ببخشى كسى را تو اى دادگر
كه بيمش ز آزش بود بيشتر
بود نيز نوميديش بيش از آن
كه دارد اميد رهائى بجان
ولى نيست از رحمتت نااميد
بدينسان ندادست آزش نويد
بود نااميد از خودش بىگمان
كه طاعت نكردست چون بندگان
بر او هست بار گنه استوار
دليلش بود سست و بىاعتبار
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.