عجيبتر اين كه از بندهى خود- كه روزىات را خورده و با آن بر طاعت تو توانا گرديده است- بهايى طلب نكردهاى، و بر سر ابزارهايى كه به مدد آنها به آمرزش تو راه يافته، بر او سخت نگرفتهاى، و اگر چنين كرده بودى، همهى دسترنج و نتيجهى كوشش وى، در برابر كوچكترين نعمت و احسان تو، از ميان مىرفت، و او در گرو ديگر نعمتهايت پيش تو مىماند. پس در اين صورت، كى مستحقق چيزى از ثواب تو بود؟ نه، كى مستحق بود؟