ولى تو آن خداوندى ز ذاتت
كه مالك مطلقى بر كائناتت
و حاكم مستبد بر مالكيت
بر اين كشور وجودى را حكومت
هنوز آنان كمر بهر عبادت
نكردندى دو تا بهر اطاعت
نياورده بجا از شكر نعمت
كه مملوك تو و مخلوق خلقت
و محكوم تو باشد در حكومت
تويى قادر كه با لطف و عطوفت
ثواب طاعتش را برده بالا
به بيش از طاعتش بر او مهيا
ز تو دورى نباشد مكرمت را
به خلق خويش از اين مرحمت را
كه زيرا سنت تو هست افضل
و انعام تو بر اين خلق اكمل
و از ذات مقدس جز ز بخشش
كه احسان مغفرت در آن درخشش