بار خدايا خشگى (زمينهاى) شهرهاى ما را به آب دادن (باران فرستادن) خود زايل گردان، و وسوسه و انديشهى بد (يا كينه يا دشمنى يا خشم) دلهامان را با روزى دادن خويش بيرون نما، و ما را از خود به ديگرى مشغول و سرگرم مكن، و فزونى پيوستهى احسانت را از همهى ما (خداپرستان) جدا مساز، زيرا غنى و بىنياز كسى است كه تو او را بىنياز كردهاى، و سالم و بىگزند كسى است كه تو او را ( از آسيبها) نگاه داشتهاى
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.