فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 5 از دعای 44 ( برتری شب قدر بر سایر شب‌ها )

ثُمَّ فَضَّلَ لَيْلَةً وَاحِدَةً مِنْ لَيَالِيهِ عَلَى لَيَالِي أَلْفِ شَهْرٍ ، وَ سَمَّاهَا لَيْلَةَ الْقَدْرِ ، ﴿تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ، دَائِمُ الْبَرَكَةِ إِلَى طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ .
پس از آن (عبادت و بندگى در) شبى (شب نوزدهم يا بيست و يكم يا بيست و سوم) از شبهاى آن را بر (عبادت در) شبهاى هزار ماه برترى داد (چون خيرات و بركات و نيكيها و سودهاى دينى و دنيوى در آن است) و آن را شب قدر ناميد (شبى كه خداى تعالى اجلها و روزيها و هر امرى كه حادث مى‌شود را مقدر مى‌فرمايد) در آن شب (بسيارى از) فرشتگان و روح (القدس: جبرئيل يا وحى يا مخلوقى است بزرگتر از فرشتگان) به فرمان پروردگارشان بر هر كه از بندگانش بخواهد با قضا و قدرى كه محكم و استوار كرده (تغيير و تبديلى در آن نيست) براى هر كارى (كه خدا مقدر فرموده) فرود مى‌آيند، آن شب سلام و درود (فرشتگان) است (بر آنانكه براى نماز به پا ايستاده يا در حال ركوع و سجودند، يا آنكه شب سلامتى و رهائى از ضرر و زيان شياطين است) كه بركت و خير آن تا آشكار شدن روشنى صبح دائم و هميشه است‌

شب قدر

خداوند مهربان از باب لطف و عنايت و رحمت و محبّت نسبت به بندگانش يك شب از تمام شب‌هاى سال را آنهم در ماه مبارك رمضان شب قدر قرار داده و براى عبادت و بيدارى آن شب ارزشى بهتر از عبادت در هزار ماه مقرّر فرموده است.

آرى، عظمت و موقف و موقعيت آن شب و بهره معنوى و اجر اخروى در آن شب از سى هزار شب بهتر و بالاتر است.

نورانيت و بركت و برق و روشنايى آن شب بيش از سى هزار شب مى‌باشد، آن شب بايد عاشق بيقرار، و دلداده مست، و دلباخته دلسوخته، با عبادت و بيدارى و با قال و حال و با تضرع و زارى، و مسكنت و خوارى، و خشوع و خشيت، خود را به‌ دامن معشوق اندازد و هر چه براى دنيا و آخرتش مى‌خواهد از حضرت محبوب بگيرد، كه معشوق عاشقان و محبوب محبان در آن شب، عاشقى را از درگاهش نااميد نمى‌كند.

انسان‌ها اگر شب قدر را قدر بدانند، به نتايج و آثارى دست مى‌يابند كه ارزيابى آن نتايج و آثار براى احدى از جنّ و انس و ملائكه مقدور نيست.

در عظمت آن شب همين بس كه ظرف نزول تمام قرآن براى هدايت ناس، و فضاى فرود ملائكه و روح و هديه آوردن سلامت دائم و بركت هميشگى براى عباد الهى است.

قرآن به ده شب اول ذوالحجّة يا ده شب عاشورا يا به شب قسم ياد كرده، قرآن از نيمه شب براى عبادت و از سحر براى استغفار به عظمت اسم مى‌برد.

قرآن مى‌گويد: مهمانى موسى را در پيشگاه حق با افزودن ده شب كامل كرديم.

قرآن مى‌فرمايد: محمّد (صلى الله عليه و آله) به شب، معراج رفت، و اين همه دليل براى بزرگى و عظمت شب است، ولى هيچ يك از شب‌هاى مذكور ما، همه موقعيت و موقفش شب قدر نبوده است. با توجّه به اين واقعيّت‌ها، شب قدر چه شب پرقيمت و چه زمان فوق‌العاده‌اى است! كه خداوند مى‌فرمايد:

﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ * تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾«1»

ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم.* تو چه مى‌دانى شب قدر چيست؟* شب قدر، بهتر از هزار ماه است.* فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى [تقدير و تنظيم‌] هر كارى نازل مى‌شوند.* اين شب تا برآمدن سپيده‌دم [سراسر] سلام و رحمت است.

هزار ماه بيش از هشتاد سال است. به راستى چه شب با عظمتى است كه به اندازه يك عمر طولانىِ پر بركت ارزش دارد.


عظمت شب قدر در روايات و تفاسير

«در بعضى از تفاسير آمده است كه پيغمبر اسلام (صلى الله عليه و آله) فرمود:

يكى از بنى اسرائيل لباس جنگ در تن كرده بود و هزار ماه در اين لباس بود، و آماده بود تا در جهاد در راه خدا شركت كند، اصحاب و ياران از اين مرد تعجّب كردند و آرزو داشتند چنان فضيلت و افتخارى براى آنها نيز ميسّر مى‌شد، آيه فوق نازل شد و بيان كرد كه شب قدر از هزار ماه بهتر است.«2»

در حديث آمده است كه:

پيغمبر اكرم از چهار نفر از بنى‌اسرائيل كه هشتاد سال عبادت خدا را بدون عصيان انجام داده بودند سخن به ميان آورد، اصحاب آرزو كردند، اى كاش آنان هم چنين توفيقى پيدا مى‌كردند، آيه فوق در اين زمينه نازل شد.«3»

در شب قدر همراه با ملائكه، روح نازل مى‌شود و روح مخلوق عظيمى است ما فوق فرشتگان چنانكه در حديثى از حضرت صادق (عليه السلام) نقل شده كه شخصى از حضرت پرسيد: آيا روح همان جبرئيل است؟ امام فرمود:

جبرئيل از ملائكه است و روح اعظم از ملائكه است، مگر خداوند نمى‌فرمايد: ملائكه و روح نازل مى‌شوند؟«4»

منظور از ﴿مِنْ كُلِّ أَمْرٍ﴾ اين است كه فرشتگان براى تقدير و تعيين سرنوشت‌ها و آوردن هر خير و بركتى در آن شب نازل مى‌شوند.

شب قدر شبى است آكنده از سلامت و خير و رحمت تا طلوع صبح. هم قرآن در آن نازل شده، هم عبادت و احياى آن معادل هزار ماه است، هم خيرات و بركات الهى در آن شب نازل مى‌شود، هم رحمت خاصش شامل حال بندگان مى‌گردد و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل مى‌شوند.

بنابراين شبى است سر تا سر سلامت از آغاز تا پايان، حتى طبق بعضى از روايات در آن شب شيطان در زنجير است و از اين نظر نيز شبى است سالم و توأم با سلامت.

در حديثى در «تفسير برهان» آمده است از امام باقر (عليه السلام) سؤال شد: آيا شما مى‌دانيد شب قدر كدام شب است؟ فرمود:

كَيْفَ لا نَعْرِفُ وَ الْمَلائِكَةُ تَطُوفُ بِنا فِيها.«5»

چگونه نمى‌دانيم در حالى كه فرشتگان در آن شب گرد ما دور مى‌زنند!

در داستان ابراهيم (عليه السلام) آمده است كه: چند نفر از فرشتگان الهى نزد او آمدند و بشارت تولد فرزند براى او آوردند و بر او سلام كردند.«6»

مى‌گويند: لذّتى كه ابراهيم (عليه السلام) از سلام اين فرشتگان برد با تمام دنيا برابرى نداشت. اكنون بايد فكر كرد كه وقتى گروه گروه فرشتگان در شب قدر نازل مى‌شوند و بر مؤمنان سلام مى‌كنند چه لذّت و لطف و بركتى دارد.

وقتى ابراهيم (عليه السلام) را در آتش نمرودى افكندند، فرشتگان آمدند و بر او سلام‌ كردند، آتش بر او گلستان شد، آيا آتش دوزخ به بركت سلام فرشتگان بر مؤمنان در شب قدر «بَرْد و سلام» نمى‌شود؟

آرى، اين نشانه عظمت امّت محمّد (صلى الله عليه و آله) است كه در آن‌جا بر خليل نازل مى‌شود و در اين‌جا بر امّت اسلام فرود مى‌آيد.

شب قدر به اين جهت «قدر» ناميده شده كه جميع مقدّرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مى‌شود. شاهد اين معنا سوره دخان است كه مى‌فرمايد:

﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ * فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ﴾«7»

به راستى ما آن را در شبى پربركت نازل كرديم؛ زيرا كه همواره بيم‌دهنده بوده‌ايم؛* در آن شب هر كار استوارى [به اراده خدا] فيصله مى‌يابد.

اين بيان هماهنگ با روايات متعددى است كه مى‌گويد:

در آن شب مقدّرات يك سال انسان‌ها تعيين مى‌گردد و ارزاق و سرآمد عمرها و امور ديگر در آن ليله مباركه تفريق و تبيين مى‌شود.

البته اين مسئله هيچ گونه تضادّى با آزادى اراده انسان و مسئله اختيار ندارد، چرا كه تقدير الهى به وسيله فرشتگان بر طبق شايستگى‌ها و لياقت‌هاى افراد و ميزان ايمان و تقوا و پاكى نيّت و اعمال آنهاست.

يعنى براى هر كس آن مقدّر مى‌كنند كه لايق آن است، يا به تعبير ديگر زمينه‌هايش از ناحيه خود او فراهم شده و اين نه تنها منافاتى با اختيار ندارد بلكه تأكيدى بر آن است.

مشهور و معروف در روايات اين است كه قدر در دهه آخر ماه رمضان و شب بيست و يكم يا بيست و سوم است، لذا در روايتى مى‌خوانيم كه در دهه آخر ماه مبارك رسول الهى تمام شب‌ها را احيا مى‌داشت.«8»

و در روايتى از حضرت صادق (عليه السلام) است كه:

شب قدر شب بيست و يكم يا بيست و سوم است، حتى هنگامى كه راوى اصرار كرد كدام يك از اين دو شب است و گفت: اگر من نتوانم هر دو شب را عبادت كنم كدام يك را انتخاب كنم؟ امام تعيين نفرمود و افزود:

ما ايْسَرَ لَيْلَتَيْنِ فِيما تَطْلُبُ.«9»

چه آسان است دو شب براى آنچه مى‌خواهى.

در روايات اهل بيت بيشتر روى شب بيست و سوم تكيه شده است.«10»

بسيارى معتقدند: مخفى بودن شب قدر در ميان شب‌هاى ماه مبارك رمضان براى اين است كه مردم به همه اين شب‌ها اهميّت دهند، همان گونه كه خداوند رضاى خود را در ميان انواع طاعات پنهان كرده تا مردم به همه طاعات روى آورند، و خشمش را در ميان معاصى پنهان كرده تا از همه گناهان بپرهيزند، دوستانش را در ميان مردم مخفى كرده تا همه را احترام كنند، اجابت را در ميان دعاها مخفى داشته تا به همه دعاها رو آورند، اسم اعظم را در ميان اسمايش پنهان فرموده تا همه را بزرگ دارند، وقت مرگ را مخفى ساخته تا در همه حال آماده باشند.

حضرت صادق (عليه السلام) به علىّ بن ابى حمزه ثمالى فرمود:

فضيلت شب قدر را در شب بيست و يكم و بيست و سوم بطلب و در هر كدام از اين دو شب يكصد ركعت نماز بجاى آور و و اگر بتوانى هر دو شب را تا طلوع صبح احيا بدار و در آن شب غسل كن.

ابوحمزه مى‌گويد: عرض كردم: اگر نتوانم ايستاده اين همه نماز بخوانم، فرمود:

نشسته بخوان، عرض كردم: اگر نتوانم فرمود: در بستر بخوان و مانعى ندارد در آغاز شب خواب مختصرى بنمايى و بعد مشغول عبادت شوى، درهاى آسمان در ماه رمضان گشوده است، و شياطين در غل و زنجيرند و اعمال مؤمنان مقبول است و چه ماه خوبى است ماه رمضان».«11»


احياى شب قدر

در فضيلت احياى شب قدر همين بس كه در روايت آمده:

كانَ ابُو عَبْدِاللَّهِ (عليه السلام) مَريضاً مُدْنِفَاً فَامَرَ فَاخْرِجَ الى مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله) فَكانَ فِيهِ حَتَّى اصْبَحَ لَيْلَةَ ثَلاثٍ وَ عِشْرينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ.«12»

امام صادق (عليه السلام) در مرض مشرف به موت، امر فرمود در شب بيست و سوم او را به مسجد پيامبر ببرند، تمام شب را در مسجد بود تا صبح روز بيست و سوم رسيد.

زراره مى‌گويد: حضرت صادق (عليه السلام) فرمود: در شب نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم قرآن را برگير و باز كن و روبه‌روى خود قرار ده و بگو:

الَّلهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِكِتابِكَ الْمُنْزَلِ، وَ ما فِيهِ وَ فيهِ اسْمُكَ الاْكْبَرُ وَ اسْماؤُكَ الْحُسْنى وَ ما يُخافُ وَ يُرْجى انْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقائِكَ مِنَ النّارِ.

خدايا از تو درخواست مى‌كنم به حق كتاب نازل شده‌ات و آنچه در آن است، و در آن است نام بزرگترت، و نام‌هاى نيكوترت و آنچه بيم‌انگيز است و اميدبخش. اينكه مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهى.

و هر چه مى‌خواهى از خدا بخواه.«13»

امام صادق (عليه السلام) درباره احياداران شب بيست و سوم فرمود:

خوشا به حال راكعان و ساجدان آن شب، و آنان كه خطاهاى گذشته را در نظر مى‌گيرند و اشك مى‌ريزند، من اميد دارم كه چنين افرادى از پيشگاه مقدس حق نااميد نشوند.«14»

حضرت صادق (عليه السلام) از پدرانش از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) روايت مى‌كند:

خداوند از ميان روزها روز جمعه را، و از ميان ماه‌ها ماه رمضان، و از بين شب‌ها شب قدر را انتخاب كرد.«15»

رسول حق (صلى الله عليه و آله) فرمود:

هذا شَهْرُ رَمَضانَ شَهْرٌ مُبارَكٌ، افْتَرَضَ اللَّهُ صِيامَهُ، تُفْتَحُ فِيهِ ابْوابُ الْجِنانِ، وَ تُصَفَّدُ فيهِ الشَّياطينُ، وَ فيهِ لَيْلَةٌ خَيْرٌ مِنْ الْفِ شَهْرٍ، فَمَنْ حُرِمَها حُرِمَ- يُرَدِّدُ ذلِكَ ثَلاثَ مَرّاتٍ.«16»

اين است ماه رمضان، ماه مباركى كه خداوند روزه را در آن واجب فرموده، در اين ماه درهاى بهشت باز است، و شياطين در غل و زنجيرند، شب قدر كه بهتر از هزار ماه است در اين ماه مبارك قرار دارد، كسى كه از آن محروم شود از بركات عظيمه‌اش محروم شده- اين مسئله را حضرت سه بار فرموده است.

در باب اهميّت شب قدر و اعمال و اذكار و اوراد وارده در آن، و كيفيّت شب زنده‌دارى در آن فضاى ملكوتى به جلد 94 «بحار الأنوار» و «زاد المعاد» و «مفاتيح الجنان» مراجعه نماييد.


تفسير سوره قدر

در تفسير فرات الكوفى، حديثى متفاوت در شأن شب قدر نقل شده است:

امام صادق (عليه السلام) در تفسير سوره قدر مى‌فرمايد:

﴿إِنَّآ أَنزَلْنهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾اللَّيْلَةُ فاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ، فَمَنْ عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِها فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّما سُمِّيَتْ فاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِها (اوْ مِنْ مَعْرِفَتِها) وَ قَوْلُهُ‌ ﴿وَ مَآ أَدْرَيكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ* لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مّنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾يَعْنى‌ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ مُؤْمِنٍ وَ هِىَ امُّ الْمُؤْمِنينَ. ﴿تَنَزَّلُ الْمَلئِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا﴾وَ الْمَلائِكَةُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ يَمْلِكُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله) وَ الرُّوْحُ الْقُدُسِ هِىَ فاطِمَةُ عليها السلام ﴿بِإِذْنِ رَبّهِم مّن كُلّ أَمْرٍ* سَلمٌ هِىَ حَتَّى‌ مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾يَعْنى‌ حَتَّى يَخْرُجَ الْقائِمُ (عليه السلام).«17»

در آيه‌﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ﴾مقصود از «ليلة» فاطمه عليها السلام است و منظور از «القدر» خداوند است، پس هر كه حق فاطمه را بشناسد، شب قدر را درك كرده است و همانا او فاطمه ناميده شد چون مردم از كسب معرفت حقيقى او باز مانده‌اند.

و گفته خداوند:﴿وَ مَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾ مقصود اين است كه او بهتر از هزار مؤمن است كه فاطمه مادر مؤمنان مى‌باشد.

و ﴿تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا﴾«ملائكه» مؤمنان عالمى هستند كه داراى دانش خاندان و اهل بيت نبوّتند. «روح» جان پاك و قدسى فاطمه عليها السلام است.

و﴿بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾ يعنى تا هنگامى كه حضرت حجت قائم آل محمد (عليه السلام) ظهور نمايد.

و نيز فرمود:

﴿بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ﴾ أَىْ بِكُلِّ أَمْرٍ إِلى‌ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ سَلامٌ.«18»

فرشتگان برنامه هر امرى و رخدادى را بر محمد (صلى الله عليه و آله) و على (عليه السلام) تسليم مى‌كنند و در سلامت و رحمت، امور را تا دميدن سحرگاهان؛ تقدير و تحكيم مى‌نمايند.

مناسب با روايت فوق در تشريح محور بودن فاطمه و باب معراج وحى و نبوّت، حديثى از عبداللّه بن عجلان سكونى است كه مى‌گويد: از امام باقر (عليه السلام) شنيدم كه فرمود:

خانه على و فاطمه از غرفه‌هاى پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) است و سقف خانه آنها عرش پروردگار، و در دل خانه آنها روزنه‌اى به عرش است كه وحى فرشتگان از آنجا فرود مى‌آيد. در شب و روز و در هر ساعت و پلك بر هم زدن، فوج فوج فرشتگان بدون وقفه فرود مى‌آيند و بالا مى‌روند. خداوند تبارك و تعالى آسمان‌ها را براى ابراهيم گشود تا چشمش به عرش افتاد و قدرت نظر كردن او را افزون كرد. خداوند نيروى ديد محمد و على و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام) را افزايش داده كه عرش را در ميان خانه خود مشاهده مى‌كردند؛ و براى آنها سقفى جز عرش نبود، و خانه‌هاى آنها سقفش؛ عرش رحمان است و محل عروج دسته دسته بدون توقّف فرشتگان و روح مى‌باشد. هر يك از خانه‌هاى اهل بيت (عليهم السلام) خانواده معراج ملائكه است. به دليل آيه: ﴿تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾گفتم: ﴿مِنْ كُلِّ أَمْرٍ﴾ (از هر امرى) فرمود: به كل امر (براى همه امرى). گفتم:اينگونه نازل شده فرمود: آرى.«19»

«ليلة القدر» يك شب است. «ة» در «ليلة» دلالت بر وحدت مى‌كند و در طول هر سال يك شب است. سپس خداوند يك شب را از شب‌هاى ماه رمضان را بر شب‌هاى هزار ماه ديگر برترى داد و آن را شب قدر ناميده است.

شب در مسائل معنوى جايگاه ويژه‌اى دارد. پروردگار براى اهداى تورات، حضرت موسى (عليه السلام) را به مناجات شبانه فرا خواند.

قرآن، زمان مناسب براى استغفار و تهجّد را، هنگام سحرگاهان بر مى‌شمرد.

عروج پيامبر (صلى الله عليه و آله) به آسمان هنگام شب بوده است و پيامبر مأمور شد كه مناجات و عبادت‌هاى شبانه داشته باشد. حتى خداوند چند بار به شب سوگند ياد كرده است.

از اين رو بيشتر كرامات و ارتباطات و راز و نياز مخلوقات با خالق خويش، شب هنگام است؛ زيرا در شب بيشتر مردم از امور دنيوى فراغت دارند، بيشتر به ياد پروردگارشان هستند. فضيلت عبادت و نيايش در آن، نيز از اعمال عبادى روز، افزون‌تر است.

رمز تقارن شب تقدر بشر با شب نزول قرآن، شايد اين مطلب باشد كه سرنوشت بشر وابسته به قرآن است. اگر اهل قرآن باشند نيكبخت و گرنه نگون بخت مى‌گردند.

ابوذر غفارى مى‌گويد: به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) عرض كردم؛ اى پيامبر خدا! آيا شب قدر همان شبى مى‌باشد كه در عهد انبيا (عليهم السلام) نيز امر بر آنان نازل مى‌شده است و پس از رحلت آنان، امر در آن شب تعطيل شده است؟ حضرت فرمود:

خير، شب قدر تا روز قيامت باقى است.«20»

اصبغ بن نباته از حضرت على (عليه السلام) روايت نموده كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) به من فرمود:

يا على! آيا ميدانى معنى شب قدر چيست؟ عرض كردم: نه، اى رسول خدا! پس حضرت فرمود: خداوند تبارك و تعالى آنچه در آن شب، تقدير و سرنوشتِ انسان تا روز قيامت خواهد بود، تحكيم و اندازه‌گيرى نموده است و در آنچه خداى عز و جل به ولايت تو و ولايت امامان از نسل تو تا روز قيامت، فرمان داده است.«21»

بيان حقيقت باطنيّه شب قدر در الفاظ و جملات نمى‌گنجد؛ همانگونه كه تحديد به زمان و مكان و عدد در حدّ اشاره، براى درك محدود انسان است.

﴿لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مّنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾شب قدرى كه برتر و بهتر از هزار ماه است. با اينكه شب قدر در هر سال يك مرتبه است و هزار ماه هشتاد و چهار سال مى‌شود.

خداوند نفرمود: شب قدر بهتر از هشتاد و چهار سال است؛ نكته‌اش اين است:

مقصود حق، تحديد به حدّ معيّنى نيست و فضيلت شب قدر از ابتدا تا انتهاى اين جهان از همه اوقات ديگر بيشتر است. ولى چون هزار، عدد كاملى است كنايه از كلّ روزهاست.

بنابراين هزار، عدد كاملى است و تنها رمزى است كه اگر تا آخر جهان، عمر و زندگى انسان بدون كسب كمالى معنوى سپرى شود هيچگونه ارزشى ندارد، چه رسد به اينكه آن عمر در راه ستم كردن به ديگران يا در مسير شيطان باشد.

هزار ماه، كنايه از تمامى مخلوقات است و شب قدر اشاره به كامل‌ترين و برترين موجودات، حضرت ختمى مرتبت (صلى الله عليه و آله) كه در حقيقت مظهر ليلة القدر است و پس از ايشان اهل بيت معصومين (عليهم السلام) به ويژه حضرت بقية اللّه الاعظم (عليه السلام) مى‌باشند.

خداوند هزار و يك اسم دارد كه در شب قدر، همه آن اسماى اعظم الهى، در نبىّ گرامى (صلى الله عليه و آله) تجلّى كرده است.


شأن نزول سوره قدر

در داستان نزول سوره قدر آمده است:

امام حسن مجتبى (عليه السلام) از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نقل فرمود: پيغمبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) در خواب ديد قوم بنى اميّه يكى پس از ديگرى بر بالاى منبر ايشان مى‌روند و خطبه مى‌خوانند. پس حضرت از اين خواب دلتنگ و ناراحت شد. جبرئيل نزد ايشان رفت و تسليت داد و سوره كوثر و سوره قدر را ابلاغ كرد.

سهل ساعدى مى‌گويد:

پيغمبر خدا (صلى الله عليه و آله) در عالم خواب ديد ميمون‌ها و بوزينه‌هايى بر فراز منبرش بالا و پايين مى‌روند. آن حضرت از ديدن اين خواب غمگين و ناراحت گرديد، پس از اين حكايت، هرگز كسى ايشان را خندان نديد تا رحلت فرمود.

قاسم بن فضل حرّانى مى‌گويد:

وقتى مدّت حكومت دودمان بنى‌اميه را برشمرديم هزار ماه بوده است.«22»

امام صادق (عليه السلام) در اين باره مى‌فرمايد:

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در عالم خواب مشاهده نمود كه بنى‌اميّه از منبرش بالا مى‌روند و مردم را از راه هدايت برمى‌گردانند. پس شب را اندوهگين به صبح رسانيد.

جبرئيل (عليه السلام) بر او نازل شد و عرض كرد: اى رسول خدا (صلى الله عليه و آله)! چه شده تو را غمگين و افسرده مى‌بينم؟!

فرمود: اى جبرئيل! ديشب خواب ديدم كه بنى‌اميّه از منبرم بالا مى‌روند و مردم را گمراه مى‌كنند.

جبرئيل عرض كرد: به آن خدايى كه تو را بر حق به نبوّت مبعوث كرده است من اطلّاعى بر آن نداشتم سپس به آسمان عروج كرد و در مدّت كوتاهى با آيه‌اى از قرآن فرود آمد و آن آيه:

﴿أَفَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ * ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا كَانُوا يُوعَدُونَ * مَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يُمَتَّعُونَ﴾«23»

پس خبر ده اگر ما آنان را ساليانى بهره‌مندى و برخوردارى دهيم،* سپس آن عذابى كه به آن تهديد مى‌شدند، به سراغشان آيد.* آنچه را [چند سال‌] همواره از آن برخوردارى مى‌يافتند [عذاب را] از آنان دفع نخواهد كرد.

و همچنين آيه:

﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾«24»

ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم.* تو چه مى‌دانى شب قدر چيست؟* شب قدر، بهتر از هزار ماه است.

و خداوند منّان شب قدر را براى پيامبرش بهتر از هزار ماه سلطنت بنى‌اميّه قرار داد.«25»


رمز مخفى بودن شب قدر

و اما رمز مخفى بودن شب قدر در چيست؟

عبدالواحد انصارى مى‌گويد: از امام باقر (عليه السلام) از شب قدر پرسيدم كه: از شب قدر برايم خبر بده؟

حضرت فرمود: در يكى از دو شب بيست و يكم يا بيست و سوم بخواه.

عرض كردم: يكى از آنها را به تنهايى ياد بفرما، فرمود: چه مى‌شود كه در هر دو شب، عمل نيك انجام داده و كوشش نمايى.«26»

شايد جهت مخفى بودن اين شب‌ها در بين شب‌هاى رمضان اين باشد كه:همچنان كه خداوند اسم اعظم خود را در بين اسماى حسناى خود پنهان داشته، شب قدر را هم به خاطر جلالت شأن در بين شب‌ها، پنهان نگه داشته است.

شايد مخفى بودن اين شب براى اين باشد كه مردم شب‌هاى متعدّدى را به عبادت بپردازند تا آنان كه شب را درك كردند مغرور نشوند و كسانى كه درك نكرده‌اند از باقى شب‌ها محروم نشوند و بندگان به شوق دركِ بهره‌هاى فراوان شب‌هاى ماه مبارك، از راه عبادت و نيايش بكوشند و بر اخلاص و بندگى خويش بيافزايند، تا مورد رحمت و غفران حق قرار گيرند.

پس شايسته است هر بنده خدا در شب‌هايى كه احتمال شب قدر مى‌رود، در طلب مغفرت و رحمت و عافيت و معرفت اهل بيت (عليهم السلام) به ويژه مقام عصمت فاطمه زهرا عليها السلام، شب زنده دارى و احيا بدارد و شكر منعم و توفيق پرفيض آن شب‌هاى عظيم الشأن را به دست آورد.

برخى از عرفا در تفسير «ليلة القدر» به حضرت فاطمه زهرا عليها السلام چنين گفته‌اند كه:

شب قدر بين سه شب مشهور مخفى است همانطور كه قبر فاطمه زهرا عليها السلام هم در سه مكان: قبرستان بقيع، روضه بين محراب و منبر در مسجد النبى و خانه خود، نزد قبر پدرش رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) پنهان مى‌باشد.

______________________________

(1)- قدر (97): 1- 5.

(2)- مجمع البيان فى تفسير القرآن: 10/ 409، سوره قدر؛ تفسير نور الثقلين: 5/ 615، حديث 16، سوره قدر؛ مستدرك الوسائل: 7/ 458، باب 22، حديث 8653.

(3)- الدرّ المنثور: 6/ 371، سوره قدر؛ تفسير ابن كثير: 4/ 567، سوره قدر.

(4)- بحار الأنوار: 25/ 64، باب 3، حديث 45؛ بصائر الدرجات: 464، باب 19، حديث 4.

(5)- البرهان فى تفسير القرآن: 5/ 716، ذيل آيه 4 سوره قدر؛ بحار الأنوار: 94/ 14، باب 53، حديث 23.

(6)- هود (11): 69.

(7)- دخان (44): 3- 4.

(8)- الكافى: 4/ 175، حديث 1؛ من لايحضره الفقيه: 2/ 184، حديث 2087؛ الكافى: 4/ 156، حديث 2.

(9)- تفسير نور الثقلين: 5/ 624، حديث 58، ذيل آيه 3 سوره قدر؛ الكافى: 4/ 156، حديث 2.

(10)- الكافى: 4/ 156، حديث 2؛ تهذيب الأحكام: 3/ 58، باب 4، حديث 4.

(11)- تفسير نمونه: 27/ 183- 191، ذيل تفسير سوره قدر.

(12)- بحار الأنوار: 47/ 53، باب 4، حديث 87؛ مستدرك الوسائل: 7/ 474، باب 23، حديث 8692.

(13)- بحار الأنوار: 94/ 4، باب 53، حديث 5؛ مستدرك الوسائل: 7/ 475، باب 23، حديث 8695.

(14)- بحار الأنوار: 94/ 4، باب 53، ذيل حديث 5.

(15)- بحار الأنوار: 94/ 7، باب 53، حديث 9؛ مستدرك الوسائل: 6/ 63، باب 32، حديث 8660.

(16)- بحار الأنوار: 93/ 366، باب 46، حديث 41؛ الأمالى، شيخ مفيد: 301، حديث 1.

(17)- تفسير فرات الكوفى: 581، حديث 747؛ بحار الأنوار: 25/ 97، باب 3، حديث 69.

(18)- تفسير فرات الكوفى: 581، حديث 746؛ بحار الأنوار: 36/ 145، باب 39، حديث 116.

(19)- بحار الأنوار: 25/ 97، باب 3، حديث 70؛ تأويل الآيات الظاهرة: 792.

(20)- بحار الأنوار: 25/ 97، باب 3، حديث 71؛ تأويل الآيات الظاهرة: 792؛ تفسير البرهان: 10/ 354، سوره قدر.

(21)- بحار الأنوار: 94/ 18، باب 53، حديث 38؛ معانى الأخبار: 315، حديث 1.

(22)- بحار الأنوار: 44/ 59، باب 19، حديث 7؛ المناقب، ابن شهر آشوب: 4/ 36.

(23)- شعراء (26): 205- 207.

(24)- قدر (97): 1- 3.

(25)- الكافى: 4/ 159، حديث 10؛ بحار الأنوار: 28/ 77، باب 2، حديث 36.

(26)- بحار الأنوار: 95/ 149، باب 7، حديث 4؛ إقبال الأعمال: 194.

روى يحيى بن على، كان ابوعبدالله عليه‏السلام مريضا مدنفا فامر فاخرج الى مسجد رسول‏الله صلى الله عليه و آله فكان فيه حتى اصبح ليله ثلاث و عشرين من شهر رمضان.
(امام صادق عليه‌السلام در مرض مشرف به موت امر فرمود در شب بيست و سوم او را به مسجد پيامبر ببرند، تمام شب را در مسجد بود تا صبح روز بيست و سوم رسيد.)
بحارالانوار، ج 97، ص 4

هذا شهر رمضان شهر مبارك، افترض الله صيامه، تفتح فيه ابواب الجنان، و تصفد فيه الشياطين، و فيه ليله خير من الف شهر، فمن حرمها حرم- يردد ذلك ثلاث مرات.
(اين است ماه رمضان، ماه مباركى كه خداوند روزه را در آن واجب فرموده، در اين ماه درهاى بهشت باز است، و شياطين در غل و زنجيرند، شب قدر كه بهتر از هزار ماه است در اين ماه مبارك قرار دارد، كسى كه از آن محروم شود از بركات عظيمه‌اش محروم شده- اين مسئله را حضرت سه بار فرمود.)
بحارالانوار، ج 97، ص 17


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^