فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 13 از دعای 4 ( درود الهی بر تابعین )

اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى التَّابِعِينَ مِنْ يَوْمِنَا هَذَا إِلَى يَوْمِ الدِّينِ وَ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ وَ عَلَى ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ عَلَى مَنْ أَطَاعَكَ مِنْهُمْ .
خدايا از امروز تا واپسين عطا كن تو بر جمله‌ى تابعين بر آنها و بر خيل اهل و عيال كز آنها همى يافت حق اتصال ز تو باد رحمت دمادم همى مبادا به محشر به آنها غمى

قلب، محل ايمان به حق و قيامت‌

آرى، وقتى قلب محل ايمان به حق و قيامت و مركز انوار و فيوضات الهيّه شد و نفس متخلّق به اخلاق حسنه گشت و براى روح فضاى پروازى جز فضاى ملكوت نماند و اعضاى رئيسه جسم كه چشم و گوش و زبان و دست و شكم و شهوت و قدم است آراسته به اعمال صالحه شد، رحمت خاصّ حضرت رحيم، آدمى را احاطه مى‌كند و وى را در حصن حصين لطف محبوب جاى مى‌دهد، در اين موقعيّت از سرپيچى از دستورهاى حضرت معبود محفوظ مى‌ماند، مستحقّ بهشت عنبر سرشت مى‌گردد، از حيله و مكر شيطان درونى و برونى در امان مى‌ماند، در تمام امور خير و برّ منصور به نصرت حق و مؤيَّد به تأييدات الهى مى‌گردد، از پيشامدهاى خطرناك كه در شب و روز بر دشمنان مى‌بارد محفوظ مى‌شود، به عنايت و لطف دوست اميد نيك پيدا كرده، به رضوان و رحمتش رغبت شديد نشان مى‌دهد و از اين كه حضرت حق را در قسمت كردن روزى به عبادش متَّهم به تقسيم بر خلاف عدل كند پرهيز مى‌نمايد.

عبد در چنين منزلى كه منزل ايمان و رضا و تسليم و توكّل و عشق و محبّت است، چشم دلش باز مى‌شود و تمام جهان را چون نقشه‌اى منظّم و بنائى محكم و گلستانى پر از گل و لاله مى‌بيند و به نظر قلب مى‌آورد كه همه چيز در جاى خود درست و صحيح است و هيچ گونه جاى اتّهامى به پروردگار بصير و خبير و عليم و كريم و ودود و غفور و مُعطى و رحيم و لطيف و عزيز نيست.

ما جهانجوى و جهانبان دليم‌

رسته از مملكت آب و گليم‌

هستى خويش به غم داده و باز

از عنايات غم دل خجليم‌

بنده مالك و مسجود ملك‌

آدم منتظم معتدليم‌

همره ماست دوصد قافله دل‌

همگى بر همگى مشتمليم‌

همه مستغرق توحيدصفا

فانى و باقى و لا ينفصليم‌

(صفا اصفهانى)

[مرتبه عين اليقين يا بلوغ عيان‌]

«سالك چون با قدم صدق به كمك قرآن و قواعد شرعيّه در سايه نبوّت نبىّ و ولايت ولى صراط مستقيم را بپيمايد، به رحمت خاص رسد و به توسط آن رحمت، مشكلات درونى و بيرونيش حل شود و آنچه به نظر وى اشكال مى‌آمد مرتفع گردد، كه اين مرتبه را عين اليقين گويند و بلوغ عيان.


[انواع بلوغ نزد عرفا]

عرفا مى‌گويند: بدان كه بلوغ چهار نوع است:

يكى‌«بلوغ اسلام‌» است كه مقام تقليد و انقياد است، و در اين مقام است كه سالك خداى را به زبان يكى مى‌گويد.

و يكى‌«بلوغ ايمان‌» است كه مقام استدلال و علم است، و در اين مقام است كه سالك خداى را به دل يكى مى‌داند.

و يكى‌«بلوغ ايقان‌» است كه مقام اطمينان و آرام است، و در اين مقام است كه سالك خداى تعالى را گوئيا يكى مى‌بيند.

و يكى‌«بلوغ عيان‌» است كه مقام كشف غِطا و شقّ شقاق است، و در اين مقام است كه سالك خداى تعالى را يكى مى‌بيند.

مدّت فراق گذشت و وقت وصال آمد، شب هجران نماند و روز ديدار ظاهر شد.

﴿لَقَدْ كُنْتَ فِى غَفْلَةٍ مِنْ هذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ‌ حَدِيدٌ﴾«1»

[به او مى‌گويند:] تو از اين روز بزرگ در بى‌خبرى و غفلت بودى، پس ما پرده بى‌خبرى را از ديده [بصيرت‌] ات كنار زديم در نتيجه ديده‌ات امروز بسيار تيزبين است.


[كمال انواع بلوغ‌]

بدان كه هر بلوغ كمالى دارد، كمال بلوغ اسلام:

الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسانِهِ ويَدِه.«2»

مسلمان كسى است كه مسلمانان از زبان و دست او آسوده باشند.

و كمال بلوغ ايمان:

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَاناً وَعَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ* الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَمِمَّا رَزَقْنهُمْ يُنفِقُونَ* أُوْلئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً﴾«3»

مؤمنان، فقط كسانى هستند كه چون ياد خدا شود، دل‌هايشان ترسان مى‌شود، وهنگامى كه آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان مى‌افزايد، و بر پروردگارشان توكل مى‌كنند.* هم آنان كه نماز را برپا مى‌دارند و ازآنچه به آنان روزى داده‌ايم، انفاق مى‌كنند.* مؤمنان واقعى و حقيقى فقط آنانند.

و كمال بلوغ ايقان:

لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ يقيناً.«4»

اگر پرده‌ها برداشته شود بر يقينم افزوده نگردد.

و كمال بلوغ عيان:

مُعْتِقُ الْعِبادِ وَمُقَطِّعُ التَّعَلُّقاتِ،

يعنى كمال بلوغ عيان حرّيت است و حرّيت، آزادى و قطع پيوند است، پس كمال آدمى بلوغ و حرّيت است«5»

______________________________

(1)- ق (50): 22.

(2)- الكافى: 2/ 234، حديث 12؛ من لايحضره الفقيه: 4/ 362، حديث 5762؛ وسائل الشيعة: 12/ 278، باب 152، حديث 16300.

(3)- انفال (8): 2- 4.

(4)- بحار الأنوار: 66/ 209؛ غرر الحكم: 119، حديث 2086.

(5)- كشف الحقايق: 125.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - سید احمد فهری - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد تقی خلجی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^