فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 12 از دعای 42 ( دوری از خصلت‌های ناپسند و پستی‌های اخلاقی با قرآن )

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْبُرْ بِالْقُرْآنِ خَلَّتَنَا مِنْ عَدَمِ الْإِمْلَاقِ ، وَ سُقْ إِلَيْنَا بِهِ رَغَدَ الْعَيْشِ وَ خِصْبَ سَعَةِ الْأَرْزَاقِ ، وَ جَنِّبْنَا بِهِ الضَّرَائِبَ الْمَذْمُومَةَ وَ مَدَانِيَ الْأَخْلَاقِ ، وَ اعْصِمْنَا بِهِ مِنْ هُوَّةِ الْكُفْرِ وَ دَوَاعِي النِّفَاقِ حَتَّى يَكُونَ لَنَا فِي الْقِيَامَةِ إِلَى رِضْوَانِكَ وَ جِنَانِكَ قَائِداً ، وَ لَنَا فِي الدُّنْيَا عَنْ سُخْطِكَ وَ تَعَدِّي حُدُودِكَ ذَائدا ، وَ لما عندك بتحليل حلاله و تحريم حرامه شاهدا .
خدايا بر محمد و آل او رحمت فرست، و به يمن قرآن، ناداريمان را- كه از تهيدستى فقراست- جبران فرما، و به بركتش زندگى مطبوع و رفاه وسعت ارزاق را، به سوى ما روان كن، و به سببش، ما را از خصلتهاى ناپسند و اخلاق نكوهيده، دور ساز، و از (سقوط در) سياهچال كفر و موجبات نفاق، نگاه دار، تا قرآن در قيامت، به سوى خوشنودى و بهشتت رهبرى‌مان كند، و در دنيا از خشمت و تعدى از حدودت باز دارد، و بر ثواب و مزدى كه به پاداش (عمل به قرآن و) حلال شمردن حلالش، و حرام داشتن حرامش، نزد تو است (و به استحقاق ما براى آن ثواب و مزد، گواهى دهد و) شاهد باشد.

قرآن و وسعت رزق‌

از اسماى حسناى الهى رزّاق به معناى روزى دهنده تمام موجودات است كه‌ خداوند رازق از باب لطف و كرم از سفره خود به همه مخلوقات زمينى و آسمانى، رزق و نعمتى فراخور او عطا مى‌كند و اين موهبت را بر خويش واجب مى‌داند و مى‌فرمايد:

﴿وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا﴾«1»

و هيچ جنبده‌اى در زمين نيست مگر اينكه روزىِ او برخداست.

پروردگار كريم در هر روزىِ مادّى و معنوى؛ اندازه را بر پايه دانش و بينش كه نسبت به قابليت و استعداد هر يك از بندگانش دارد؛ نصيب او مى‌گرداند و همه انسان‌ها نمى‌توانند از عطيه‌هاى حق به طور يكسان بهره‌مند گردند؛ زيرا سهم هر ظرفى به فراخور حال او پر مى‌شود كه خداوند در اين باره مى‌فرمايد:

﴿أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا﴾«2»

خدا از آسمان آبى نازل كرد كه در هر درّه و رودى به اندازه گنجايش و وسعتش [سيلابى‌] جارى شد.

روى اين اصل قرآنى خداوند حكيم اساس رزق بندگانش را بر پايه حكمت بالغه‌اش تنظيم نموده است و براى رسيدن به درجه‌هاى بالاتر در كسب روزى افزونتر زمينه‌هايى را فراهم ساخته است:

﴿قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ وَ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ ۖ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴾«3»

بگو: يقيناً پروردگارم روزى را براى هر كس از بندگانش بخواهد وسعت مى‌دهد و يا تنگ مى‌گيرد، و هرچه را انفاق مى‌كنيد [چه كم و چه زياد] خدا عوضى را جايگزين آن مى‌كند؛ و او بهترين روزى دهندگان است.

بنابراين؛ آگاهى خداوند به عوامل و حجاب‌هايى كه براى سهميه هر آدمى مقدر است، انسان را از تباهى و گردنكشى نگه مى‌دارد. و برپايه حكمت، ظهور اطلاقى رزق را محدود مى‌سازد.

﴿وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لَٰكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ﴾«4»

و اگر خدا روزى را بر بندگانش وسعت دهد، در زمين سركشى و ستم كنند، ولى آنچه را بخواهد به اندازه نازل مى‌كند؛ يقيناً او به بندگانش آگاه و بيناست.

گاهى ما در روزى مادى و جسمانى از خداوند درخواست زياده‌طلبى ويژه‌اى همراه با تلاش فراوان مى‌كنيم و مى‌گوييم: خدايا! دارايى زيادى به ما ارزانى دار در حالى كه چنين دعايى ارزنده نيست؛ زيرا اگر سزاوار نباشى و روزى تو نباشد باعث وزر و وبال مى‌شود، سپس از خداوند طلب راحتى و مرگ مى‌كنى از اين رو گاه فرزند، دارايى و دانش و خردى كه ايمان و تقوا به همراه نداشته باشد سبب گرفتارى و عذاب وجدان مى‌گردد. چون هر افزايشى خير و بركت نمى‌آورد.


حكايتى در رزق‌

«حضرت موسى (عليه السلام) فقيرى را ديد كه از شدّت تهيدستى، برهنه روى ريگ‌هاى بيابان خوابيده است. چون نزديك او رفت؛ فقير گفت: اى موسى! دعا كن تا خداوند متعال رزق اندكى به من بدهد، از بى‌تابى، جانم به لب رسيده است.

موسى (عليه السلام) براى او دعا كرد و از آنجا (براى مناجات به كور طور) رفت. چند روز بعد موسى (عليه السلام) از همان مسير باز مى‌گشت، ديد همان فقير را دستگير كرده‌اند و جمعيّتى بسيار دورش گرد آمده بودند. موسى (عليه السلام) از مردم پرسيد چه اتفاقى افتاده است؟ مردم گفتند: تا به حال پولى نداشته تازگى مالى به دست آورده و شراب نوشيده و نعره مى‌كشد، نفس كش مى‌طلبد و شخصى را كشته است. اكنون او را دستگير كرده‌اند تا به عنوان قصاص، اعدام كنند.

خداوند در قرآن مى‌فرمايد:

﴿وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ﴾«5»

و اگر خدا روزى را بر بندگانش وسعت دهد، در زمين سركشى و ستم كنند.

پس موسى به حكمت الهى اقرار كرد و از جسارت و خواهش خود طلب آمرزش و توبه نمود«6»

قرآن پيوند روشنى ميان مسائل معنوى و مادّى برقرار مى‌سازد و بازگشت به سوى خدا را مايه آبادانى و خرّمى و سرسبزى و گسترش نعمت‌ها مى‌داند.

اين حقيقت در بسيارى از آيات قرآن به چشم مى‌خورد از جمله در سوره نوح از زبان اين پيامبر بزرگ كه در برابر دعوتش روى مى‌گرداندند؛ آمده است:

﴿فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا * وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا﴾«7»

پس [به آنان‌] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او همواره بسيار آمرزنده است.* تا بر شما از آسمان باران پى در پى و با بركت فرستد،* و شما را با اموال و فرزندان يارى كند، و برايتان باغ‌ها و نهرها قرار دهد.

استغفار كه در آيه فوق به عنوان كليد گشايش رزق و روزى مطرح مى‌شود از پيوندهاى عميق معنوى حق با گسترش امور مادّى انسان است كه در متن جامعه همچون تار و پود پارچه به هم مى‌آميزد و ريشه و ساقه را با گل و ميوه ارتباط مى‌دهد. كدام جامعه با آلودگى به گناه، خيانت، نفاق و دزدى و ستم و تنبلى و مانند آنها، مى‌تواند آباد و پربركت باشد.

كدام جامعه با از دست دادن روح تعاون و همكارى، مى‌تواند زمين‌هاى خرّم و سرسبز و وضع اقتصادى مرفّهى داشته باشد.

كدام جامعه مردمش با آلودگى به انواع هوس‌ها و دام‌هاى شيطانى مى‌تواند نيرومند در برابر دشمنان ايستادگى كند.

آرى، هيچ مسأله قرآنى نيست مگر اينكه اثر مفيد و سازنده‌اى بر زندگى مادّى مردم دارد و هيچ اعتقاد و ايمان راسخى مؤثّر نيست مگر اينكه در ساختن يك جامعه آباد و آزاد و مستقلّ سهم به سزايى دارد.

اگر كتاب حق و دين به صورت يك سلسله آداب و تشريفات ظاهرى و خالى از محتوا در ميان انسان‌ها درآيد، تأثيرى در گسترش نظام حقوقى و اقتصادى اجتماع نخواهد داشت و آدميان از ارزش‌ها و بركات آسمانى محروم خواهند شد.

ممكن است ما بعضى از مراحل پيوند معنوى استغفار يا صدقه يا پرهيزكارى را با نزول بركات مادى و خوراك جسمى درست درك نكنيم ولى بدون شك آثار و فايده‌هاى آن را در صحنه‌هايى از زندگى خويش احساس خواهيم نمود.

اگر درخواست زياده بر نياز شخصى در رشد و شكوفايى اقتصاد و يا در امور فرهنگى و علمى جامعه يا دستگيرى از ضعيفان و مستمندان تأثيرگذار باشد؛ مطلوب نيكو و پسنديده است. امّا توفيق يافتن براى هر كسى امكان‌پذير نيست؛ زيرا چه بسا تلاش فردى يا گروهى براى چنين خدماتى، انسان را از عبادت و رضايت خداوند دور مى‌سازد. پس همان اندكى كه هميشه از حلال و پاكى به دست‌ مى‌آورد او را كفايت كند.

امام حسن عسگرى (عليه السلام) مى‌فرمايد:

لايَشْغَلْكَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَلٍ مَفْرُوضٍ.«8»

مبادا سرگرم شدن تو به روزى ضمانت شده، تو را از كار واجبى باز دارد.

زيرا برخى از انسان‌ها به خاطر نيّت خيرى كه دارند براى پايه‌گذارى سنتّى نيك يا صدقه جاريه‌اى بسيار كوشش مى‌كنند؛ امّا به اين نكته توجّه ندارند كه در اين ميان حقوق كسى ضايع شود و يا خود او بدهكار گردد و ديگران اسير آثار زيانبار زياده‌خواهى آنها شوند؛ پس به گناهى نابخشودنى گرفتار آيند.

______________________________

(1)- هود (11): 6.

(2)- رعد (13): 17.

(3)- سبأ (34): 39.

(4)- شورى (42): 27.

(5)- شورى (42): 27.

(6)- حكايت‌هاى گلستان: 161.

(7)- نوح (71): 10- 12.

(8)- بحار الأنوار: 75/ 374، باب 29، ذيل حديث 1؛ تحف العقول: 489.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^