خداوند كريم در قرآن مجيد نزديك به يكصد و چهل و پنج مرتبه به واژه نار و آتش جهنّم اشاره فرموده است و آن را جايگاه زشت و تلخى براى دوزخيان معرفى مىفرمايد:
كسى كه از خدا مىترسد، به زودى متذكّر مىشود.* و كسى كه از همه بدبختتر است از آن كناره مىگيرد.* همان كسى كه در آتش بزرگتر در مىآيد.
درباره ورود فرعون و همراهانش به دوزخ مىفرمايد:
[فرعون] روز قيامت پيشاپيش قومش مىرود، پس آنان را به آتش درمىآورد، و بد نصيب و سهمى است [آتشى] كه در آن وارد مىشود.
درباره عاقبت عيب جويان و ثروتمندان مىفرمايد:
و تو چه مىدانى آن شكننده چيست؟* آتش برافروخته خداست* [آتشى] كه بر دلها برآيد و چيره شود.* آن آتش بر آنان سربسته است [كه هيچ راه گريزى از آن ندارند؛]* [آتشى] در ستونهايى بلند و كشيده.
از اوصافى كه برخى از آيات و روايات براى آتش دوزخ برشمردهاند اين كه:
1- آتش جهنّم، سوزان و سياه و گداخته است و هيچگونه نورى در آن وجود ندارد. پس روشن مىگردد كه صورت آتش جهنّم غير از آتشهايى است كه ما شناختهايم؛ زيرا شعلههاى آتشهاى دنيا روشن و گرماى آن معتدل شده، تا بتوانيم وجود آن را درك كنيم ولى در آخرت، تاريك و ظلمانى است؛ زيرا ريشه و فروزانى آتش دوزخ، سياهى جهل و ظلمت هواى نفسانى و گناهان انسان است. بنابراين به تناسب ارتباط معلول با علّت؛ آتش بازتاب گناه است.
2- مقدار اندكى از آتش دنيا دردآور و گذرا است؛ اما آتش آخرت سخت آزار دهنده و دردناك و پيوسته است و كم آن هم بسيار كار مىكند.
3- آتش دنيا هر چه دور باشد اثرش كمتر است اما آتش دوزخ بر اثر سياهى اعمال شعله ور مىشود و امواج آتش در موج بزرگتر قرار مىگيرد و بر انسان تسلّط دارد در نتيجه دورى و نزديكى معنا ندارد و با حالت برخورد خشمناك، همه دوزخيان را در خود غرق مىكند.
4- آتش جهنّم گوشت و استخوانها را پوسانده و از هم مىدرد سپس براى چشيدن عذاب تازهتر به حالت اوّليه بازمىگردد و فرصت اظهار تشنگى، براى نوشيدن جرعهاى آب را از او مىگيرد.
5- آتش دوزخ داراى شعور و تصميم است و در برابر دوزخيان كه التماس و خشوع دارند تا درباره گناهان تخفيف و سبكى نشان دهد. قدرت نافرمانى حق را ندارد بلكه با تمام ظرفيّت خود عمل مىكند.
گوناگونى عذابهاى جهنّم از اين روست كه كيفر و پاداشهاى قيامت قراردادى و مجازى نيست، بلكه هر چه به وجود مىآيد بازتاب اعمال انسان است كه از آن سو فرستاده است.
آتش خدايى كه بر دلها شعلهور مىشود همان ضربههاى روحى و جسمى است كه بر خود و مردم وارد كرده است و هر چه خود كرده را ديگر تدبير نيست و هر چه هست رفتار شخصى انسان است كه به صورت نور يا نار جلوهگر شده است.
رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) مىفرمايد:
اين آتش دنيا يكى از هفتاد جزء آتش دوزخ است كه هر يك از آن اجزا، گرماى خود را دارد.
و نيز مىفرمايد:
اهل دوزخ بر اثر آتش درشت مىشوند كه هر يك از دندانهايش به اندازه كوه احد مىشود.
حضرت على (عليه السلام) مىفرمايد:
بپرهيزيد از آتش كه گرمى آن سخت و ژرفايش دور و زيورهاى آن آهن است.
و نيز مىفرمايد:
بدانيد كه اين پوست نازك را طاقت بر آتش نيست، پس به خود رحم كنيد، كه شما خود را در دنيا به مصائب و رنجها امتحان كردهايد. آيا مشاهده كردهايد كه يكى از شما به خاطر خارى كه به بدنش فرو مىرود و از لغزيدنى كه دچار خونريزى مىگردد، و از ريگ داغى كه او را مىسوزاند چگونه ناله سر داده و اظهار درد مىكند؟ پس چه طاقت و حالى خواهد داشت وقتى بين دو طبقه از آتش قرار گيرد، در حالى كه همخوابه سنگ سوزان و همنشين شيطان گردد؟! آيا مىدانيد وقتى مالك دوزخ بر آتش خشم گيرد آتشها به روى هم غلتيده و يكديگر را به سختى مىكوبند، و هر گاه به آتش بانگ زند آتش دوزخ بىتابانه از نهيب او در ميان درهاى جهنّم برجهد؟!
و نيز مىفرمايد:
سختترين مردم به حسب عذابِ قيامت مردى است كه خوبى را به بدى پاداش مىدهد.
______________________________
(4)- كنز العمال: 14/ 521، حديث 33477؛ الدرّ المنثور: 1/ 36.
(5)- كنز العمال: 14/ 529، حديث 39516؛ مسند احمد بن حنبل: 4/ 367.