فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 32 از دعای 32 ( امید به فضل و رحمت خداوند )

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَجِرْنِي مِنْهَا بِفَضْلِ رَحْمَتِكَ ، وَ أَقِلْنِي عَثَرَاتِي بِحُسْنِ إِقَالَتِكَ ، وَ لَا تَخْذُلْنِي يَا خَيْرَ الُْمجِيرِينَ
بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا به بسيارى رحمت و مهربانى خود از آتش پناه ده، و به نيكوئى گذشت خويش از لغزشهايم درگذر، و مرا خوار مگردان، اى بهترين پناه دهندگان‌

نماز شب‌

از عبادات بسيار مهمى كه نور چشم عاشقان حضرت حق، و چراغ قلب عارفان واله، و نيروى جان اولياى الهى است نافله شب مى‌باشد.

بيداران راه محبوب، و سالكان مجذوب گفته‌اند: اگر سحر نبود، براى حيات انسان منفعتى تصور نمى‌شد. مشتاقان لقاى دوست، و شيفتگان حضرت محبوب براى نيمه شب تا سحر ارزش فوق العاده قائلند.

آنان آن وقت را وقت خاص مى‌دانند، و خواب را در آن زمان بر خويش حرام مى‌كنند.

قسمت اول شب را مى‌خوابند، تا در آن وقت نورانى نخوابند، و اول شب را از هر شغلى دست بر مى‌دارند، تا در آن زمان به عبادت و طاعت، و مناجات و راز و نياز مشغول باشند.

آنان حاضر نيستند راز و نياز با خدا را در نيمه شب، و مناجات با حضرت معبود را در وقت سحر، با چيزى در اين معركه هستى معاوضه كنند.

چون سخن از دلبر ما مى‌رود

شاهدان را رنگ سيما مى‌رود

چون حديث يار بى پروا كنيد

اين دل شوريده از جا مى‌رود

در دل ما آتماشا كن ببين‌

تا چه شور و تا چه غوغا مى‌رود

وين سر شوريده ما را نگر

دم به دم تا در چه سودا مى‌رود

دل هنوز از هيبت روز الَست‌

مى‌تپد هر لحظه از جا مى‌رود

چون بلى گفتيم در روز نخست‌

بر سر ما اين بلاها مى‌رود

يك نظر آن لعل ميگون ديده‌ام‌

خون هنوز از ديده ما مى‌رود

يار آمد گفتگو را بس كنيم‌

صحبتش از كيسه ما مى‌رود

نى غلط، كى يار آمد سوى ما

در سر ديوانه سودا مى‌رود

زآتش هجران جانان هر سحر

دود آه فيض بالا مى‌رود

(فيض كاشانى)

نماز شب در قرآن‌

بسيارى از مفسّران بزرگ با كمك احاديث اهل بيت (عليهم السلام)، و شواهد و قرائن شرعيه برنامه نماز شب را از آيات قرآن مجيد استفاده كرده‌اند:

﴿وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَىٰ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا﴾«1»

و پاسى از شب را براى عبادت و بندگى بيدار باش كه اين افزون [بر واجب،] ويژه توست، اميد است پروردگارت تو را [به سبب اين عبادت ويژه‌] به جايگاهى ستوده برانگيزد.

﴿يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا﴾«2»

اى جامه بر خود پيچيده!* شب را جز اندكى [كه ويژه استراحت است، براى عبادت‌] برخيز.

﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ * فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾«3»

[ملازم بستر استراحت و خواب نيستند، بلكه‌] پهلوهايشان از خوابگاه‌هايشان دور مى‌شود در حالى كه همواره پروردگارشان را به علت بيم [از عذاب‌] و اميد [به رحمت و پاداش‌] مى‌خوانند و از آنچه آنان را روزى داده‌ايم، انفاق مى‌كنند.* پس هيچ كس نمى‌داند چه چيزهايى كه مايه شادمانى و خوشحالى آنان است به پاداش اعمالى كه همواره انجام مى‌داده‌اند، براى آنان پنهان داشته‌اند.


نماز شب در روايات‌

در حديثى از قول رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نقل شده كه آن حضرت فرمود: پروردگار مى‌فرمايد:

اعْدَدْتُ لِعِبادِىَ الصّالِحينَ ما لا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لا اذُنٌ سَمِعَتْ وَ لا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَرٍ.«4»

من براى بندگان شايسته‌ام نعمت‌هائى فراهم كرده‌ام كه هيچ چشمى نديده، و هيچ گوشى نشنيده و بر فكر كسى نگذشته است.

كسى كه مى‌خواهد از اين فيض عظيم و اين نعمت معنوى بى نظير فايده ببرد، به ناچار بايد با استراحت زياد و عافيت‌طلبى و كثرت خواب مبارزه كند، كه خواب زياد و استراحت بيش از اندازه نابود كننده عمر و محروم كننده انسان از فيوضات الهيه است.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى‌فرمايد: مادر حضرت سليمان به فرزندش فرمود:

يا بُنَىَّ ايّاكَ وَ كَثْرَةَ النَّوْمِ بِاللَّيلِ، فَانَّ كَثْرَةَ النَّوْمِ بِاللَّيْلِ تَدَعُ الرَّجُلَ فَقيراً يَوْمَ الْقِيامَةِ.«5»

فرزندم از زياد خوابيدن در شب خوددارى كن، كه زيادى خواب به وقت شب انسان را در روز قيامت فقير و تهيدست مى‌گذارد.

امام صادق (عليه السلام) به سليمان ديلمى فرمود:

يا سُلَيْمانُ لا تَدَعْ قِيامَ اللَّيْلِ، فَانَّ الْمَغْبُونَ مَنْ حُرِمَ قِيامَ اللَّيْلِ.«6»

اى سليمان! دست از شب خيزى بر مدار، كه مغبون آن انسانى است كه از قيام به هنگام شب محروم بماند.

و نيز آن حضرت فرمود:

ابْغَضُ الْخَلْقِ الَى اللَّهِ جيفَةٌ بِاللَّيْلِ، بَطّالٌ بِالنَّهارِ.«7»

مبغوض‌ترين مردم به نزد خداوند آن كسى است كه مردار در شب و تبهكار در روز باشد.

لقمان به فرزندش فرمود:

يا بُنَىَّ لايَكُنِ الدِّيْكُ اكْيَسَ مِنْكَ وَ اكْثَرَ مُحافَظَةً عَلَى الصَّلَواتِ، الا تَراهُ عِنْدَ كُلِّ صَلاةٍ يُؤَذِّنُ لَها، وَ بِالاْسحارِ يُعْلِنُ بِصَوْتِهِ وَ انْتَ نائِمٌ.«8»

فرزندم! مبادا كه خروس صبح از تو هوشيارتر و به اوقات نماز از تو مراقب‌تر باشد، آيا نبينى كه به هنگام هر نماز اعلام دخول وقت نمايد، و سحرگاهان ندا به آواى بلند سر مى‌دهد در حالى كه تو در خوابى؟!

وجود مقدّس حضرت حق در خطاب به موسى بن عمران فرمود:

اى پسر عمران! دروغ مى‌گويد آن كه گمان مى‌كند مرا دوست دارد، در حالى كه چون شب فرا مى‌رسد از من چشم مى‌پوشد و به خواب مى‌رود. مگر چنين نيست كه هر عاشقى خلوت با معشوقش را دوست مى‌دارد؟

هان اى پسر عمران! اين منم كه بر حال دوستانم آگاهم، چون شب آنان را فراگيرد چشم دلشان را دگرگون مى‌سازم، و عقوبتم را در مقابل ديدگانش مجسم مى‌كنم آن گونه كه از راه شهود و رويارويى با من به مخاطبه مى‌پردازند و در حضور با من به گفتگو مى‌نشينند.

اى پسر عمران! در دل شب‌هاى تار از دلت خشوع، و از بدنت خضوع، و از چشمانت اشك نثار من كن و مرا بخوان كه مرا به خود نزديك و اجابت كننده دعوتت خواهى يافت.«9»

«الهى» آن بلبل شيداى گلستان عشق مى‌فرمايد:

چو شب گردد اگر هشيارى اى دوست‌

نباشد خوشتر از بيدارى اى دوست‌

چو شب گردد چو شمع محفل اى جان‌

به دل سوزو به چشم اشكى بيفشان‌

چو شب گردد به ساز عشق برخيز

رها كن دل به زلف دلبر آويز

به همراه شباهنگان افلاك‌

به راه عشق تاز از بستر خاك‌

به خاك از آب چشمان آتش افروز

دل از مه طلعتان آسمان سوز

به ديده باش چون ابر گهربار

به دل سوزانتر از شمع شرر بار

چو مرغ حق به دل با ناله زار

به ذكر حق سحر گردان شب تار

كه بخشندت ز الطاف الهى‌

ز آه شب نشاط صبحگاهى‌

(مهدى الهى قمشه‌اى)


گفتار عبداللّه بن يعفور با امام صادق (عليه السلام)‌

در حديث بسيار مهمى، عبداللَّه بن يعفور اين انسان والا وكم نظير به حضرت صادق (عليه السلام) عرضه داشت: فدايت شوم، به من بگوييد آن ساعتى كه نزديكترين لحظه‌هاى انسان به خداست و خدا به او نزديك است كدام ساعت است؟

فرمود: چون آخر شب برخيزد در حالى كه چشم‌ها در خوابند، وضويى شاداب گرفته و در عبادتگاه خود بايستد و با حضور قلب و توجّه دل به خدا، تكبير نماز گفته و با تلاوت قسمت‌هايى از قرآن دو ركعت نماز بجاى آورده و آنگاه برخيزد براى ادامه نماز، در اين موقع از جانب عرش اين ندا برخيزد:

اى بنده‌اى كه در حال خواندن خدائى، احسان و خير از جانب عالم ملكوت بر سرت در حال پخش و ريزش است، و فرشتگان در كنار قدم‌هايت تا اوج آسمان اطرافت را گرفته و خداى مهربان ندا مى‌كند:

اى بنده من! اگر بدانى با كه در حال گفتگو و راز و نيازى انفتال از خود نشان نمى‌دهى.

گفتم: اى پسر پيامبر! فدايت گردم مقصود از انفتال چيست؟

امام (عليه السلام) در حالى كه صورت خود را به سمت پشت سر مى‌چرخانيد فرمود:

انفتال اين است كه صورت و بدنت را برگردانى.«10»


گفتار مفضّل بن عمران با امام صادق (عليه السلام)‌

مفضّل بن عمر از حضرت صادق (عليه السلام) و آن حضرت از پدرانش روايت مى‌فرمايد كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

خداوند به دنيا وحى كرد: هر كس كه در خدمت تو باشد، تو او را به رنج و تعب بينداز، و هر كس كه تو را رها كند تو در خدمت او باش.

و هرگاه عبد در دل شب تار با مولاى خويش خلوت نموده با او به راز و نياز بپردازد، خداوند نور را در دل وى جايگزين سازد، و چون بگويد: اى ربّ من و اى ربّ من، خداوند جليل ندايش داده و گويد: لبَّيك اى بنده من، بخواه از من تا عطايت كنم، به من توكل نماى تا كفايتت نمايم. سپس حضرت حق به ملائكه فرمايد:

اى فرشتگان من، بنده‌ام را بنگريد در دل شب با من خلوت كرده در حالى كه بطالت پيشگان به لهو و لعب مشغولند، و غفلت زدگان در بستر خواب آرميده‌اند، اينك گواه باشيد كه من به طور حتم او را آمرزيدم.«11»


رواياتى ديگر در باب نماز شب‌

از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) روايت شده:

صَلاةُ اللَّيْلِ سِراجٌ لِصاحِبِها فِى ظُلْمَةِ الْقَبْرِ.«12»

نماز شب براى صاحبش در تاريكى برزخ چراغ است.

به موسى (عليه السلام) وحى فرمود:

قُمْ فِى ظُلمَةِ اللَّيْلِ اجْعَلُ قَبْرَكَ رَوْضَةً مِنْ رِياضِ الْجِنانِ.«13»

در ظلمت شب به عبادت برخيز كه به پاداش آن، قبرت را باغى از باغ‌هاى بهشت سازم.

رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) فرمود:

سَبَبُ النُّورِ فِى الْقِيامَةِ الصَّلاةُ فِى جَوْفِ اللَّيْلِ.«14»

آنچه در قيامت براى عبد موجب نور است نماز در دل شب مى‌باشد.

حضرت امام حسن عسگرى (عليه السلام) فرمود:

انَّ الْوُصُولَ الَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لا يُدْرَكُ الّا بِامْتِطاءِ اللَّيْلِ.«15»

رسيدن به حضرت اللَّه سفر و سيرى است كه جز با مركبِ شب پيمودن راه، نيل به آن ممكن نيست.

انس بن مالك از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) روايت مى‌كند:

الرَّكْعَتانِ فِى جَوْفِ اللَّيْلِ احَبُّ الَىَّ مِنَ الدُّنْيا وَ ما فِيها.«16»

دو ركعت نماز در دل شب پيش من محبوب‌تر است از دنيا و آنچه در آن است.

حضرت صادق (عليه السلام) فرمود:

ما مِنْ عَمَلٍ حَسَنٍ يَعْمَلُهُ الْعَبْدُ الّا وَلَهُ ثَوابٌ فِى الْقُرآنِ الّا صَلاةَ اللَّيْلِ، فَانَّ اللَّهَ لَمْ يُبَيِّنْ ثَوابَها لِعَظيمِ خَطَرِها عِنْدَهُ.«17»

هر كار نيكى كه عبد انجام مى‌دهد در قرآن از براى آن پاداشى گفته شده مگر نماز شب، كه چون پاداشش بسيار بزرگ بوده خداوند آن را بيان نفرموده است.


شب زنده دارى و زيبايى چهره‌

اسماعيل بن موسى از برادر بزرگوارش حضرت رضا (عليه السلام) روايت مى‌كند كه از حضرت زين‌العابدين (عليه السلام) پرسيدند: چگونه است كه شب‌زنده‌داران از ميان مردم به زيبائى چهره و خوش صورتى ممتازند؟

فرمود: از آن جهت است كه آنان با پروردگار خود خلوت كرده‌اند و خداوند مهربان آنان را با جامه‌اى از نور خود پوشانده است.«18»

شب به خاطر اين‌كه چشم و گوش از ديدنى‌ها و شنيدنى‌ها به دور است، دل از هر جهت فارغ و پس حضور قلب و طمأنينه نفس بيشتر است و همگامى دل با زبان در ذكر و دعا و تلاوت قرآن صادق‌تر و به نشاط و اخلاص در عمل نزديكتر است.

قرآن مى‌فرمايد:

﴿انَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِىَ اشَدُّ وَطْاً وَ اقْوَمُ قِيلًا﴾«19»

بى‌ترديد عبادت [ى كه در دل‌] شب [انجام مى‌گيرد] محكم‌تر و پايدارتر و گفتار در آن استوارتر و درست‌تر است.

آخوند ملا حسينقلى همدانى آن عارف بزرگ و سالك كم نظير فرموده است:

كسانى كه در مقامات دين به جائى رسيده‌اند همه از شب خيزها بوده‌اند، از غير آنها رسيدن به كمالات معنوى ديده نشده است.


داستانى در رابطه با نماز شب‌

شيخ جعفر كبير معروف به كاشف الغطاء در يكى از شب‌ها براى تهجّد برخاست، فرزند جوانش را از خواب بيدار كرد و به او فرمود: بيا به حرم مطهّر حضرت امير (عليه السلام) رفته در آن‌جا نماز شب بخوانيم.

فرزند جوان كه برخاستن از بستر گرم در آن وقت شب برايش سخت بود در مقام عذرخواهى برآمده عرض كرد: پدرجان من اكنون آماده اين برنامه نيستم شما منتظر من نباشيد.

فرمود: نه، من اين‌جا ايستاده و منتظرم تا شما مهيّا شويد، فرزند جوان به ناچار از جاى برخاست و وضو گرفت و دنبال پدر به راه افتاد. كنار درب صحن رسيدند، در آن‌جا فقيرى را ديدند نشسته و دست سؤال براى گرفتن پول به سوى مردم دراز كرده است!

شيخ جعفر رو به فرزندش نمود و فرمود: اين شخص در اين وقت شب براى چه اين‌جا نشسته است؟ عرض كرد: براى گدايى. فرمود: چه مقدار ممكن است از رهگذران عايد او شود؟ عرضه داشت: احتمالًا يك تومان (به پول آن زمان).

فرمود: فرزندم درست فكر كن، ببين اين آدم براى مبلغى ناچيز در اين وقت شب دست از راحت و استراحت و خواب ناز برداشته و دست ذلّت به سوى مردم دراز كرده، آيا تو به اندازه اين شخص اعتماد به وعده‌هاى حق درباره شب بيداران و متهجّدان ندارى كه فرموده:

﴿فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾«20»

پس هيچ كس نمى‌داند چه چيزهايى كه مايه شادمانى و خوشحالى آنان است به پاداش اعمالى كه همواره انجام مى‌داده‌اند، براى آنان پنهان داشته‌اند.گفته‌اند: فرزند جوان از شنيدن اين سخن چنان متنبّه شد كه تا آخر عمر از سعادت شب بيدارى و تهجّد برخوردار بود.«21»


اثر سحرخيزى‌

حضرت صادق (عليه السلام) فرموده است:

شَرَفُ الْمُؤْمِنِ صَلاتُهُ بِاللَّيْلِ، وَ عِزُّهُ كَفُّ الاْذى عَنِ النّاسِ.«22»

بزرگوارى و شرف مؤمن نماز اوست در شب، و عزّتش خوددارى از آزار مردم است.

امير المؤمنين (عليه السلام) در نامه‌اى به ابن حنيف مى‌فرمايد:

طُوبى‌ لِنَفْسٍ ادَّتْ الى‌ رَبِّها فَرْضَها، وَ عَرَكَتْ بِجَنْبِها بُؤْسَها وَ هَجَرَتْ فِى اللَّيْلِ غُمْضَها حَتّى‌ اذا غَلَبَ الْكَرى‌ عَلَيْها افْتَرَشَتْ ارْضَها وَ تَوَسَّدَتْ كَفَّها فى مَعْشَرٍ اسْهَرَ عُيُونَهُمْ خَوْفُ مَعادِهِمْ وَ تَجافَتْ عَنْ مَضاجِعِهِمْ جُنُوبُهُمْ وَ هَمْهَمَتْ بِذِكْرِ رَبِّهِمْ شِفاهُهُمْ، وَ تَقَشَّعَتْ بِطُولِ اسْتِغْفارِهِمْ ذُنُوبُهُمْ.«23»

خوشا به حال كسى كه واجبات پروردگارش را به جا آورده، و مشكلات را تحمّل نموده، و در شب از خواب خوش دورى كرده، تا وقتى كه خواب بر او چيره شود زمين را فرش خود گرفته، و دست را بالش زير سر كند، در ميان جمعيّتى كه ترس از قيامت، ديده‌هايشان را بيدار گذاشته، و پهلوهاشان از بستر استراحت جدا شده، و لبهاشان به ذكر پروردگارشان آهسته و آرام گوياست، و گناهانشان به كثرت استغفار از بين رفته است.

حضرت صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد: پيامبر در ضمن وصيّتش به امام على (عليه السلام) فرمود:

تو را سفارش مى‌كنم به اعمال و صفاتى كه پيوسته با آنها باشى، آنگاه فرمود:

الهى! على را در اين برنامه يارى ده. تا سخنش به اين‌جا رسيد كه فرمود:

عَلَيْكَ بِصَلاةِ اللَّيْلِ، و عَلَيْكَ بِصَلاةِ اللَّيْلِ، و عَلَيْكَ بِصَلاةِ اللَّيْلِ.«24»

بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب.

راوى مى‌گويد: از حضرت صادق (عليه السلام) شنيدم كه فرمود:

انَّ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ تَعالى ثَلاثَةٌ: التَّهَجُّدُ بِاللَّيْلِ، وَ افْطارُ الصّائِمِ، وَ لِقاءُ الاْخْوانِ.«25»

از امورى كه خداوند آنها را وسيله نشاط قلب قرار داده؛ سه چيز است: نماز شب، افطار روزه‌دار به وقت مغرب، ديدار برادر مؤمن.


حكايت جنيد و اثر سحرخيزى‌

جنيد را پس از مرگ به خواب ديدند، از وى پرسيدند: چه شد؟ پاسخ داد:

طارَتْ تِلْكَ الاْشاراتُ، وَ طاحَتْ تِلْكَ الْعِباراتُ، وَ غابَتِ الْعُلُومُ، وَ انْدَرَسَتْ تِلْكَ الرُّسُومُ، وَ ما نَفَعَنا الّا رُكَيْعاتٌ كُنّا نَرْكَعُها فِى السَّحَرِ.«26»

رموز عرفانى از دست برفت، عبارات درهم ريخت، علوم از دل ناپديد گشت، و رسوم از هم پاشيد، و جز چند ركعت كوتاهى كه به هنگام سحر بجاى آورديم ما را چيز ديگرى سود نداد!


چگونگى نماز شب‌

نماز شب كه وقت آن از نيمه شب به بعد است يازده ركعت مى‌باشد. هشت‌ ركعت به صورت چهار نماز دو ركعتى به عنوان نافله شب، و دو ركعت تحت عنوان نماز شفع، و يك ركعت هم به عنوان نماز وَتر خوانده مى‌شود، و از ويژگى‌هاى اين يازده ركعت و ساير نوافل اين است كه در حال اختيار مى‌توان به هر صورتى به جا آورد.

از رسول حق (صلى الله عليه و آله) روايت شده:

چون عبد از محل خواب خود براى نماز شب به خاطر جلب رضاى ربّ برخيزد در حالى كه باقى مانده خواب هنوز به چشم اوست، خداوند به فرشتگانش به او مباهات مى‌كند و مى‌فرمايد: آيا نمى‌بينيد اين بنده‌ام را كه از خواب خوش خود دست برداشته و به نمازى كه بر او واجب نكرده‌ام برخاسته است! گواه باشيد كه من او را مشمول مغفرت خويش قرار دادم!«27»

از رسول الهى (صلى الله عليه و آله) روايت شده:

اذا كانَ آخِرُ اللَّيْلِ يَقُولُ اللَّهُ سُبْحانَهُ: هَلْ مِنْ داعٍ فَاجيبَهُ؟ هَلْ مِنْ سائِلٍ فَاعْطِيَهُ سُؤْلَهُ؟ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَاغْفِرَ لَهُ؟ هَلْ مِنْ تائِبٍ فَاتُوبَ عَلَيْهِ؟«28»

چون آخر شب فرا رسد خداوند مى‌فرمايد: آيا دعا كننده‌اى هست تا دعايش را اجابت كنم؟ آيا سؤال كننده‌اى هست تا خواسته‌اش را بدهم؟ آيا استغفار كننده‌اى هست تا او را بيامرزم؟ آيا توبه كننده‌اى هست تا توبه‌اش را بپذيرم؟

اين همه را مى‌توان در نماز شب به خصوص در قنوت نماز وتر ديد، به اين معنا كه نماز، دعا و درخواست است و در قنوتش توبه و استغفار، پس به توسط نماز شب مى‌توان به فيوضات عظيمه‌اى نايل شد.


آداب قنوت نماز شب‌

در آداب قنوت وتر آمده:

1- طولانى بودن آن را رعايت كنيد كه رسول حق (صلى الله عليه و آله) فرمود:

هر يك از شما قنوت نماز وترش طولانى‌تر است، آسايشش در موقف قيامت دراز مدت‌تر است.«29»

2- هفتاد بار استغفار كنيد.

3- هفت بار بگوييد: هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النّارِ.

4- سيصد بار الْعَفوْ بگوييد.

5- دست چپ را مقابل صورت گرفته و با دست راست عدد استغفار و ساير ذكرها را بشماريد.

6- براى چهل مؤمن دعا كنيد.

7- بكوشيد كه پرونده گذشته را به ياد آورده، و مواقف قيامت را در نظر نماييد تا اشك از ديدگانتان بر رخسارتان جارى گردد، كه اين اشك در پيش حق، قيمتى بس عظيم است.

امام صادق (عليه السلام) در بيان منافع نماز شب مى‌فرمايد:

نماز شب موجب رضاى حق، محبّت ملائكه، به پا داشتن سنّت انبيا، نور معرفت، اصل ايمان، راحتى بدن، ناخشنودى شيطان، سلاح عليه دشمنان، و باعث اجابت دعا، قبولى اعمال، بركت در رزق، شفيع بين انسان و ملك الموت، چراغ گور، زائر انسان در قبر تا قيامت، و سايه سر او در محشر، و تاج سر، و لباس بدن، و نور پيشاپيش حركت، و پوشش بين انسان و آتش جهنّم، و حجّتى بين عبد و حق، و مايه سنگينى ميزان، و جواز عبور از صراط، و كليد بهشت است.«30»


عظمت صدّيقان‌

در روايت بسيار مهمى آمده است؛ خداوند مهربان به يكى از صدّيقان وحى كرد:

براى من بندگانى هستند كه مرا دوست دارند، و من هم آنان را دوست دارم، آنان مشتاق من و من مشتاق آنهايم، آنان مرا در ياد دارند و من هم به ياد آنان هستم، و به من نظر دارند و من نيز به آنها نظر دارم، پس اگر تو قدم جاى قدم آنها نهى، تو را هم دوست خواهم داشت، و اگر از راه آنها منحرف شوى عقوبتت خواهم نمود.

عرضه داشت: الهى نشانه‌هاى آنان چيست؟

خطاب رسيد: آنان روزها همچون چوپان مهربانى كه مواظب گوسپندان خود هست به سايه مى‌نگرند و منتظر آمدن شب هستند، و همان گونه كه پرندگان هنگام غروب با شور و شوق عازم آشيانه خود مى‌گردند، اينان هم با همين حال به استقبال غروب خورشيد مى‌روند، پس آنگاه كه شب فرا رسيد و تاريكى همه جا را فرا گرفت و فرش‌ها پهن و همه گرد هم جمع شدند و هر دوستى با دوست خود خلوت نمود، اينان در برابر من به پاى مى‌ايستند و صورت‌هاى خود را بر خاك مى‌نهند و با تلاوت آياتم به مناجات و گفتگوى با من برمى‌خيزند، و نعمت‌هاى مرا سپاس مى‌گويند، پس آنان را مى‌بينى كه گاه گريه مى‌كنند و گاه شيون سر مى‌دهند، گاه آه مى‌كشند و گاه از معاصى و گناهان شكوه مى‌نمايند، و گاه ايستاده و گاه نشسته و گاهى در حال ركوع و گاه در سجده هستند، و آنچه را كه آنان به خاطر من تحمل مى‌كنند همه را مى‌بينم، و شكوه‌هائى كه از محبّت من بر لب دارند مى‌شنوم.

اول چيزى كه به آنها عطا مى‌كنم؛ سه چيز است:

1- نور خود را در دل‌هاى آنان مى‌افكنم، در نتيجه همان گونه كه من از آنها آگاهم آنها نيز از من با خبر خواهند بود.

2- اگر آسمان‌ها و زمين‌ها و آنچه را كه در ميان آنها هست در ميزان آنان ببينم باز آن را كم خواهم دانست.

3- روى سوى آنها مى‌كنم، آيا اگر كسى را روى به سويش كنم احدى مى‌تواند بفهمد كه چه به او عطا مى‌كنم؟«31»

پس از انجام نماز شب، خواندن دعاى سى و دوم «صحيفه سجاديه» لذّت فوق‌العاده دارد، دعائى كه حضرت زين‌العابدين (عليه السلام) هر شب پس از نماز شب قرائت مى‌كرد.

______________________________

(1)- اسراء (17): 79.

(2)- مزّمّل (73): 1- 2.

(3)- سجده (32): 16- 17.

(4)- مجمع البيان فى تفسير القرآن: 8/ 108، ذيل آيه 16 سوره سجده؛ صحيح البخارى: 6/ 21.

(5)- بحار الأنوار: 14/ 134، باب 10، حديث 8؛ من لايحضره الفقيه: 3/ 556، حديث 4913.

(6)- بحار الأنوار: 84/ 146، باب 6، حديث 20؛ وسائل الشيعة: 8/ 160، باب 40، حديث 10304.

(7)- بحار الأنوار: 84/ 158، باب 6، حديث 46؛ مستدرك الوسائل: 6/ 340، باب 34، حديث 6954.

(8)- إرشاد القلوب، ديلمى: 1/ 72، باب 18.

(9)- بحار الأنوار: 84/ 139، باب 6، ذيل حديث 7؛ الأمالى، شيخ صدوق: 356، حديث 1.

(10)- بحار الأنوار: 84/ 158، باب 6، حديث 46؛ مستدرك الوسائل: 6/ 334، باب 33، حديث 6939.

(11)- بحار الأنوار: 84/ 137، باب 6، حديث 4؛ مستدرك الوسائل: 5/ 207، باب 28، حديث 5708.

(12)- بحار الأنوار: 84/ 160، باب 6، حديث 52؛ إرشاد القلوب، ديلمى: 1/ 190، باب 52.

(13)- بحار الأنوار: 84/ 155، باب 6، ذيل حديث 38؛ مستدرك الوسائل: 6/ 331، باب 33، حديث 6932.

(14)- بحار الأنوار: 84/ 140، باب 6، ذيل حديث 8؛ تفسير القمى: 2/ 25، ذيل آيه 79 سوره اسراء.

(15)- بحار الأنوار: 75/ 380، باب 29، ذيل حديث 4.

(16)- بحار الأنوار: 84/ 148، باب 6، حديث 23؛ وسائل الشيعة: 8/ 156، باب 39، حديث 10292.

(17)- بحار الأنوار: 84/ 140، باب 6، حديث 8؛ وسائل الشيعة: 8/ 163، باب 40، حديث 10315.

(18)- بحار الأنوار: 84/ 159، باب 6، حديث 48؛ علل الشرايع: 2/ 366، باب 87، حديث 1.

(19)- مزّمّل (73): 6.

(20)- سجده (32): 17.

(21)- شب مردان خدا: 44.

(22)- بحار الأنوار: 84/ 141، باب 6، حديث 10؛ الخصال: 1/ 6، حديث 18.

(23)- نهج البلاغه: نامه 45.

(24)- وسائل الشيعة: 4/ 91، باب 25، حديث 4592؛ من لايحضره الفقيه: 1/ 484، حديث 1399.

(25)- بحار الأنوار: 84/ 143، باب 6، حديث 15؛ الأمالى، شيخ طوسى: 172، حديث 291.

(26)- شب مردان خدا: 64.

(27)- بحار الأنوار: 84/ 156، باب 6، حديث 40؛ مستدرك الوسائل: 6/ 332، باب 33، حديث 6934.

(28)- بحار الأنوار: 84/ 167، باب 7، ذيل حديث 9؛ وسائل الشيعة: 7/ 69، باب 25، حديث 8749.

(29)- بحار الأنوار: 82/ 199، باب 32، حديث 7؛ من لايحضره الفقيه: 1/ 487، حديث 1403.

(30)- بحار الأنوار: 84/ 161، باب 6، ذيل حديث 52؛ إرشاد القلوب، ديلمى: 1/ 191.

(31)- بحار الأنوار: 67/ 26، باب 43، حديث 28؛ المحجة البيضاء: 8/ 58.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^