ولى فرمان تو را آنچنانكه شايسته بود انجام نداده و از تنبيه تو پند نگرفته و عصيان تو روا داشته است.
پروردگارا! عصيان بندهى تو از عناد و نخوت وى مايه نگرفته و گناهش از گردنكشى و استكبار وى نشانى ندارد بلكه به هوس خويش تسليم شده و از طريق سداد و رشاد انحراف يافته است.
پروردگارا! دشمن من كه دشمن تو نيز باشد از غفلت من فرصت گرفته و به اغوا و اغراى همت گمارده است. من در عين اينكه به حق تو عرفان و آشنائى داشتهام و فرمان تو را به چشم و گوش گرفته بودم به اميد عفو عميم و رحمت واسعهى تو دامن به گناه آلودهام.
پروردگارا! با اين وجود بد كردهام، زيرا از بندهاى كه در آغوش نعمت و لطف تو پرورش يافته و شب و روز دست در سفره دارد خطا زيبنده نبود. حق من عصيان نبود،