خداى من! با كسى چنين رفتار مىكنى كه ترسش از تو بيش از اميد و طمعش به توست، و نوميدش از نجات سختتر از اميدش به رهايى است، البته نه طورى كه نوميدش قطع اميد بوده، يا اميد و طمعش غرور و غفلت باشد، بلكه به خاطر آن كه نيكىهاى او در ميان بدىهايش اندك است، و دليلهاى او درباره همه وزر و وبالهايش سست است.
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.