كريم در لغت به معناى بخشنده و دارنده كرم است. و برگرفته از ماده كرامت به مفهوم مفيد فايده است. بنابراين كرامت نسبت به هر موجودى تفاوت دارد؛ درباره ذات مقدس اللّه، شرافت ذاتى و بخشش بىعوض تفسير شده است كه داراى اين مقام است، يعنى: پروردگارى كه موجودات را آفريده و در پرورش آنان احسان و انعام و نعمتهاى بدون بها قرار داده است.
در مورد انسان؛ مقصود دارا بودن اخلاق و افعال ستوده و سجاياى اخلاقى اوست و به طور كلى بزرگى مقام و محاسن ارزشى او در مجموعه آفرينش است.
هر گاه صفت كريم را به كتاب خدا نسبت مىدهند، اشاره به زيبايىهاى ظاهرى قرآن از نظر فصاحت و بلاغت واژگان و جملهها و محتواى جالب آن كه سرآغاز هر كمال و جمال و نيكى و زيبايى است و در بردارنده قواعد و حقايق اخلاقى و فضائل كريمانه و سودمند براى انسان، تنها موجود برتر آفرينش است.
پس فرستنده قرآن و متن قرآن و پيام آور قرآن و اهداف قرآن، همگى كريم هستند.
امام على (عليه السلام) در باب كرامت قرآن مىفرمايد:
خداوند احدى را به مانند اين قرآن پند نداده، كه قرآن دستگيره استوار خدا و وسيله امين اوست، در آن بهار دل و چشمههاى دانش است، دل را به غير آن مايه جلا نيست، دريغا كه موعظه پذيران از قرآن از دنيا رفتند، و فراموشكاران يا آنان كه خود را به فراموشى زدهاند، ماندند.
جلوه كرامت قرآنى را مىتوان در عمق آيات الهى يافت؛ زيرا نزول آيات نورانى و رحيمانه قرآن، بر قلب پيامبر، آن انسان كامل و خواندن آن با زبان آشناى مردم، بر دلهاى خفته و خسته، كرامتى بزرگ و رحمتى روح بخش بوده است.
از سوى ديگر حكمت و دانايى حق ايجاب مىكند كه نظام قانون مدارى با جهان آفرينش همسو و با آينده انسان همگام و با حيات بشرى و كمال جويى او همراه باشد تا به وسيله نسخهاى نورانى و كتابى كريم هدفمند گردد.
قرآن ويژگىهاى كريمانه خود را نسبت به انسان چنين بيان مىفرمايد:
اين چنين [برخوردى شايسته] نيست، بىترديد اين آيات قرآن مايه پند است.* پس هركه خواست از آن پند گيرد،* در صحيفههايى است ارزشمند* بلند مرتبه و پاكيزه* در دست سفيرانى* بزرگوار و نيكوكار.
كه يقيناً اين قرآن، قرآنى است ارجمند و باارزش؛* [كه] در كتابى مصون از هر گونه تحريف و دگرگونى [به نام لوح محفوظ جاى دارد.]* جز پاك شدگان [از هر نوع آلودگى] به [حقايق و اسرار و لطايف] آن دسترسى ندارند.* نازل شده از سوى پروردگار جهانيان است.
در قرآن كريم كرامتهاى انسانى بر دو گونه بيان شده است:
الف- كرامت معنوى و مقامى كه نزد خداوند به عنوان مدال افتخار محسوب مىشود؛ مانند كرامتى كه اهل تقوا و پرهيزكاران نزد پروردگار عزيز دارند.
بىترديد گرامىترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست.
تاج كرامت و بزرگوارى را خداوند بر سر كسانى قرار مىدهد كه اهل پرهيز و خواهان عزّت باشند و مولاى متقيان على (عليه السلام) مىفرمايد:
هيچ كرامتى عزّت بخشتر از تقوا نيست و پرسيده شد چه عملى برتر است؟فرمود: پرهيزكارى.
امام صادق (عليه السلام) مىفرمايد: وقتى دو نفر در حضور امير المؤمنين (عليه السلام) بر يكديگر فخرفروشى كردند، حضرت فرمود:
ب- كرامت طبيعى و ذاتى و استعدادى و به عبارت ديگر: برترى ويژهاى كه خداوند به انسان عطا نموده است.
پروردگار متعال در حق چنين موجودى مىفرمايد:
به يقين فرزندان آدم را كرامت داديم، و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبهايى كه در اختيارشان گذاشتيم] سوار كرديم، و به آنان از نعمت هاى پاكيزه روزى بخشيديم، وآنان را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى كامل داديم.
اعطاى كرامت به آدم و نسل او به اين است كه نعمتهايى مانند عقل و هوش و استعداد در نهاد او قرار داده و قانون آسمانى و رهبرى معصوم و همراهى فرشتگان در اختيار او گذارده است. و او را از فرش خاكى به عرش برين نزديك ساخته و زمينههاى رشد و كمال را در او فراهم كرده و به بندگى او نزد فرشتگان و آسمانيان مباهات نموده است.
پروردگار كريم براى كسانى كه در دنيا و آخرت خواهان پيشرفت و رشد معنوى هستند ابزار و وسائل كمال به سوى بهشت و سعادت را فراهم ساخته است و مىفرمايد:
با تأمل بنگر چگونه برخى از آنان را بر برخى [در امور مادى و بهرههاى دنيايى] فزونى بخشيديم، و همانا آخرت از نظر درجات برتر، و از جهت فزونى بيشتر است.
برترىهاى آخرت به معيارهاى دنيايى نيست كه هر انسانى بر پايه علم و استعداد و شهرت و هنر و نژاد و مقام و مدرك و منطقه جغرافيايى، به درجات بالا مىرسد؛ بلكه نردبان اوج در آخرت بر اساس عقل و ايمان و اخلاق و تقوا و قرآن و ... است كه هر كسى براى رسيدن به بالاترين درجه بايد در آرزو و تلاش به سر برد.
امام زين العابدين (عليه السلام) مىفرمايد:
اى شيعيان ما! هرگز بهشت قيامت از دست شما نخواهد رفت، چه شتاب كنيد و چه كندى نماييد، اما براى رسيدن به درجات آن با هم رقابت كنيد.
و نيز مىفرمايد:
بر تو باد به قرآن، زيرا خداوند بهشت را به قدرت خود با خشتى طلا و خشتى از نقره ساخته است و گِل آن را از مشك خوش بوى و خاك آن را از زعفران و سنگفرش آن را مرواريد قرار داد و درجههاى آن را به اندازه آيات قرآن قرار مقرّر نموده است. پس هر كه قرآن بخواند قرآن به او مىگويد: بخوان و بالا برو و هر كه از آنان وارد بهشت شود بالاتر از مرتبه و مقام او نباشد، مگر پيامبران و اهل صدق و درستى.
______________________________
(5)- بحار الأنوار: 67/ 288، باب 56، حديث 16؛ الأمالى، شيخ صدوق: 321، حديث 8.
(6)- بحار الأنوار: 41/ 55، باب 105، حديث 4؛ علل الشرايع: 2/ 393، حديث 8.
(9)- بحار الأنوار: 71/ 308، باب 20، حديث 61؛ تفسير الامام العسكرى: 205، حديث 94.
(10)- بحار الأنوار: 8/ 133، باب 23، حديث 39؛ تفسير القمى: 2/ 259، ذيل آيه 65 سوره غافر.