچ برگى نمى‌افتد مگر آنكه آن را مى‌داند، و هيچ دانه‌اى در تاريكى‌هاى زمين، و هيچ تر و خشكى نيست مگر آنكه در كتابى روشن [ثبت‌] است.

دامنه علم غيب، گسترده‌تر از علوم عادى است؛ زيرا خداوند به كل و جزء علم دارد و نظام هستى بر اساس برنامه پيش بينى شده‌اى طرّاحى شده است كه عجله و زيركى مردم هيچ تأثيرى در حكمت خداوند ندارد و كفر و شرك و نفاق و نيرنگ و جنگ بشر، در مصلحت حق خدشه وارد نكند.

______________________________

(1)- غافر (40): 16- 19.

(2)- طه (20): 7.

(3)- بحار الأنوار: 4/ 79، باب 2، حديث 2؛ معانى الاخبار: 143.

(4)- بحار الأنوار: 93/ 176، باب 21، حديث 4؛ الخصال: 1/ 181، حديث 246.

(5)- نهج البلاغه: خطبه 132.

(6)- كشف الغمه: 2/ 77؛ بحار الأنوار: 46/ 88، باب 5، حديث 77.

(7)- لقمان (31): 16.

(8)- بقره (2): 33.

(9)- بحار الأنوار: 91/ 206، باب 37، حديث 3؛ الدعوات، راوندى: 91.

(10)- شورى (42): 19.

(11)- انعام (6): 103.

(12)- الكافى: 1/ 118، حديث 1؛ بحار الأنوار: 4/ 176، باب 2، حديث 5.

(13)- انعام (6): 59.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^