كسى را نوازى تو اى كردگار
كه هر چند اميد آرد به كار
ولى بيمش از خشم تو بيشتر
كه از كردهى خويش دارد خبر
نه از آن كه باشد ز تو نااميد
طمع شد ز نادانى او را پديد
همانا كه اين غافل تيرهبخت
از آن كار را ديده بر خويش سخت
كه نيكى شد از دفترش ناپديد
ز زشتى در آن جاى خالى نديد
و گر حجتى آورد بر گناه
نگردد گشاده از آن هيچ راه
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.